Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
push instruction
U
دستورالعمل نشاندن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
at first push
U
در نخستین وهله
push
U
فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
push
U
دستور کامپیوتر که داده را روی لیست یا پشته LIFO ذخیره میکند
push
U
فشار
push
U
ضربه
push
U
ضربه فشاری
to push off
U
شروع کردن بیرون رفتن
push
U
تنه
push
U
هل
push
U
زور فشاربجلو
to push off
U
از کرانه دریادورشدن
push
U
جای دادن نشاندن
push up
U
شنا روی زمین
push (someone) around
<idiom>
U
اجبار شخص درانجام کارها
push off
<idiom>
U
ترک کردن ،شروع کردن
when it came to a push
U
چون هنگام کوشش
to push through
U
بپایان رساندن
to push out
U
پیش بردن جلو بردن
to push out
U
پیش رفتن
to push out
U
پیش رفتگی داشتن
to push out
U
دراوردن
push-up
U
شنا روی زمین
push
U
یورش بردن
push
U
شاخ زدن
push off
U
بیرون رفتن
push off
U
اغاز کردن
push off
U
راه افتادن
push in
U
روش برگردندن گوی به بازی
get the push
U
تیپا خوردن
get the push
U
بیرون رفتن
push along on
U
راه خود را باعجله تعقیب کردن
push along
U
راه خود را باعجله تعقیب کردن
push off
U
تنه زدن و هول دادن
when it came to a push
U
رسید
push
U
فشار دادن
push
U
هل دادن
push
U
با زورجلو بردن
push
U
چیزی را زور دادن
to push off
U
اغاز کردن
to push down
U
بطرف پایین هل دادن یا پرت کردن
to push down
U
سوی پایین زور دادن
to push a way
U
رد کردن
to push a way
U
پس زدن
push
U
نشاندن فشار دادن
no op instruction
U
دستورالعمل بی اثر
do nothing instruction
U
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
instruction
U
راهنمایی
instruction
U
دستوره
instruction
U
مقرر
instruction
U
دستور
instruction
U
تعلیم
instruction
U
دستور کار
instruction
U
راهنمایی کردن
instruction
U
راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instruction
U
دستورالعمل
instruction
U
دستور عمل
instruction
U
کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
instruction
U
اموزش
instruction
U
درس
I/O instruction
U
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
push rod
U
میله رابط
push shot
U
ضربه فشاری
push the door to
U
در راپیش کنید
push to talk
U
کلید مکالمه تلفنی
push up stack
U
سیستم صف ذخیره سازی موقت که آخرین موضوع اضافه شده در انتهای لیست فرار می گیرد
push ball
U
بازی که منظورازان گذراندن توپ است ازدروازه طرف مقابل بزورتنه و دست
push-up stand
U
دستهفشرده
push along forward
U
راه خود را باعجله تعقیب کردن
push-up bra
U
سوتینفشرده
push rod
U
راهنمای سوپاپ
make a push
U
شتاب کردن
make a push
U
کوشش کردن عجله کردن
make a push
U
تلاش کردن
push
[email]
U
پیشرانی، پیش راندن
[رایانامه]
net push
U
ضربه فشاری از لب تور
pawn push
U
پیاده رانی شطرنج
pear push
U
کلید گلابی شکل
push key
تکمه فشاری
push rod
U
میل رابط
push botton
U
دکمه زنگ اخبار
push botton
U
وسایل خودکار
push pass
U
پاس با فشارچوب بجای ضربه
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
Don't push!
U
تنه نزنید!
[در جمعیتی]
to make a push at
U
پیف کردن به
to make a push at
U
ناچیز شمردن
to push back
U
پس زدن
to push back
U
عقب زدن
push pass
U
پاس با بغل پا
push someone's buttons
<idiom>
U
کفر کسی را در آوردن
frame push
U
اهرم فشاردهنده
push botton
U
خود کار
push down list
U
لیستی که از پایین به بالانوشته میشود به نحوی که هر ورودی جدید بالای لیست قرار می گیرد
push down stack
U
پشته
push down stack
U
پایین فشردنی
push down stack
U
مجموعهای از مکانهای حافظه یا ثباتهای کامپیوترکه لیستی از نوع push-down را اجرا می کنند
To persevere. To have push.
