Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
radio position finding
U
روش تعیین محل ایستگاه فرستنده به روش تقاطع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
radio direction finding
U
جهت یابی بی سیم
radio direction finding
U
پیدا کردن جهت بی سیم دشمن
high frequency radio direction finding
U
جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
position finding
U
موقعیت یابی
finding
U
اکتشاف
finding
U
یابش
finding
U
مکشوفات
finding
U
یافته
finding
U
کشف
finding
U
انچه کارگر ازخود بر سر کار می برد یافت
finding
U
افزار
finding
U
حکم
range finding
U
مسافت یابی
direction finding
U
سمت یابی کردن
range finding
U
تخمین مسافت کردن
direction finding
U
جهت یابی کردن
fact-finding
U
ماموریتکشفحقیقت
cost finding
U
ارزش یابی
fault finding
U
عیب یابی
fitcall finding
U
پیدا کردن عیب کوچک مربوط به راننده یا رده یکم
direction finding
U
جهت یابی
fact finding body
U
هیات تحقیق
direction finding aerial
U
انتن جهت یابی
direction finding station
U
پست جهت یابی
maximum direction finding
U
جهت یابی حداکثر
fact finding body
U
کمیسیون تحقیق
three dimensional direction finding
U
جهت یابی فضایی
radio
U
رادیویی
radio
U
با رادیومخابره کردن
radio
U
پیام رادیویی فرستادن
radio
U
رادیو
radio
U
با بی سیم مخابره کردن
a radio
U
رادیو
radio
U
بی سیم
radio ulnar
U
وابسته به زندبالاوزندپائین
radio receiver
U
گیرنده رادیویی
radio range
U
ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
radio prospecting
U
کشف معادن با رادیو
radio procedures
U
روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
radio waves
U
امواج رادیویی
radio wave
U
موج رادیویی
radio wave
U
امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
radio operator
U
بی سیم چی
radio tube
U
لامپ رادیو
radio telephony
U
تلفن بیسیم
radio telegraphy
U
تلگراف بیسیم
radio star
U
اختر رادیو
radio sonobuoy
U
بویه دریایی شناور بی سیم دار مخصوص تعیین محل زیردریاییها
radio silence
U
سکوت رادیویی
radio sheck
U
یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
radio sextant
U
گیرنده امواج کیهانی
main radio
U
اطاق اصلی بی سیم ناو
radio relay
U
رادیو رله
radio beacon
U
بیکن رادیویی
radio astronomy
U
اختر شناسی رادیویی
radio approach
U
دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
radio approach
U
دستگاه تقرب رادیویی
directional radio
U
رادیوی جهت دار
wired radio
U
پخش با سیم
radio altimeter
U
ارتفاع سنج راداری یاتشعشعی
radio beacon
U
انتن بی سیم
radio alimeter
U
فرازیاب رادیویی
field radio
U
بی سیم صحرایی
field radio
U
رادیوی قابل حمل صحرایی
radio beacon
U
برج بی سیم انتن فرستنده بی سیم
radio active
U
دارای تشعشع اتمی
radio broadcasting
U
پخش رادیویی
radio active
U
رادیواکتیو
radio activity
U
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
radio relay
U
رله بی سیم تقویت ارسال پیام رادیویی
radio sextant
U
سکستانت رادیویی
radio set
U
دستگاه رادیو
radio frequencies
U
فرکانسهای رادیویی
radio interference
U
پارازیت رادیویی
radio horizon
U
افق رادیویی
radio guard
U
نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
radio guard
U
نگهبان بی سیم
radio control
U
دستگاه کنترل بی سیم
radio control
U
فرمان رادیویی
radio compass
U
قطبنمای رادیویی
radio centeral
U
مرکز بی سیم
radio carpal
U
زندی مچی
radio carpal
U
وابسته به زندبالاومچ
radio button
U
دکمه رادیو
radio button
U
شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
radio frequency
U
قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
radio bearing
U
زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
radio source
U
چشمه اخترواره
radio source
U
چشمه شبه اختری
radio frequency
U
فرکانس رادیویی
radio interference
U
تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
radio link
U
پیوند رادیویی
radio fix
U
تعیین محل هواپیما یا ناو با استفاده ازگوش دادن به دو یا چندایستگاه فرستنده
radio fix
U
تعیین محل فرستنده دشمن یاخودی بااستفاده از دو یا چندایستگاه به گوش
radio ferquency
U
بسامد رادیویی
radio engineering
U
مهندسی رادیو
radio engineering
U
تکنیک رادیو
radio operator
U
متصدی بی سیم
radio navigation
U
ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
radio dicipline
U
انضباط مکالمه بی سیم
radio dicipline
U
انضباط رادیویی
radio detection
U
در معرض اکتشاف به وسیله بی سیم
