Perdic | punch and pattern | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	punch and pattern U	سوراخوحککردن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	punch U	وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
	punch U	کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
	punch U	قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
	punch U	بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
	punch U	وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
	punch U	سوراخ ایجاد کردن
	punch-up U	زد و خورد
	x punch U	سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
	y punch U	سوراخ کارت ستونی .
	zero punch U	سوراخ صفر
	punch-up U	کتک کاری
	punch-up U	بزن بزن
	punch U	پانچ
	punch U	سوراخ کن
	punch U	مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
	punch U	کوتاه قطور
	punch U	مشت
	punch U	ضربت مشت قوت
	punch U	استامپ
	punch U	مهر
	punch U	مشت زدن بر
	punch U	منگنه
	punch U	منگنه کردن سوراخ کردن
	punch U	ضربه با مشت
	punch U	توپ را با مشت زدن
	punch U	در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
	punch U	مهر کردن سوراخ
	punch U	سوراخ کردن
	punch U	پهلوان کچل
	pattern U	نقشه شکل
	pattern U	بطور نمونه ساختن
	pattern U	گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
	pattern U	نقش ونگار
	pattern U	الگوقالب
	pattern U	ردیف بندی
	pattern U	الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
	pattern U	محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
	pattern U	مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
	to pattern out U	نمونه شدن برای
	to pattern out U	ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
	pattern U	انگاره نقش
	pattern U	انگاره
	pattern U	طرح ساختن
	pattern U	نقشه ساختن
	pattern U	بعنوان نمونه یا سرمشق بکار رفتن نظیربودن
	pattern U	تقلیدکردن
	pattern U	نقش
	pattern U	خصوصیات فردی
	pattern U	همتا بودن
	pattern U	خصوصیات
	pattern U	الگو صفات فردی
	pattern U	طرح
	pattern U	بعنوان الگو بکاربردن
	pattern U	الگو
	pattern U	نقشه طرح اصابت گلوله ها
	pattern U	نمونه
	pattern U	شیوه
	pattern U	سرمشق
	punch position U	محل منگنه
	punch position U	موضع منگنه
	punch room U	اطاق منگنه زنی
	punch plier U	انبر منگنه کاری
	punch down block U	وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP
	milk punch U	مشروبات مخلوط با شیر وقند
	punch card U	کارت منگنه
	punch press U	پرس منگنه
	punch card U	برگ منگنه
	gang punch U	منگنه دسته جمعی
	hollow punch U	سمبه منگنه
	kindey punch U	ضربه خطا به پشت
	lever punch U	منگنه اهرمی
	multiple punch U	منگنه چندگانه
	numeric punch U	منگنه عددی
	gang punch U	منگنه گروهی
	printing punch U	منگنه کن با قابلیت چاپ
	pull a punch U	در موقع ضربه دست را کشیدن
	punch ball U	گلابی تمرین بوکس
	reproducting punch U	منگنه تولید شده
	reproducting punch U	منگنه تجدیدشده
	sunday punch U	کاراترین ضربه در بوکس
	punch-drunk U	گیجی
	punch-ups U	بزن بزن
	punch-ups U	زد و خورد
	paper punch U	کاغذسوراخکن
	punch hole U	گودالسوراخ
	He has a strong punch. U	ضرب دست خوبی دارد ( مشت قوی )
	To punch . To box . U	مشت زدن
	You beat me to the punch. U	تو از من سریعتر بودی.