U
پشت کار داشتن
push rim
U
لبهفشار
push buttons
U
دکمهفشار
bell push
U
دکمهزنگدرخانه
alarm push
U
دکمه اژیر
push cart
U
چرخ دستی
ice push
U
فشار یخ
push button
U
شستی
push bikes
U
دوچرخه پایی
push bike
U
در برابردوچرخه موتوری
push-ups
U
شنا روی زمین
cost push
U
فشار هزینه
cost push
U
فشار قیمت
push bike
U
دوچرخه پایی
push bikes
U
در برابردوچرخه موتوری
push button
U
دکمه فشاری
push up list
U
لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
push button
U
کلید فشاری
four address instruction
U
دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است
four address instruction
U
دستور برنامه که حاوی چهار آدرس است در فیلد آدرس
halt instruction
U
دستورالعمل توقف
forwarding instruction
U
دستورات حمل
actual instruction
U
دستور العمل واقعی
entry instruction
U
دستورالعمل دخول
four address instruction
U
نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
stop instruction
U
دستورالعمل توقف
instruction drawings
U
نقشههای تفضیلی اجرائی
four address instruction
U
معمولا: محل دو عملوند
instruction cycle
U
سیکل یاچرخش دستورالعمل
instruction cycle
U
چرخه دستورالعمل
individualized instruction
U
اموزش انفرادی
instruction counter
U
شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
instruction code
U
کددستورالعمل
instruction code
U
رمز دستورالعمل
instruction lookahead
U
پیش بینی دستورالعمل
arithmetic instruction
U
دستورالعمل حسابی
current instruction
U
دستورالعمل جاری
n plus one address instruction
U
آدرس تشکیل شده و آدرس حاوی آدرس دستور بعدی است
call instruction
U
دستورالعمل فراخوانی
conditional instruction
U
دستورالعمل شرطی
computerized instruction
U
اموزش کامپیوتری
waste instruction
U
دستوری که عملی انجام نمیدهد.
computer instruction
U
دستورالعمل کامپیوتر
unmodified instruction
U
دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
two address instruction
U
قالب دستور که حاوی محل دو عملوند است و نتیجه در محل یکی از عملوندها ذخیره می شوند
two address instruction
U
دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است
decision instruction
U
دستورالعمل تصمیمی
decision instruction
U
دستورالعمل تصمیم
three address instruction
U
دستوری که حاوی آدرس دو عملوند و محل نتیجه که باید ذخیره شود است
dummy instruction
U
دستورالعمل ساختگی
quasi instruction
U
شبه دستورالعمل
arithmetic instruction
U
دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
discrimination instruction
U
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
religious instruction
U
اموزش دینی
remedial instruction
U
اموزش ترمیمی
repetition instruction
U
دستوالعمل تکرار
repetition instruction
U
دستورالعمل تکرار
restart instruction
U
دستور المل بازاغازی
shift instruction
U
دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
branch instruction
U
دستورالعمل انشعاب
transfer instruction
U
دستور العمل انتقال
jump instruction
U
موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
instruction time
U
زمان دستورالعمل
micro instruction
U
ریز دستورالعمل
mounting instruction
U
دستور نصب
mounting instruction
U
مقررات نصب
n address instruction
U
دستور العمل با N نشانی
n plus one address instruction
U
دستوری که از
instruction set
U
مجموعه دستورالعمل
instruction repertoire
U
موجودی دستورالعمل
next instruction register
U
ثباتی در CPU که حاوی محل ای است که دستور بعدی باید ذخیره شود
no operation instruction
U
OPERATION NO
no operation instruction
U
دستور برنامه نویسی که کاری انجام نمیدهد
instruction register
U
ثبات دستورالعمل
instruction word
U
کلمه دستورالعمل
jump instruction
U
موقعتی که پردازنده به بخش دیگر برنامه هدایت میشود در صورتی که شرط برقرار باشد
macro instruction
U
درشت دستورالعمل
jump instruction
U
پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
jump instruction
U
دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
jump instruction
U
دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
jump instruction
U
هدایت CPU به بخش دیگر برنامه
laying instruction
U
دستور نصب
letter of instruction
U
دستورالعمل انجام کار
logic instruction
U
دستورالعمل منطقی
logical instruction
U
دستورالعمل منطقی
looping instruction
U
دستورالعمل حلقه زنی
machine instruction
U
دستورالعمل ماشین
macro instruction
U
درشت دستور
non operable instruction
U
دستوری که تابعی انجام نمیدهد ولی شمارنده برنامه را افزایش میدهد
null instruction
U
دستورالعمل پوچ
instruction film
U
فیلم اموزشی
program of instruction
U
برنامه اموزش
instruction for assembly
U
مقررات نصب
instruction foramt
U
قالب دستورالعمل
instruction length
U
طول دستورالعمل
program of instruction
U
برنامه تدریس
programmed instruction
U
اموزش برنامهای
programmed instruction
U
دستورالعمل برنامه ریزی شده
pseudo instruction
U
شبه دستورالعمل
instruction film
U
فیلم درسی
privileged instruction
U
دستورالعمل ممتاز
presumptive instruction
U
دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
one address instruction
U
دستورالعمل یک ادرسه
operating instruction
U
مقررات کار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com