radio detection
U
اکتشاف رادیویی
radio navigation
U
ناوبری رادیویی
radio deception
U
گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
radio day
U
یک روز کار بی سیم یارادیویی
radio countermeasures
U
اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
radio control
U
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
radio match
U
رویارویی رادیویی
radio frequency
U
فرکانس بالا
radio mast
U
بخشرادیو
auto radio
U
رادیوی اتومبیل
auto radio
U
گیرنده اتومبیل
radio telephone
U
تلفن بی سیم
radio antenna
U
آنتنرادیویی
radio telescope
U
رادیوی نجومی
radio section
U
بخشرادیو
to tune in TV
[radio]
U
روی کانال مشخصی تلویزیون
[رادیو]
را تنظیم کردن
radio-controlled
U
وسیلهایکهبوسیلهسیگنالهایرادیوییکارکند
pirate radio
U
خبرپراکنیغیرقانونی
radio-telephones
U
رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio telephone
U
رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio telescopes
U
رادیو تلسکوپ
radio telescope
U
رادیوتلسکوپ
radio telescope
U
تلسکوپ رادیویی
radio-telephone
U
رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephone
U
تلفن بی سیم
radio-telephones
U
تلفن بی سیم
radio telescope
U
رادیو تلسکوپ
radio telescopes
U
تلسکوپ رادیویی
radio telescopes
U
رادیوتلسکوپ
radio telescopes
U
رادیوی نجومی
radio frequency biasing
U
بایاسینگ فرکانس بالا
radio frequency choke
U
چوک رادیو
radio data link
U
ارتباط کامپیوتری با بی سیم ارسال اطلاعات با بی سیم
airborne radio relay
U
سیستم رادیو رله هوابرد
radio frequency interference
U
تداخل فرکانس رادیویی
radio frequency amplifier
U
فزون ساز بسامد رادیویی
radio call sign
U
معرف رادیویی
radio call sign
U
معرف ایستگاه رادیویی
To turn off the lights. (T. V. ,radio).
U
چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
To turn on the light(radio, T. V).
U
چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
radio telephone transmitter
U
فرستنده تلفن بیسیم
radio range station
U
ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
automobile radio equipment
U
رادیوی اتومبیل
radio metal locator
U
فلزیاب رادیویی
radio frequency transformer
U
مبدل بسامد رادیویی
Life isn't about finding yourself. Life is about creating yourself.
U
زندگی پیدا کردن خود نیست بلکه ساختن خود است.
high frequency radio station
U
ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
tuned radio frequency receiver
U
رادیو با بسامد میزان شده
personal radio cassette player
U
رادیووضبطصوتشخصی
portable CD radio cassette recorder
U
ضبطورادیو
high power radio station
U
ایستگاه رادیویی بزرگ
portable CD radio cassette recorder
U
جایگاهCD
We finally succeed in making a radio contact.
U
عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
position
U
مرتبه مقام
t position
U
حالت یک اسکیت عمود براسکیت دیگر
position
U
جایگاه
position
U
وضعیت
position
U
شغل
position
U
نهش
position
U
بردار مکان
[ریاضی]
position
U
شغل رسمی
to be in a position to do something
U
موقعیتش باشد که کاری را انجام بدهند
an a for a position
U
درخواست دهنده برای کار
y position
U
حالت- ایگرگ
position
U
موقعیت
position
U
وضع
position
U
وضعیت موضع
on position
U
وضعیت وصل
position
U
محل چیزی
position
U
مقام یافتن سمت
position
U
منصب
position
U
شکل موقعیت
position
U
قراردادن امورات مربوط به وفایف
position
U
موضع
position
U
مستقرشدن یاکردن
position
U
مقام
position
U
حالت محل سازمانی
position
U
موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
position
U
مقام شغل سازمانی
position
U
قرار دادن چیزی در محل خاص
position
U
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
position
U
وضع چگونگی
position
U
قراردادن یاگرفتن
position
U
محل
position
U
جا
position
U
نظریه
referee's position
U
اعلام کشتی در خاک از سوی داور
forward position
U
موقعیت رو به جلو
position of the ligament
U
طرزقراگیریرباط
pike position
U
وضعخمشدنبدنشکل7باپاها
to seek a position
U
جستجوی کاریامقامی کردن پی کاری گشتن
straight position
U
فرم مستقیم
switch position
U
موضع دفاعی بینابین
switch position
U
موضع رابط دفاعی
tuck position
U
موفقیتجمعشده
supplementary position
U
موضع یدکی
supplementary position
U
موضع تکمیلی
steinitz position
U
پوزیسیون اشتاینیتسی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com