English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 147 (6578 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
radio procedures U روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
procedures U روشها
procedures U تشریفات
procedures U طرق عمل طرز عمل
procedures U طرق استفاده
procedures U روش کار
procedures U شیوه ها
recovery procedures U روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
recovery procedures U روشهای اخراجات
access procedures U روشهای مربوط به کشف وخنثی کردن و تخریب موادمنفجره یا بی اثر کردن موادمنفجره
stochatic procedures U رویههای اتفاقی
recovery procedures U روشهای بازیابی
What are the collection procedures for ...? U روند جمع آوری برای ... چه [جور] است ؟
standing operating procedures U روش جاری مخابرات
standing operating procedures U روش جاری عملیاتی
error recovery procedures U رویههای ترمیم خطا
Due to the review security procedures were modified . U به علت بررسی روش های امنیتی اصلاح شدند.
radio U بی سیم
radio U با بی سیم مخابره کردن
radio U رادیو
radio U رادیویی
radio U با رادیومخابره کردن
radio U پیام رادیویی فرستادن
a radio U رادیو
radio deception U گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
radio day U یک روز کار بی سیم یارادیویی
radio beacon U بیکن رادیویی
radio countermeasures U اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
radio detection U اکتشاف رادیویی
radio beacon U برج بی سیم انتن فرستنده بی سیم
radio detection U در معرض اکتشاف به وسیله بی سیم
radio dicipline U انضباط رادیویی
radio dicipline U انضباط مکالمه بی سیم
radio engineering U تکنیک رادیو
radio engineering U مهندسی رادیو
radio beacon U انتن بی سیم
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
radio bearing U زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
radio broadcasting U پخش رادیویی
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
radio button U دکمه رادیو
radio carpal U زندی مچی
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
radio centeral U مرکز بی سیم
radio compass U قطبنمای رادیویی
radio control U فرمان رادیویی
radio control U دستگاه کنترل بی سیم
radio ferquency U بسامد رادیویی
radio fix U تعیین محل فرستنده دشمن یاخودی بااستفاده از دو یا چندایستگاه به گوش
radio fix U تعیین محل هواپیما یا ناو با استفاده ازگوش دادن به دو یا چندایستگاه فرستنده
radio waves U امواج رادیویی
wired radio U پخش با سیم
radio telegraphy U تلگراف بیسیم
radio antenna U آنتنرادیویی
radio mast U بخشرادیو
radio section U بخشرادیو
pirate radio U خبرپراکنیغیرقانونی
radio-controlled U وسیلهایکهبوسیلهسیگنالهایرادیوییکارکند
to tune in TV [radio] U روی کانال مشخصی تلویزیون [رادیو] را تنظیم کردن
radio wave U موج رادیویی
radio wave U امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
radio frequencies U فرکانسهای رادیویی
radio set U دستگاه رادیو
radio sextant U سکستانت رادیویی
radio sextant U گیرنده امواج کیهانی
radio sheck U یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
radio silence U سکوت رادیویی
radio sonobuoy U بویه دریایی شناور بی سیم دار مخصوص تعیین محل زیردریاییها
radio star U اختر رادیو
radio telephony U تلفن بیسیم
radio tube U لامپ رادیو
radio telescope U رادیو تلسکوپ
auto radio U گیرنده اتومبیل
directional radio U رادیوی جهت دار
field radio U بی سیم صحرایی
field radio U رادیوی قابل حمل صحرایی
main radio U اطاق اصلی بی سیم ناو
radio source U چشمه اخترواره
radio source U چشمه شبه اختری
radio frequency U فرکانس رادیویی
radio frequency U فرکانس بالا
radio frequency U قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
radio guard U نگهبان بی سیم
radio guard U نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
auto radio U رادیوی اتومبیل
radio-telephones U رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio telescope U تلسکوپ رادیویی
radio telescope U رادیوتلسکوپ
radio telescopes U رادیوی نجومی
radio telescopes U رادیو تلسکوپ
radio telescopes U تلسکوپ رادیویی
radio telescopes U رادیوتلسکوپ
radio telescope U رادیوی نجومی
radio telephone U تلفن بی سیم
radio telephone U رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephone U تلفن بی سیم
radio-telephone U رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephones U تلفن بی سیم
radio horizon U افق رادیویی
radio interference U پارازیت رادیویی
radio operator U متصدی بی سیم
radio altimeter U ارتفاع سنج راداری یاتشعشعی
radio operator U بی سیم چی
radio relay U رادیو رله
radio active U رادیواکتیو
radio relay U رله بی سیم تقویت ارسال پیام رادیویی
radio prospecting U کشف معادن با رادیو
radio range U ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
radio receiver U گیرنده رادیویی
radio navigation U ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
radio navigation U ناوبری رادیویی
radio alimeter U فرازیاب رادیویی
radio approach U دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
radio activity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
radio astronomy U اختر شناسی رادیویی
radio interference U تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
radio active U دارای تشعشع اتمی
radio link U پیوند رادیویی
radio match U رویارویی رادیویی
radio approach U دستگاه تقرب رادیویی
radio data link U ارتباط کامپیوتری با بی سیم ارسال اطلاعات با بی سیم
To turn off the lights. (T. V. ,radio). U چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
To turn on the light(radio, T. V). U چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
radio call sign U معرف ایستگاه رادیویی
radio call sign U معرف رادیویی
radio range station U ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
radio telephone transmitter U فرستنده تلفن بیسیم
radio frequency amplifier U فزون ساز بسامد رادیویی
radio frequency biasing U بایاسینگ فرکانس بالا
radio frequency choke U چوک رادیو
radio frequency interference U تداخل فرکانس رادیویی
radio metal locator U فلزیاب رادیویی
radio position finding U روش تعیین محل ایستگاه فرستنده به روش تقاطع
automobile radio equipment U رادیوی اتومبیل
airborne radio relay U سیستم رادیو رله هوابرد
radio frequency transformer U مبدل بسامد رادیویی
radio direction finding U پیدا کردن جهت بی سیم دشمن
radio direction finding U جهت یابی بی سیم
tuned radio frequency receiver U رادیو با بسامد میزان شده
personal radio cassette player U رادیووضبطصوتشخصی
portable CD radio cassette recorder U ضبطورادیو
portable CD radio cassette recorder U جایگاهCD
high frequency radio station U ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
high power radio station U ایستگاه رادیویی بزرگ
We finally succeed in making a radio contact. U عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
high frequency radio direction finding U جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
Recent search history Forum search
2Call sign
2Call sign
2مقررات و دستورالعمل‌هاي مربوط به كنترل فضاي كشور
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com