|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
Total search result: 3 (72 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید |
||
Menu |
English | Persian | Menu |
---|---|---|---|
rat out on <idiom> U | مجبور کردن شخص به کاری که دوست نداد | ||
ride herd on <idiom> U | از نزدیک دیدن وکنترل کردن | ||
right on <idiom> U | نشان دادن موافقت (درست است بله) | ||
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Recent search history | Forum search | ||
|
|||
|