Perdic | queen's pawn counter gambit | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	queen's pawn counter gambit U	گامبی متقابل پیاده وزیرشطرنج

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	queen's pawn game U	بازی پیاده وزیر شطرنج
	queen's pawn opening U	گشایش پیاده وزیر شطرنج
	queen's gambit U	گامبی وزیر شطرنج
	queen's gambit declined U	گامبی وزیر پذیرفته نشده
	queen's gambit accepted U	گامبی وزیر پذیرفته شده
	counter gambit U	گامبی متقابل
	greco counter gambit U	گامبی لاتویایی شطرنج
	greco counter gambit U	گامبی متقابل گرکو
	albin counter gambit U	گامبی متقابل البین در گامبی وزیر شطرنج
	benoni counter gambit U	گامبی متقابل بنونی
	blamenfeld counter gambit U	گامبی متقابل بلومنفند دردفاع بنونی
	falkbeer counter gambit U	گامبی متقابل فالکبیر درگامبی شاه شطرنج
	electronic counter counter measures U	اقدامات ضد ضد الکترونیکی
	pawn U	گروگان وثیقه
	pawn U	پیاده شطرنج
	pawn U	گرو
	pawn U	رهن دادن
	pawn U	وثیقه
	pawn U	رهن
	pawn U	گرو گذاشتن رهن دادن
	pawn U	گروگذاشتن
	at pawn U	در رهن
	in pawn U	گرو گذاشته
	pawn U	آلت دست
	at pawn U	درگرو
	pawn push U	پیاده رانی شطرنج
	pawn roller U	پیاده رانی شطرنج
	pawn storm U	توفان پیادهای شطرنج
	pawn structure U	ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
	pawn broker U	کسی که کارش دادن وامهای کوچک و گرفتن وثیقه است
	advanced pawn U	پیادهای که از نیمه صفحه گذر کرده باشد
	to pawn one's word U	پیمان بستن
	to pawn one's word U	عهد کردن
	to pawn one's word U	قول دادن
	poisoned pawn U	پیاده زهراگین یا مسموم
	capped pawn U	پیاده مات کننده از پیش اعلام شده شطرنج
	pawn shop U	مغازهی کارگشایی و گروبرداری
	pawn shops U	مغازهی کارگشایی و گروبرداری
	pawn island U	جزیره پیادهای شطرنج
	pawn broker U	نزولخوار
	passed pawn U	پیاده رونده یا پاسه شطرنج
	backward pawn U	پایده عقبمانده شطرنج
	pawn chain U	زنجیر پیادهای شطرنج
	pawn promotion U	ترفیع پیاده شطرنج
	advanced pawn U	پیاده پیش رفته
	isolated pawn U	پیاده ایزوله یا منفرد شطرنج
	fee pawn U	پیاده ازاد شطرنج
	protected passed pawn U	پیاده رونده محافظت شده
	poisoned pawn variation U	واریاسیون پیاده زهراگین دردفاع سیسیلی
	symmetrical pawn structure U	ساختمان پیادهای متقارن
	My gold ring is in pawn. U	انگشتر طلایم درگرو است
	To pawn ones life ( honour) . U	زندگی ( شرافت ) خود را درگروی کاری گذاشتن
	queen U	وزیر شطرنج
	queen U	زن پادشاه
	queen U	ملکه شدن
	to queen it U	ملکه وار رفتارکردن
	queen U	شهبانو
	queen of U	دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
	queen U	وزیر
	queen U	بی بی
	queen U	ملکه
	queen of love U	زهره نام الهه زیبایی
	queen of hearts U	زن زیبا
	queen of love U	زن زیبا
	queen of love U	عشق
	queen of love U	ناهید
	queen of the tides U	ماه
	queen can do no wrong U	ملکه نمیتواند خطا کند
	queen can do no wrong U	بیان اصل عدم مسئوولیت ملکه یاپادشاه است در سیستم مشروطه
	queen closer U	اجر قلمدانی
	queen dowager U	زنی که شوهرش پادشاه بوده ومرده است
	queen dowager U	ملکه بیوه
	queen of hearts U	کلید درهای بسته
	queen of heaven U	نام زن ژوپیطر زن زیبا
	queen of the meadows U	ریش بز
	queen of the tides U	مهتاب
	queen of heaven U	خرده سیاره
	queen of night U	نام الهه ماه وشکار
	Queen Mother U	ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
	queen's bounty U	دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
	the queen of roses U	شاه گلها
	styled queen U	ملقب یا موسوم به ملکه
	queen's pincushion U	گل بداغ
	queen's pincushion U	گل دنبه
	queen's ware U	فروف لعابی انگلیسی که خامهای رنگ هستند
	queen's weather U	افتاب
	queen's wing U	جناح وزیر شطرنج
	queen side U	جناح وزیر شطرنج
	queen post U	عصا
	Queen's speech U	جلسهسخنرانیملکه
	Queen Mothers U	ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
	beauty queen U	ملکهزیبائی
	Queen's side U	سمتملکه
	queen's weather U	جای افتابی
	queen cell U	حفرهملکه
	queen's weather U	هوای باز
	queen of night U	زن شکارکن
	queen of night U	سیم نقره
	gambit U	گامبی
	gambit U	قربانی پیاده شطرنج در گشایش
	from gambit U	وامبی فروم در گشایش برد
