Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rapid hardening
U
زود سخت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
rapid hardening portland cement
U
سیمان پرتلند با مقاومت زیاد
Other Matches
rapid
U
تند
rapid
U
وسیله یا حافظهای که زمان دستیابی آن بسیار کوتاه است
rapid
U
محلهای ذخیره سازی که به سرعت قابل خواندن و نوشتن هستند
rapid
U
سریع العمل چابک
rapid
U
تندرو
rapid
U
سریع
rapid curing
U
قیرهای محلول زودگیر
rapid fire
U
تیر سریع
rapid fire
U
تیر تند
rapid fire
U
نواخت اتش تند
rapid flow
U
جریان سریع
rapid scanning
U
تقطیع سریع
rapid access
U
با دستیابی سریع
rapid transit
U
شطرنج سریع
rapid transit
U
حمل و نقل سریع
rapid eye movements
U
ار ای ام
rapid curing cutback
U
قیر مایع زودگیر
A rapid response would be appreciated.
U
از پاسخ فوری قدردانی می کنیم.
[اصطلاح رسمی]
rapid eye movements
U
حرکات سریع چشم
hardening
U
سخت شدن
after hardening
U
دوباره سخت کردن پلاستیک
hardening
U
سخت گردانی
hardening
U
سفت شدگی
strain hardening
U
سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
case hardening
U
سخت گردانی سطحی
broken hardening
U
سخت گردانی شکسته
air hardening
U
سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
age hardening
U
سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
age hardening
U
سخت گردانی زمانی
work hardening
U
سخت گردانی سرد
work hardening
U
سخت کاری فلزات
water hardening
U
سختگردانی با اب
temper hardening
U
سخت گردانی بازپخت
selective hardening
U
سخت گردانی انتخابی
hardening of mortars
U
سخت شدن ملاتها
self hardening steel
U
فولاد خود سخت گردانی
hardening furnace
U
کوره سخت گردانی
radiation hardening
U
سخت گردانی تابشی
hardening of concrete
U
سخت شدن بتن
hardening crake
U
ترک سخت گردانی
hardening constituent
U
جزء سخت گردانی
hardening and temper
U
بهتر کردن تشویه ی فولاد
hardening room
U
اطاق سخت گردانی
hardening strain
U
تغییر طول سخت گردانی
hardening distortion
U
شکستگی سخت گردانی
flame hardening
U
سخت گردانی سطح فلز توسط شعله
nitrogen hardening
U
سخت گردانی ازتی
dispersion hardening
U
سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
double hardening
U
سخت گردانی مضاعف
precipitation hardening
U
سخت گردانی رسوبی
gas case hardening
U
سخت گردانی پوسته گازی
strain age hardening
U
سخت گردانی کرنشی زمانی
salt bath hardening
U
سخت گردانی حمام نمک
depth of hardening zone
U
عمق سختی
depth of hardening zone
U
عمق ناحیه سخت گردانی
quench age hardening
U
سخت گردانی و ترساندن
oil hardening steel
U
فولاد سخت گردانی روغنی
air hardening steel
U
فولاد هوا سخت شده
age hardening susceptibility
U
تقبل سخت گردانی زمانی
high frequency induction hardening
U
سخت گردانی القایی فرکانس بالا
salt bath case hardening
U
سخت گردانی سطحی حمام نمک
gas fired hardening tempering furnace
U
کوره سخت گردانی و بازپخت گازسوز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com