English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
queen cell U حفرهملکه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to queen it U ملکه وار رفتارکردن
queen of U دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
queen U وزیر شطرنج
queen U ملکه شدن
queen U وزیر
queen U بی بی
queen U زن پادشاه
queen U شهبانو
queen U ملکه
queen side U جناح وزیر شطرنج
queen's pincushion U گل دنبه
queen's pincushion U گل بداغ
queen's gambit U گامبی وزیر شطرنج
queen's bounty U دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
queen's wing U جناح وزیر شطرنج
queen's weather U جای افتابی
queen's weather U هوای باز
styled queen U ملقب یا موسوم به ملکه
the queen of roses U شاه گلها
queen's weather U افتاب
queen's ware U فروف لعابی انگلیسی که خامهای رنگ هستند
Queen's side U سمتملکه
beauty queen U ملکهزیبائی
Queen's speech U جلسهسخنرانیملکه
queen post U عصا
queen of night U سیم نقره
queen of the tides U مهتاب
queen can do no wrong U ملکه نمیتواند خطا کند
queen can do no wrong U بیان اصل عدم مسئوولیت ملکه یاپادشاه است در سیستم مشروطه
queen closer U اجر قلمدانی
queen dowager U زنی که شوهرش پادشاه بوده ومرده است
queen dowager U ملکه بیوه
queen of hearts U زن زیبا
queen of hearts U کلید درهای بسته
queen of heaven U نام زن ژوپیطر زن زیبا
queen of heaven U خرده سیاره
queen of love U ناهید
queen of love U زهره نام الهه زیبایی
queen of love U عشق
queen of love U زن زیبا
queen of night U نام الهه ماه وشکار
queen of night U زن شکارکن
queen of the tides U ماه
Queen Mother U ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
Queen Mothers U ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
queen of the meadows U ریش بز
queen's gambit accepted U گامبی وزیر پذیرفته شده
queen's indian defence U دفاع هندی وزیر شطرنج
queen's gambit declined U گامبی وزیر پذیرفته نشده
queen's pawn game U بازی پیاده وزیر شطرنج
queen's fianchetto defence U گشایش لارسن شطرنج
queen's fianchetto defence U دفاع فیانکتوی وزیر
queen's pawn opening U گشایش پیاده وزیر شطرنج
queen's pawn counter gambit U گامبی متقابل پیاده وزیرشطرنج
cell U خانه جدول
cell U زندان انفرادی
cell U یاخته
cell U سلول
cell U حفره
cell U سلول یکنفری
cell U تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
cell U محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
cell U در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
cell U المان
cell U فرف نمونه
cell U پیل سلول
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell U جزء اصلی باطری
cell U خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cell U در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
cell U پیل خانه باطری
cell U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell U در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است
tr cell U کلید فرگیر
cell U ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
cell U اتاقک
cell U خانه
cell U حجره
cell U پیل
cell U باطری
cell U سل
cell U زندان تکی
nerve cell U نرون
nuclear cell U پیل اتمی
nerve cell U سلول عصبی
photo cell U پیل نور- برقی
pilot cell U پیل راهنما
photo cell U سلول فتوالکتریک
nerve cell U یاخته عصبی
memory cell U سلول حافظه
photoconductive cell U پیل نور- رسانایی
porous cell U پیل متخلخل
plante cell U باتری پلانته
primary cell U پیل ساده
pigment cell U یاخته رنگی
photovoltaic cell U مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
photovoltaic cell U پیل نور- برقی مجاورتی
photoemissive cell U لامپ نور- برقی
photoelectric cell U سلول فتوالکتریک
primitive cell U سلول واحد ابتدایی
photoelectric cell U فتوسل
photoconductive cell U سلول فوتورسانا
photoelectric cell U سلول فتوالکتریکی
storage cell U یاخته انباره
padded cell U اتاقک نرم پوشدار
cell membrane U میتوکندری
cell wall U دیوارهسلولی
honey cell U حفرهعسل
plant cell U سلولگیاهی
pollen cell U شبکهگرده
sealed cell U حفرهممهور
cell-phone U تلفنهمراه
condemned cell U سلولزندان
to cell phone U با تلفن همراه زنگ زدن
photovoltaic cell U سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
solar cell U سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
whiteblood cell U گویچه سفیدخون گلبول سفید
voltaic cell U پیل ولتا
voltaic cell U پیل ولتایی
Rod cell U یاخته استوانه ای [در چشم]
two cell accumulator U اکومولاتور دو سلولی اکومولاتور دوبل
reference cell U پیل مبنا
reference cell U پیل مرجع
sample cell U فرف نمونه
selenium cell U سلول سلنیومی
standard cell U پیل استاندارد
storage cell U پیل باتری
storage cell U باتری
storage cell U سلول انباره
stractural cell U سلول ساختاری
transformer cell U سلول ترانسفورماتور
unbalanced cell U سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
unit cell U سلول واحد
unit cell U کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
current cell U سل کنونی
cell reference U ارجاع سل
cell receptor U گیرنده سلولی
cell protection U حفافت سل
cell pointer U اشاره گر سل
cell format U قالب سل
cell format U فرمت سل
cell definition U تعریف سل
cell cover U درپوش باتری
cell body U جسم یاخته
cell assembly U مجتمع یاختهای
cell relay U روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
cell tester U ولت سنج باتری
current cell U سل جاری
counter e.m.f. cell U پیلهای برق وارانی
concentration cell U پیل غلظتی
coductivity cell U پیل سنجش رسانندگی
circular cell U محفظه گرد
cham cell or of the e. U وزیر دارایی
cell vent U نفس کش پیل
cell tester U تسترباطری
cell tester U ازمایشگر باطری
cell animation U تحرک سلولی
cell address U نشانی سل
cell address آدرس سل
anchor cell U سل قفل
anchor cell U سل تثبیت
anchor cell U خانهای در برنامه صفحه گسترده که ابتدای مجموعه خانه ها را معرفی میکند
active cell U خانه کاری
active cell U سل فعال
active cell U سلول فعال
accumulator cell U سلول اکومولاتور
absorption cell U فرف جذب
solar cell U سلول خورشیدی
blood cell U یاخته خون
battery cell U پیل باتری
secondary cell U پیل باتری
carbon cell U پیل کربنی
bunsen cell U پیل بونزن
body cell U یاخته غیر تناسلی
blank cell U سل خالی
binary cell U سلول دودویی
binary cell U یاخته دودویی
bichromat cell U پیل بیکرومات
bias cell U پیل ولت شبکه
betz's cell U یاخته بتس
cell connector U رابط پیل باتری
blood cell U گویچههای خونی
guard cell U گیاهی را تشکیل میدهند
electrolytic cell U پیل الکترولیز
electrolytic cell U فرف برقکافت
elementary cell U پیل اولیه
end cell U پیل اضافی
regulating cell U پیل اضافی
guard cell U یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
ependymal cell U یاخته اپاندیم
fuller cell U پیل فولر
galvanic cell U پیل شیمیایی
galvanic cell U سلول گالوانی
galvanic cell U پیل گالوانی
glial cell U یاخته گلیایی
germ cell U سلول تخم
haploid cell U یاخته جنسی
germ cell U یاخته جنسی
grenet cell U پیل گرنت
grove cell U پیل گراو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com