English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
removable storage media U رسانههای ذخیره سازی قابل انتقال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
removable mass storage U انباره انبوه قابل انتقال
removable U معزول شدنی
removable U قابل رفع
removable U برداشتنی
removable U برچیدنی
removable U زدودنی
removable U باز و بسته شونده
removable U قابل انتقال
removable U قابل سوار و پیاده کردن
removable U آنچه قابل جابجایی است
removable U برداشته شدنی
removable U قابل عزل
removable U رفع شدنی
removable disk U دیسک قابل حرکت
removable disk U دیسک برداشتنی
removable-bottomed tin U تهمحرکفرف
media U پوشش میانی سرخرگ
media U دستوراتی که به هر برنامه امکان کنترل چند رسانهای می دهند مثل کارت صدا و قطعه ویدیو
media U مواد مغناطیسی برای ذخیره سیگنالها مثل دیسک و نوار و.
media U زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
media U طرق
media U رسانههای گروهی
media U رسانه ها
media U وسایل
media U رسانه ها واسطه ها
media U کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری
media U خطا در رسانه ذخیره سازی که داده را خراب میکند
media U هر ماده فیزیکی که برای ذخیره داده به کار می رود
media U واسطه ها وسیله ها
otitis media [OM] U عفونت گوش میانی [پزشکی]
media circus U تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
media hype U تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
output media U رسانه خروجی
input media U رسانه ورودی
mass media U وسایل ارتباط جمعی
magnetic media U رسانه مغناطیسی
magnetic media U ابزارمیانی مغناطیسی
mass media U رسانههای گروهی
media conversion U تبدیل رسانه ها
media eraser U رسانه پاک کن
Media Player U برنامه ویندوز که به کاربر امکان نصب سخت افزار چندرسانهای از قبیل صدا و تصویر متحرک و فایلهای ویدیو
media specialist U متخصص رسانه ها
removeable media U وسیله برداشتنی
diluting media U ماده رقیق کننده
mass media U رسانههای همگانی
He is seriously claiming [trying to tell us] that the problems are all the fault of the media. U او [مرد] به طور جدی ادعا می کند که همه مشکلات تقصیر رسانه ها است.
device media control language U نوعی زبان که توسط مدیرپایگاه داده استفاده میشودتا شرح فیزیمی پایگاه داده راروی یک دستگاه ذخیره دیسک ایجاد کند
storage U حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
storage U ذخیره سازی
storage U ذخیره سازی انبار کالا
storage U مخزن
storage U بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
storage U TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
storage U مشابه 9641
storage U حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
storage U وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
storage U هر رسانه ذخیره سازی داده
storage U نگهداری
storage U انبار کردن
storage U انبار
storage U اندوزش
storage U ذخیره کردن
storage U ذخیره کردن ذخیره
storage U خزانه
storage U که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر نیست
storage U ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
storage U فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
storage U انباره
storage U حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
storage U انبارش
storage U می نیست
storage U رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
storage U 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
storage U نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
storage U فضای لازم برای ذخیره سازی داده
storage U تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
storage U هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند
storage U دیسک برای ذخیره داده
storage U چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
storage U ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
storage U مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
storage U فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
storage cell U سلول انباره
storage buffer U میانگیر انباره
storage block U بلوک ذخیره
storage battery U باتری بارشدنی
storage battery U اکولاموتور
storage battery U انباره
storage bunker U انبار
storage bunker U دخیره
storage circuit U مدار ذخیره
storage cell U باتری
storage cell U پیل باتری
storage cell U یاخته انباره
storage capacity U فرفیت انباره
storage capacity U گنجایش انباره
storage compaction U فشردگی انباره
storage costs U هزینههای انبارداری
storage cycle U چرخه انباره
storage battery U باتری انبارهای
storage array U ارایه انباره
secondary storage U حافظه ثانویه
secondary storage U انباره ثانویه
seasonal storage U مخزن فصلی
searching storage U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
gas storage U مخزن بنزین
regenerative storage U انباره باززا
real storage U انباره واقعی
real storage U حافظه حقیقی
read only storage U انباره فقط خواندنی
secondary storage U انباره ثانوی
semiconductor storage U حافظه نیمه هادی
storage area U ناحیه انبارش
storage allocation U تخصیص حافظه
storage allocation U تخصیص انباره
static storage U انباره ایستا
serial storage U انباره سری
serial storage U انباره نوبتی
sequential storage U انباره ترکیبی
pushup storage U انباره بالا فشردنی
wet storage U بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
wet storage U تر داری
weekly storage U مخزن هفتگی
volatile storage U حافظه فرار
volatile storage U انباره فرار
virtual storage U حافظه مجازی
virtual storage U انباره مجازی
vault storage U محفظه یا انبار ضد حریق وبتون ارمه
useable storage U ذخیره مفید
temporary storage U انباره موقتی
temporary storage U حافظه موقت
temporary storage U می نیست
temporary storage U فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
temporary storage U ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
temporary storage U انباره موقت
winter storage U مخزن زمستانه
working storage U حافظه کاری
addressable storage U حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
addressable storage U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
storage tray U سینیذخیره
storage space U فضایذخیره
storage door U دروسایلذخیرهای
storage compartment U قسمتذخیره
scenery storage U چشماندازانبار
cold storage U سردخانه
working storage U انباره کاری
terabit storage U بیلیون بیت حافظه
tape storage U انباره نواری
storage location U مکان انباره
storage level U تراز ذخیره تراز مخزن
storage level U تراز خزانه
storage interleaving U درمیان انباره جای دادن
storage interleaving U برگ برگ سازی انباره
storage granules U دانههای اندوزش
storage fragmentation U تکه تکه شدن انباره
storage dump U روبرداری حافظه
storage device U دستگاه انباره
storage device U انباره
storage device U دستگاه ذخیره سازی
storage device U دستگاه ذخیره
storage device U دستگاه انبارش
storage location U مکان ذخیره
storage location U مکان انباره محل انباره
switch storage U انباره گزینهای
storage unit U واحد انباره
storage unit U واحد ذخیره
storage tank U انبار
storage tank U مخزن
storage register U ثبات انباره
storage protection U حفافت حافظه
storage protection U حفافت انباره
storage pool U گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
storage pile U انبار مصالح در کارگاه
storage map U نقشه انباره نقشه انبارش
storage map U نقشه حافظه
storage location U موقعیت انباره
storage cycle U سیکل انباره
protected storage U انباره محفوظ
internal storage U حافظه داخلی
erasable storage U انباره پاک شدنی
energy storage U انباره ی انرژی
electrostatic storage U انباره الکترواستاتیکی
dynamic storage U حافظه پویا
dynamic storage U انباره پویا
dry storage U خشک داری
drum storage U drum magnetic
disk storage U انباره گردهای
dead storage U حجم مرده
dead storage U گنجایش مرده
dead storage U مانداب
erasable storage U حافظه پاک شدنی
external storage U انباره خارجی
internal storage U حافظه ی داخلی
intermediate storage U انباره واسط
immediate access storage U storage main
high storage U انباره بالا
fuel storage U انبار سوخت
fixed storage U حافظه ثابت
fixed storage U انباره ثابت
file storage U انباره فایل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com