English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
relativistic quantum theory U نظریه کوانتومی نسبیتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quantum theory U مکانیک کوانتومی [فیزیک]
quantum theory U تئوری کوانتوم
quantum theory U نظریه کوانتومی
quantum theory of valence U نظریه کوانتومی والانس
relativistic U نسبیتی
relativistic mass U جرم نسبیتی
relativistic effects U اثار نسبیتی
quantum U ذره
quantum U پله
quantum U مبلغ
quantum U مقدار
quantum U کمیت
quantum U کوانتوم
quantum U درجه میزان
quantum U اندازه
quantum U بسته دادهای که نامش از سیگنال مقدار گذاری شده باشد
time quantum U ذره زمانی
quantum electrodynamics U الکترودینامیک کوانتومی [فیزیک]
energy quantum U کوانتوم انرژی
quantum physics U مکانیک کوانتومی [فیزیک]
quantum sufficit U بمقدارکافی
virtual quantum U کوانتوم مجازی
quantum yield U بازده کوانتایی
quantum leap U پیشرفتبسیاربزرگ
quantum valebat U در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
quantum valebat U هر قدر می ارزید
light quantum U photon
light quantum U کوچکترین ذره حامل انرژی درنورواشعه تابشی
light quantum U کوانت نور
quantum sufficit U چندان که بس باشد
quantum yield U بهره کوانتومی
quantum meruit U هر قدر کارش واقعا" ارزش داشته باشد در دعوی کارگربر کارفرما
quantum of action U کوانتوم کنش
quantum of action U کوانتوم اثر
quantum of action U مقدار اثر
quantum number U عدد کوانتومی
quantum meruit U کارفرما کاری را که برای انجام دادن به کارگر می داده و قرار می گذاشته که مزد او را برمبنای قاعده فوق بدهد
quantum mechanics U مکانیک کوانتومی
quantum state U حالت کوانتومی [فیزیک] [شیمی]
quantum of action U ثابت پلانک
quantum of energy U کوانتوم انرژی
quantum statistics U امار کوانتومی
quantum state U ویژه حالت
quantum optic U اپتیک کوانتومی
quantum of energy U مقدارکارمایه
quantum phonomenon U پدیده کوانتومی
equatorial quantum number U عدد کوانتومی استوایی
subsidiary quantum level U ترازهای کوانتومی فرعی
allowed quantum state U حالت کوانتومی مجاز
magnetic quantum number U عدد کوانتومی مغناطیسی
quantum libet or placet U باندازه لازم
quantum libet or placet U بمقداری که لازم است
principle quantum number U عدد کوانتومی اصلی
quantum wave equation U معادله کوانتومی موج
radial quantum number U عدد کوانتومی شعاعی
intrinsic quantum number U عدد کوانتومی ذاتی
main quantum number U عدد کوانتومی اصلی
in theory U درعلم نظری
second best theory U نظریه بهترین دوم
theory U فرضیه
in theory U د رعالم فرض
second best theory U نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
theory U فرضیه علمی تعلیم
theory U مباحث ریاصیاتی محض
So much for theory! <idiom> U به اندازه کافی از تئوری صحبت شد.
