English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
relational database management system U نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
relational database management system U پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
relational database management system U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
relational database management U مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
database management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
relational database U پرش پایگاه داده که حاوی عملگرهای رابط های است
relational database U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database U نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
relational database U پایگاه داده رابطهای
database management U مدیریت پایگاه داده ها
database management program U برنامه مدیریت پایگاه داده ها
record oriented database management U برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
flat fuiile database management program U برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
table oriented database management progr U برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
relational data menagement system U سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
management system U سیستم مدیریت
management system U سیستم اداره
command management system U سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
data management system U سیستم مدیریت داده ها
association for system management U یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
information management system U سیستم مدیریت اطلاعات
management information system U سیستم مدیریت اطلاعات
project management system U سیستم مدیریت پروژه
management information system U نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
network data management system U مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده ها
hierarchical data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
relational U خویشاوند
relational U وابستگی رابطهای
relational U نسبت
relational U ارتباط شرح
relational U وابسته به نسبت یاخویشی
relational U نقل قول
relational U کارها
relational expression U عبارت رابطهای
relational model U مدل رابطهای
relational operator U عملگر رابطهای
relational concept U مفهوم ربطی
relational structure U ساختار رابطهای
database U برنامهای که یک واسط بین برنامه نوشته شده برای دستیابی به توابع DBMS است و خود DBMS
database U ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
database U بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on
database U پایگاه داده ها
database U شرح روش ارتباط رکوردها و فیلدهای پایگاه داده
database U مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
database U جستجو
database U مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد
database U تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
database U مجموعه زبانهایی که مثل زبانهای شرح داده
database U ول اجرا نگهداری سیستم پایگاه داده ها است
database U که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
database U روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
database U نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
database U مجموعه برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد
active database U پایگاه دادههای فعال
on line database U پایگاه داده درون خطی
database driver U برنامه راه انداز پایگاه داده
database structure U ساختار پایگاه داده ها
plex database U ساختار پایگاه داده ها که داده ها بهم متصل می شوند
database disign U طرح پایگاه داده ها
management U مدیریت وریاست حسن تدبیر
management U حیله
management U حل و عقد
management U property endowed the affairsof the of تولیت عین موقوفه
management U سازماندهی
management U برنامه ریزی
management U هدایت یا سازماندهی
management U اجرا و نگهداری شبکه
management U سرپرستی
management U ship leader
management U مدیران کارفرمایی
management U مدیریت
management U اداره
management U ترتیب
materiel management U مدیریت اقلام
wildlife management U مدیریت حیات وحش
management report U گزارش مدیریت
materials management U مدیریت مواد
management science U علم مدیریت
file management U مدیریت فایل
file management U مدیریت پرونده
watershed management U انجیرداری
file management U مدیریت پرونده ها
watershed management U ابخیزداری
industrial management U مدیریت صنعتی
monopoly management U مدیریت انحصاری
task management U مدیریت وفیفه
task management U مدیریت کار
career management U مدیریت مشاغل
career management U مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
game management U شکاربانی
game management U شکارداری
operational management U مدیریت عملیاتی
materiel management U مدیریت اماد
personnel management U مدیریت استخدام
supply management U مدیریت عرضه
personnel management U اداره کردن پرسنلی
memory management U مدیریت حافظه
financial management U مدیریت مالی
personnel management U مدیریت پرسنلی
scientific management U مدیریت علمی
board of management U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
management group U ائتلاف چند شرکت
management group U ائتلاف تجاری
production management U مدیریت تولید
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
data management U مدیریت داده ها
record management U مدیریت مدارک
demand management U مدیریت تقاضا
record management U مدیریت رکوردها
watershed management U کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
resource management U مدیریت منبع
management board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
management expenses U مخارج اداری
management graphics U مدیریت گرافیک
management expenses U مخارج مدیریت
ownership and management U مالکیت و مدیریت
concurrency management U مدیریت همزمانی
job management U مدیریت برنامه
inventory management U مدیریت موجودی
configuration management U مدیریت پیکربندی
facilities management U مدیریت امکانات
management accounting U تهیه حساب جهت مدیران
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
top level management U مدیریت سطح بالا
data processing management U مدیریت پردازش داده
data management programs U برنامههای مدیریت داده ها
home management software U برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
paged memory management U مدیریت حافظه صفحه بندی شده
data base management U مدیریت پایگاه داده ها
middle level management U مدیریت سطح متوسط
army management structure U سازمان مدیریت نیروی زمینی
information resource management U مدیریت منبع اطلاعات
file management program U برنامه مدیریت فایل
lower level management U مدیریت سطح پایین
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
project management program U برنامه مدیریت پروژه
memory management program U برنامه مدیریت حافظه
data base management U مدیریت پایگاه داده
spatial data management U مدیریت داده فضایی
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
action oriented management report U گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
computer aided factory management U مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
data processing management association U انجمن مدیریت پردازش داده
linear system [system of linear equations] U دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
c.g.s. system U دستگاه سگث
p system U سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
cw system U سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
system U سامانه
system U اسلوب
system U اصول وجود
system U نظم ترتیب
system U طرز روش
system U رشته دستگاه
system U سلسله
system U مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
i.f.f. system U دستگاه تشخیص
an system U سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
value system U نظام ارزشها
system U هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system U سازگان
system U سازمان
system U نظام
system U نظم منظومه
system U قاعده رویه
system U طرز اسلوب
the system of U the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
system U جهاز
system U دستگاه
system U سلسله رشته
system U طریقه
system U همست
system U سیستم
system U ترتیب
system U روش اصول
system U تشکیلات
system U همستاد روش
system U مجموعه سازمان
system U منظومه
system U نظام سیستم
the system of U رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
ptolemaic system U هئیت بطلیموسی
railroad system U سیستم راه اهن
redox system U سیستم اکسایش- کاهش
ragozin system U سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
quota system U سیستم سهمیهای
quota system U نظام سهمیه بندی
price system U نسبت و رابطه قیمتها با هم
quantized system U دستگاه کوانتایی
railway system U شبکه راه اهن
modulation system U سیستم مدولاسیون
polyphase system U دستگاه چندفاز
recoil system U سیستم عقب نشینی توپ
recoil system U دستگاه دافع توپ
recoil system U سیستم دافع
monitor system U سیستم مبصر
rationing system U نظام سهمیه بندی
rationing system U نظام جیره بندی
railway system U سیستم راه اهن
total system U سیستم کامل
price system U نظام قیمتی
limbic system U دستگاه کناری
monoprogramming system U سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com