	gambit U	بذله موضوع بحث
	gambit U	از دست دادن یکی دو پیاده در برابرتحصیل امتیازاتی
	gambit U	شروع بازی شطرنج
	queen's fianchetto defence U	دفاع فیانکتوی وزیر
	queen's indian defence U	دفاع هندی وزیر شطرنج
	queen's fianchetto defence U	گشایش لارسن شطرنج
	lemberg gambit U	گامبی زوکرتورت
	lvov gambit U	گامبی لووف
	mason gambit U	گامبی میسن در گامبی شاه گامبی کرس
	paris gambit U	گامبی پاریس شطرنج
	morra gambit U	گامبی مورا در دفاع سیسیلی شطرنج
	evans gambit U	گامبی اونز
	evans gambit U	گامبی اوانس
	danish gambit U	گامبی دانمارکی در بازی مرکزی شطرنج
	lemberg gambit U	گامبی لمبرگ
	latvian gambit U	گامبی لاتویایی
	goring gambit U	گامبی گورینگ در بازی شطرنج اسکاتلندی
	hanstein gambit U	گامبی هانشتاین در گامبی شاه شطرنج
	gambit of aleppo U	نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
	keres gambit U	گامبی کرس
	keres gambit U	گامبی میسن
	kieseritzky gambit U	گامبی کیزریتسکی در گامبی شاه شطرنج
	cunningham gambit U	گامبی کانینگم در گامبی شاه شطرنج
	king's gambit U	گامبی شاه شطرنج
	gambit of aleppo U	گامبی حلب
	muzio gambit U	گامبی موتسیو در گامبی شاه شطرنج
	polish gambit U	گامبی زوکرتورت
	breyer gambit U	گامبی بریر در گامبی شاه شطرنج
	philidor gambit U	گامبی گرکو-فیلیدور در گامبی شاه شطرنج
	polerio's gambit U	گامبی پولریو
	polerio's gambit U	حمله فگالتو
	polish gambit U	گامبی لهستانی
	reti gambit U	گامبی رتی در گشایش رتی شطرنج
	steinitz gambit U	گامبی اشتاینیتس در بازی شطرنج وینی
	staunton gambit U	گامبی استاونتن در دفاع هلندی
	scotch gambit U	گامبی اسکاتلندی درگشایش اسکاتلندی شطرنج
	rice gambit U	گامبی رایس در گامبی کیزریتسکی
	philidor gambit U	گامبی فیلیدور
	benko gambit U	گامبی بنکو در دفاع بنونی شطرنج
	lvov gambit U	گامبی زوکرتورت
	zukertort gambit U	گامبی زوکرتورت
	volga gambit U	گامبی ولگا در پیاده وزیرشطرنج
	adams gambit U	گامبی ادامز در بازی وینی
	alleppo gambit U	گامبی الپو
	alleppo gambit U	گامبی حلب
	allgaier gambit U	گامبی الگایر در گامبی شاه شطرنج
	alfred wolf gambit U	گامبی لاندشتراسه
	alfred wolf gambit U	گامبی الفرد وولف در گشایش رتی شطرنج
	anti meran gambit U	گامبی ضد مران در دفاع اسلاو شطرنج
	blackmar diemer gambit U	گامبی بلکمر- دیمر در پیاه وزیر شطرنج
	hennig schara gambit U	گامبی هنیگ- شارا دردفاع تاراش
	king's bishop gambit U	گامبی فیل شاه در گامبی شاه شطرنج
	king's gambit declined U	گامبی شاه پذیرفته نشده
	milner bary gambit U	گامبی میلنر- باری در دفاع فرانسوی شطرنج
	lesser bishop's gambit U	گامبی فیل کوچک در گامبی شاه شطرنج
	outside counter U	روریهمعکوس
	up/down counter U	شمارنده الکترونیکی که با هر پاس ورودی یک شمارنده کم یا زیاد میکند
	under the counter U	داروی بدون نسخه وغیر مجاز
	under the counter U	قاچاقی
	under the counter <idiom> U	مخفیانه فروخته شدن
	over-the-counter <adj.> U	خارج از بورس [فروخته شده ]
	over the counter U	خارج از بورس فروخته شده
	counter U	بساط
	counter U	مقابل دستگاه شمارنده
	counter U	عقربه شمارش
	counter U	پیشخان
	counter U	پیشخوان
	counter U	باجه
	counter U	گیشه
	counter U	ضد
	counter U	متقابل
	counter U	حمله
	counter U	ضربت زدن ضد
	counter U	مقابله کردن
	counter U	شمارنده
	counter U	ضربت متقابل
	counter U	درجهت مخالف
	counter U	معکوس
	counter U	بالعکس
	counter U	مقابله کردن تلافی کردن
	counter U	پیشخوان باجه
	counter U	شمارشگر
	counter U	جواب دادن معامله بمثل کردن با
	counter U	چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
	counter U	ضربت متقابله معامله به مثل
	counter U	1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
	counter- U	پیشوندی به معنای مخالف یاضد
	counter U	درروبرو
	counter U	باجه تلاقی کردن
	counter U	ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
	counter U	برگرداندن جهت مخالف به طبیعی
	counter U	کنتور
	counter U	دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
	counter U	شمارگر
	to nails to counter U	رسوا کردن
	counter parry U	دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
	control counter U	شماره کنترلی
	turns counter U	دور شمار
	repeat counter U	شمارنده تکرار