theory U تئوری
value theory U نظریه ارزش
theory U اصول نظری
theory U علم نظری
theory U اصل کلی
theory U فرض علمی
theory U تحقیقات نظری
theory U نگرش
theory U نظریه
theory of value U نظریه ارزش
theory U نگره فرضیه
probability theory U نظریه احتمال
Group theory U نظریه گروه ها [ریاضی]
Order theory U ترتیب جزئی [ریاضی]
theory of fault U تئوری تقصیر
tetrachromatic theory U نظریه چهاررنگی
probability theory U نظریه احتمالات
three component theory U نظریه سه مولفهای
representation theory U نظریه نمایش
sampling theory U نظریه نمونه گیری
set theory U نظریه مجموعه ها [ریاضی]
social theory U نظریه اجتماعی
switch theory U نظریه راه گزینی
switching theory U تئوری سوئیچینگ
theory of accumulation U نظریه انباشته
theory of epigensis U فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
theory of saving U نظریه مربوط به پس انداز
theory of numbers U نظریه اعداد
theory of preformation U فرضیهای که بموجب ان هربخشی ازموجودالی درنطفه موجودبوده بایدبزرگ شود
theory of relativity U نظریه نسبیت
theory of rent U نظریه اجاره
transformational theory U نظریه تطور
replacement theory U نظریه جایگزینی
theory of numbers U نظریه اعداد [ریاضی]
viscoelastic theory U نظریه ویسکوالاستیک
valence theory U نظریه والانسی
queing theory U نظریه صف
queuing theory U نظریه صف بندی
queuing theory U نظریه خط انتظار نوبت درتحقیق عملیات
queuing theory U نظریه صف
underconsumption theory of U نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
underconsumption theory of U cycle business
recapitulation theory U نظریه بازپیدایی
underconsumption theory U نظریه مصرف ناکافی
two factor theory U نظریه دو عاملی
trireceptor theory U نظریه سه گیرندهای
trichromatic theory U نظریه سه رنگی
theory of saving U نظریه پس انداز
price theory U اقتصاد خرد
economic theory U نظریه اقتصادی
communication theory U تئوری مخابرات
communication theory U نظریه ارتباط
game theory U تئوری بازی
general theory U نظریه عمومی
communication theory U نظریه ارتباطات
cloaca theory U اعتقاد به مقعدزایی
electron theory U نظریه الکترونها
graph theory U نظریه گرافها
graph theory U تئوری گراف
group theory U نظریه گروهها
group theory U نظریه گروهی
hartree theory U نظریه هارتری
information theory U نظریه اگاهی
information theory U نظریه خبر
information theory U نظریه اطلاعات
innovation theory U نظریه نواوری
innovation theory U این نظریه اولین بار توسط جوزف شومپتر
game theory U نظریه بازی
game theory U این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
electomagnetic theory U نظریه الکترومغناطیسی
electron theory U نظریه الکترونی
electron theory U تئوری الکترونی
decision theory U تئوری تصمیم
emission theory U فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
duplicity theory U نظریه دو جزیی
equilibrium theory U نظریه تعادل
decision theory U نظریه تصمیم گیری
facet theory U نظریه رویه ها
field theory U نظریه میدانی
field theory U تئوری میدان ها
field theory U نظریه اساسی میدان
continuity theory U نظریه پیوستگی
set theory U نظریه مجموعه ها
game theory U نظریه بازیها
consumption theory U نظریه مصرف
innovation theory U ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
kinetic theory U فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
price theory U نظریه قیمت
molecular theory U نظریه مولکولی
mechanistic theory U نظریه ماشینی نگری
fuzzy theory U نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
atomic theory U فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
automata theory U نظریه ماشینها
balance theory U نظریه توازن
logic theory U نظریه منطقی
need press theory U نظریه نیاز- فشار
neoclassical theory of value U تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
poisson theory U تئوری پویسن
plutonic theory U فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
theory of law U فلسفه حقوق
perturbation theory U نظریه اختلال
one factor theory U نظریه یک عاملی
noncontinuity theory U نظریه ناپیوستگی
network theory U نظریه شبکه
location theory U نظریه تعیین محل استقرار صنعت
location theory U نظریه تعیین مکان
learning theory U نظریه یادگیری
classical theory U نظریه کلاسیک
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
local theory U نظریه اختصاصی
capital theory U نظریه سرمایه
labor theory of value U نظریه ارزش کار
leg theory U روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
set theory U تئوری مجموعه ها
kinetic theory U نظریه جنبشی
labor theory of value U تئوری ارزش کار
A comparison of theory and practice. U مقایسه ای از نظری و عمل.
big bang theory U خرس بزرگ
young helmholtz theory U نظریه یانگ- هلمهولتس
big bang theory U دب اکبر
analytic number theory U نظریه تحلیلی اعداد [ریاضی]
density wave theory U نظریه موج چگالی
classical theory of money U نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
union [set theory] U اجتماع [مجموعه] [ریاضی]
bard cannon theory U نظریه بارد- کنون
baeyer strain theory U نظریه کرنش- کشیدگی بایر
Intersection [set theory] U اشتراک [مجموعه] [ریاضی]
bargaining theory of wages U نظریه چانه زنی مزدها
affective arousal theory U نظریه برانگیختگی عاطفی
benefit theory of taxation U نظریه مالیات بندی بر پایه انتفاع
crystal field theory U نظریه میدان بلور
valence bond theory U نظریه پیوند والانس
quantity theory of money U حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
ligand fild theory U نظریه میدان لیگاند
kinetic theory of heat U عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com