	punch-drunk U	سر بههوایی
	punch-drunk U	مشت مستی
	tape punch U	نوار منگنه کن
	ticket punch U	بلیت سوراخ کن
	to punch a hole in U	سوراخ کردن
	twelve punch U	سوراخ سطر دوازدهم
	twelve punch U	منگنه سطر دوازدهم
	wad punch U	سنبه
	punch-ups U	کتک کاری
	zone punch U	سوراخ دسته بندی
	digit punch U	منگنه رقمی
	center punch U	مرکز سوراخ
	as ptoud as punch U	بسیار متکبر و از خود راضی
	calculating punch U	پانچ محاسباتی
	card punch U	کارت منگنه کن
	center punch U	سنبه نشان
	center punch U	مرکز منگنه
	chadless punch U	منگنه بی خرده کاغذ
	control punch U	منگنه کنترلی
	control punch U	پانچ کنترلی
	double punch U	منگنه مضاعف
	punch-lines U	جمله اساسی واصلی
	card punch U	دستگاه کارت منگنه
	punch-lines U	لب مطلب
	punch line U	لب مطلب
	draw punch U	منگنه کششی
	punch line U	جمله اساسی واصلی
	punch the ball U	مشت کردن دروازه بان
	eleven punch U	سوراخ ردیف یازدهم
	punch-line U	جمله اساسی واصلی
	punch-line U	لب مطلب
	Herati pattern U	طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
	stimulus pattern U	طرح محرک
	activation pattern U	طرح برانگیختگی
	controlled pattern U	بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
	movement pattern U	انگاره حرکتی
	crosshatch pattern U	طرح شطرنجی
	cane pattern U	طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد
	move of pattern U	[وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
	key pattern U	زنجیره یونانی
	deflection pattern U	مستطیل انحراف
	deflection pattern U	مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
	demand pattern U	الگوی تقاضا
	diaper pattern U	طرح گل و بلبل تکراری [بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
	target pattern U	شکل قرار گرفتن هدف
	attack pattern U	ارایش تک
	bar pattern U	ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
	bit pattern U	الگوی ذرهای
	bravo, pattern U	شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
	key pattern U	زبانه یونانی
	bit pattern U	الگوی بیتی
	radiation pattern U	الگوی تابش
	Afshan [all-over pattern] U	طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
	antenna pattern U	طرح انتشارامواج انتن
	antenna pattern U	انتشار انتن
	test pattern U	طرح ازمایشی
	target pattern U	شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
	attack pattern U	الگوی تک
	fallout pattern U	نمونه ریزش اتمی
	pass pattern U	مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
	pattern bombing U	بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
	pattern generator U	مولد تعمیر کار
	pattern lady U	بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
	pattern laying U	مین گذاری مدل دار
	pattern laying U	مین گذاری طراحی شده
	pattern maker U	قالب ساز
	pattern maker U	طرح ساز
	drilling pattern U	طرح مته کاری
	drilling pattern U	نمونه مته کاری الگوی مته کاری
	factor pattern U	طرح عاملی
	energy pattern U	الگوی انرژی
	energy pattern U	نقشه انرژی
	herringbone pattern U	طرح جناغی
	holding pattern U	کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
	effective pattern U	منطقه اثر موثر
	effective pattern U	منطقه اصابت موثر
	movement pattern U	الگوی حرکتی
	pattern making U	نمونه سازی
	pattern making U	مدل سازی
	pattern recognitation U	تشخیص الگو
	pattern recognition U	الگوشناسی شناسایی الگو
	fallout pattern U	شکل ریزش
	pattern recognition U	تشخیص الگو
	pattern recognition U	الگو شناسی
	dispersion pattern U	شکل پراکندگی
	pattern shop U	کارگاه مدل سازی
	disruptive pattern U	اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
	pattern of development U	الگوی توسعه
	pattern offense U	موضعگیری در برابر حریف
	dispersion pattern U	مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
	pattern plate U	صفحه مدل
	Punch and Judy show U	نمایش خیمه شب بازی
	Punch and Judy shows U	نمایش خیمه شب بازی
	port a punch card U	علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
	punch paper tape U	نوار کاغذی منگنه
	punch card machine U	ماشین کارت منگنه
	beat someone to the punch (draw) <idiom> U	قبل از هرکسی کاری را انجام دادن
	to punch in [American E] [in the workplace] U	مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
	to punch out [American E] [in the workplace] U	مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
	paper tape punch U	منگنه نوار کاغذی
	paper tape punch U	منگنه کن نوار کاغذی
	pattern milling attachment U	تجهیزات فرز مدل
	developmental motor pattern U	الگوی حرکت تکوینی
	weft-face pattern U	[بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
	fundamental motor pattern U	انگاره بنیادی حرکت
	fundamental motor pattern U	الگوی بنیادی حرکت
	sport skill pattern U	الگوی مهارت ورزشی
	battery groung pattern U	وضع قرار گرفتن توپها درموضع تیر
	battery groung pattern U	طرح گسترش توپهای اتشبار
	basket weave pattern U	طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
	pattern construction drawing U	الگوی نقشههای ساختمانی
	spot pattern test U	ازمون طرح نقطه ها