Perdic | residual matrix | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 146 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	residual matrix U	ماتریس مازاد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	residual U	رسوب
	residual U	ته نشستی
	residual U	مربوط به ریزش اتمی
	residual U	رسوبی
	residual U	پس مانده ته نشین
	residual U	باقیمانده
	residual U	مانده
	residual U	ته مانده
	residual U	نرخ داده در یافتی ناصحیح وکل داده ارسالی
	residual U	پسماند
	residual U	مازاد
	residual value U	مقدار باقی مانده
	residual U	آنچه در پشت سر باقی می ماند
	residual magnetization U	مغناطیس مانده
	residual bitumen U	قیر تفاله
	residual bitumen U	قیر ته مانده
	residual charge U	بار الکتریکی مانده
	residual deviation U	انحراف مانده
	residual discharge U	تخلیه مانده
	residual force U	نیروهای ته مانده یاباقیمانده در محل
	residual error U	خطای مانده
	residual current U	جریان مانده
	residual drawdowm U	افت باقیمانده
	residual thrust U	تراست تولیدشده توسط موتورجت
	residual volume U	حجم باقیمانده
	residual variance U	پراکنش مازاد
	residual variable U	متغیر باقیمانده
	residual unemployment U	بیکاری باقیمانده
	residual term U	جمله باقیمانده
	residual term U	جمله پسماند
	residual stress U	تنش پس مانده
	residual schizophrenia U	اسکیزوفرنی مانده
	residual magnetism U	مغناطیس مانده
	residual magnetism U	مغناطیس پس ماند
	residual sum of squares U	مجموع مجذورات انحرافات مجموع مربعات انحرافات مجموع مجذورات باقیمانده ها
	magnetic residual loss U	تلف رماننس
	residual error reat U	نرخ خطای پس مانده
	residual current state U	رژیم جریان مانده
	functional residual capacity U	فرفیت باقیمانده عملی
	residual propulsive force U	نیروی پیشرانه خالص
	residual magnetic induction U	مغناطیس مانده
	sum of squares of residual U	مجموع مربعات باقیمانده
	y matrix U	ماتریس ایگرگ
	matrix U	ماتریس [ریاضی]
	matrix U	زهدان
	z matrix U	ماتریس "زد"
	matrix U	الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
	matrix U	بچه دان موطن
	matrix U	جای پیدایش ماتریس
	matrix U	ماتریس
	matrix U	چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
	matrix U	جدول اعداد
	matrix U	شبکه
	matrix U	ماترس
	matrix U	قالب
	matrix U	روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
	matrix U	الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
	matrix U	آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
	matrix U	آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
	matrix U	رحم
	matrix U	زمینه ملاط
	matrix U	جابجایی سط ر و ستون در آرایه
	adjunct matrix U	ماتریس الحاقی [ریاضی]
	adjoint matrix U	ماتریس الحاقی [ریاضی]
	singular matrix U	ماتریش ویژه
	singular matrix U	ماتریس منفرد
	singular matrix U	ماتریس ویژه
	singular matrix U	ماتریس غیر عادی
	singular matrix U	ماتریس تکین
	semidefinite matrix U	ماتریس نیمه معین
	square matrix U	ماتریس مربعی [ریاضی]
	Jacobi matrix U	ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
	triangular matrix U	ماتریس مثلثی [ریاضی]
	square matrix U	ماتریس مربع
	square matrix U	ماتریس مربعی
	the transpose of a matrix U	ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
	unit matrix U	ماتریس همانی [ریاضی]
	invertible matrix U	ماتریس وارون [ریاضی]
	identity matrix U	ماتریس همانی [ریاضی]
	matrix multiplication U	ضرب ماتریس [ریاضی]
	nail matrix U	جایگاهناخن
	core matrix U	ماتریس چنبرهای
	symmetric matrix U	ماتریس متقارن
	transpose matrix U	ماتریس برگردان
	transpose matrix U	ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
	triangular matrix U	ماتریس مثلثی
	unit matrix U	ماتریس واحد
	unit matrix U	ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
	matrix storage U	انباره ماتریسی
	matrix algebra U	جبر ماتریس
	matrix mechnics U	مکانیک ماتریسی
	matrix notation U	نمایش ماتریسی
	matrix or matrices U	زهدان
	matrix or matrices U	رحم
	matrix or matrices U	شکم
	matrix or matrices U	تخمدان
	matrix or matrices U	بچه دان
	matrix or matrices U	قالب
	matrix or matrices U	قرارگاه گوهر
	matrix or matrices U	کالبد
	matrix printer U	چاپگر ماتریسی
	leontief matrix U	اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
	leontief matrix U	ماتریس لئونتیف
	factor matrix U	ماتریس عاملی
	identity matrix U	ماتریس واحد
	identity matrix U	ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
	impedance matrix U	ماتریس امپدانس
	impedance matrix U	ماتریس مقاومت فاهری
	incidence matrix U	ماتریس تلاقی
	inverse matrix U	ماتریس عکس
	invert matrix U	ماتریس معکوس
	lattice matrix U	ماتریس
	null matrix U	ماتریس تهی
	order of matrix U	مرتبه ماتریس
	payoff matrix U	ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
	diagonal matrix U	ماتریسی که همه اجزای ان به جز اجزای قطر اصلی صفر باشد
	diagonal matrix U	ماتریس قطری
	correlation matrix U	ماتریس همبستگی
	boolean matrix U	ماتریس بولی
	black matrix U	صفحه تصویر CRT که نقاط فسفری اطراف رنگ سیاه هستند تا شدت را بیشتر کنند
	belief value matrix U	شبکه باورها و ارزشها
	nonsingular matrix U	ماتریس ناویژه
	null matrix U	ماتریس صفر
	dot matrix U	روش شکل دادن به حروف با استفاده ازنقاط درون ماتریسهای مستط یلی
	nonsingular matrix U	ماتریس غیر منفرد
	dot matrix U	ماتریس نقطهای
	nonsingular matrix U	ماتریس ناتکین
	minor of matrix U	کهاد ماتریس
	nonsingular matrix U	ماتریس عادی
	lower triangular matrix U	ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
	wire matrix printer U	یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
	dot matrix printers U	چاپگر با ماتریس نقطهای
	dot matrix printers U	چاپگر یا ماتریس نقطهای
	matrix isolation spectroscopy U	طیف بینی مجزا شده درماتریس
	dot matrix printer U	چاپگر با ماتریس نقطهای
	dot matrix printer U	چاپگر یا ماتریس نقطهای
	upper triangular matrix U	ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
	multivariable multimethod matrix U	ماتریس چند متغیری- چندروشی
	dot matrix character U	کاراکتر ماتریس نقطهای
	positive definite matrix U	ماتریس همیشه مثبت
	impluse response matrix U	ماتریس انتقال ضربه
	primary diagonal [matrix] U	قطر اصلی [ریاضی]
	principal diagonal [matrix] U	قطر اصلی [ریاضی]
	magnetic matrix memory U	حافظه ماتریس مغناطیسی
	the main diagonal of a matrix U	قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]