English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ration cycle U سیکل محاسبه جیره 42ساعته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
k ration U بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
c ration U جیره رزمی
ration U جیره سربازی
ration U جیره غذایی
ration U جیره
ration U مقدار جیره روزانه
ration U سهم
ration U خارج قسمت سهمیه
ration U سهم دادن
ration U جیره بندی کردن
ration U سهمیه
commuted ration U جیره نقدی
ration return U اسناد هزینه جیره
combat ration U جیره جنگی
combat ration U جیره رزمی
oxygen ration U ضریب قدرت اسیدی
In the ration lf one to ten . U به نسبت یک به ده
basic ration U جیره مقدماتی جیره مبنا
basic ration U جیره اصلی
oxygen ration U نسبت اکسیژن
ration method U روش تغذیه پرسنل
ration allowance U حق جیره
flight ration U جیره عملیاتی درحین پرواز جیره هوایی
ration strenght U کالری جیره
ration scale U مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
ration in kind U معادل جیره
ration factor U ضریب اماد جیره غذایی
ration factor U ضریب محاسبه جیره
ration credit U تضمین سلامت مواد غذایی جیره ارتش
ration basis U مبنای محاسبه جیره غذایی
ration basis U مبنای جیره
ration allowance U حق معاش
field ration U جیره صحرایی
flight ration U جیره پرواز
ration strenght U انرژی حاصله از جیره
ration allowance U پول جیره
ration in kind U جیره معادل یاجانشین
emergency ration U جیره اضطراری
emergency ration U جیره فوق العاده
field ration U جیره رزمی
ration return U اسنادجیره
ration scale U مقیاس نسبتی
ration method U سبک واگذاری جیره
troop train ration U جیره بین راه
troop train ration U جیره طبخی بین راه
four cycle U چهار چرخه
R/W cycle U CYCLE WRITE/READ
R/W cycle U ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
four cycle U دارای چهاردور یا دوره
cycle per second U هرتس
cycle per second U سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
cycle U : دور
cycle U دوره عملیات یابازی
cycle U سیکل مدار
cycle U عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
cycle U زمانه
cycle U تاکت
cycle U تناوب پریود سیکل
cycle U گردش
cycle U چرخه
cycle U دوره گردش
cycle U چرخ چرخه
cycle U چرخه زدن
cycle U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle U :بصورت دورانی فاهر شدن
cycle U بصورت متناوب فاهر شدن
cycle U سواردوچرخه شدن
cycle U دور
cycle U دوران
cycle U سیکل
cycle U دوره
cycle U تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycle U دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycle U حلقه
cycle U زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycle U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد
cycle U 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle U تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycle U تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycle U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
kondratieft cycle U دور کندراتیف
magnetic cycle U منحنی هیسترزیس
magnetic cycle U دوره مغناطیسی
magnetic cycle U فرایندمدار مغناطیسی
major cycle U بزرگ چرخه
major cycle U چرخه بزرگ
major cycle U کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
memory cycle U چرخه حافظه
planning cycle U دوره برنامه ریزی
instruction cycle U چرخه دستورالعمل
life cycle U مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
kitchin cycle U دور کیچین
kilomega cycle U یک بیلیون سیکل در ثانیه
life cycle U دوره زندگی
life cycle U دوره عمر
intelligence cycle U مدار اطلاعاتی
life cycle U دوره عمر یک محصول
life cycle U چرخه دوام
instruction cycle U سیکل یاچرخش دستورالعمل
machine cycle U چرخه ماشین
juglar cycle U دور ژوگلار
menstrual cycle U چرخه قاعدگی
menstrual cycle U عادت ماهانه
tempering cycle U دوره بازپخت
thermodynamics cycle U سیکل ترمودینامیک
trade cycle U دور تجاری
trade cycle U دوره فعالیت تجاری
training cycle U سیکل اموزشی
training cycle U مرحله اموزش
turnaround cycle U مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
turnaround cycle U مدت رفت و برگشت
vapor cycle U سرد زائی مدار بسته
cycle lock U قفلدوچرخه
exercise cycle U دوچرخهثابت
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
storage cycle U سیکل انباره
storage cycle U چرخه انباره
stirling cycle U سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
minor cycle U خرد چرخه
minor cycle U چرخه خرد
null cycle U زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
number of cycle U تعداد دوره ها
number of cycle U تعداد تناوبها
procurement cycle U دوره خرید
rankin cycle U سیکل رانکین
motor cycle U دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
reset cycle U چرخه باز نشانی
search cycle U چرخه جستجو
staticizing cycle U سیکل ایستاسازی
occupancy cycle U دوره سکونت
idling cycle U سیکل بی باری
activity cycle U چرخه فعالیت
cycle of operation U دوره عمل سلاح
cycle of the room U دورقمر
cycle of water U گردش اب در طبیعت
cycle spanner U اچار مخصوص تعمیردوچرخه
cycle stealing U چرخه دزدی
cycle stealing U مدت چرخه
cycle stealing U روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
cycle stealing U ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
cycle stealing U حلقه ربایی
cycle stock U موجودی فعال
cycle stock U موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
cycle time U مدت چرخه
cycle time U زمان تناوب عمل
cycle time U زمان رفت و برگشت
cycle time U مدت لازم جهت انجام کارهای دوره
cycle time U زمان
cycle time U زمان تناوب
cycle of everts U دورحوادث
cycle milling U دستگاه فرز پاندولی
budget cycle U گردش بودجه
budget cycle U مراحل بودجه
business cycle U دور بازرگانی
business cycle U دور تجاری
business cycle U دور اقتصادی
business cycle U دور کسب وکار
business cycle U دور فعالیت بازرگانی
business cycle U دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
business cycle U معادل cycle trade
carbon cycle U سیکل کربن
cardiac cycle U چرخه قلبی
carnot cycle U سیکل کارنو
carnot cycle U چرخه کارنو
life-cycle U چرخه زندگی
continous cycle U دوره بی وقفه
continous cycle U گردش دائمی
cycle car U اتوموبیل دوچرخهای
cycle time U زمان دوره
cycle time U زمان سیکل
engine cycle U سیکل کاری موتور
fetch cycle U چرخه واکشی
game cycle U دورههای عملیاتی بازی جنگ
flow cycle U مدار ترتیب کار
flow cycle U سیکل جریان کار
four cycle engine U موتور چهارزمانه
hydrologic cycle U چرخه اب
hydraulic cycle U گردش اب در طبیعت
hydraulic cycle U مدار هیدرولوژی
water cycle U چرخه اب
gramdfather cycle U چرخه پدر بزرگ
four stroke cycle U دوره چهار زمانه
four stroke cycle U سیکل چهار زمانه
game cycle U دوره بازی
execution cycle U چرخه اجرا
hysteresis cycle U حلقه پسماند
design cycle U چرخه طراحی
display cycle U چرخه نمایش
cycle of operation U جریان عمل جنگ افزار
duty cycle U چرخه کار
cycle time U مدت چرخه زمان چرخه
duty cycle U ضریب کار
duty cycle U دوره کار
cycle of the room U گردش ماه
estrous cycle U دوره فحلی
execute cycle U چرخه اجرا
cycle track U راه دوچرخه رو
gas cycle reactor U راکتور با مدار گردش گازی مسدود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com