English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
public library U کتابخانه عمومی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
library U و در زمان و هزینه صرفه جویی شود. 2-مجموعه توابعی که کامپیوتر نیاز دارد تا به آنها مراجعه کند ولی در حافظه اصلی ذخیره نشده اند
library U کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
library U متن ها
library U شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
library U مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
library U مجموعه فایل ها
library U 1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند
library U تعدا دتوابع مفید و مستقل که وارد هر برنامهای میشود تا مانع نوشتن برنامه شود
library U تابع پیش نویس که میتواند وارد برنامه اصلی شود و در صورت نیاز فراخوانی شود
library U تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
library U زیر تابع آزمایش شده و ذخیره شده در کتابخانه که در صورت نیاز وارد برنامه کاربر میشود
library U قرائتخانه کتابفروشی
library U کتابخانه
library U برنامه دان مجموع برنامه ها
common library U کتابخانه اشتراکی
systems library U کتابخانه سیستم ها
tape library U اتاق مخصوص نگهداری نوار
tape library U کتابخانه نوارها
user library U کتابخانه استفاده کننده کتابخانه کاربر
walking library U کتابخانه متحرک
walking library U شخص دانشمند
system library U کتابخانه سیستم
support library U کتابخانه پشتیبان
catalogue library U محل نگهداری کاتالوگها قفسه کاتالوگها
circulating library U کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
subroutine library U کتابخانه زیرروال
record library U مرکزکرایهنوارکاست
routine library U کتابخانه روال ها
library science U علم کتابداری
subroutine library U کتابخانه زیرروال ها
project library U کتابخانه پروژه
disk library U کتابخانه دیسک
library edition U چاپی که درخودکتابخانه باشد
library facilities U تسهیلات کتابخانهای
library maintenance U نگهداشت کتابخانهای
library manager U مدیر کتابخانه
library paste U نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
library paste U چسب نشاستهای
library software U نرم افزار کتابخانهای
library program U برنامه کتابخانهای
library routine U روال کتابخانهای
library routine U روال کتابخانه
library routine U روال مجموعه ها
library call U فراخوانی کتابخانهای
library automation U خودکارسازی کتابخانه
our library is well stocked U جنس کتابخانه ما جور
our library is well stocked U کتابخانه ماموجودی
program library U کتابخانه برنامه
program library U کتابخانه برنامه ها
macro library U کتابخانه ماکرو
macro library U درشت کتابخانه
library tape U نوار کتابخانهای
lending library U کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
library science U علم تنظیم ومحافظت از کتب
library subroutine U زیروال کتابخانهای
our library is well stocked U است
our library is well stocked U خوبی دارد
development support library U امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند
dynamic link library U در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
There are ine milion book (volumes)in this library. U دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
patron-driven acquisition [PDA] [library] U کسب بر طبق [درخواست] مشتری [کتابخانه]
The library is the obvious place for the after-dinner hours. U کتابخانه جایی بدیهی برای ساعت پس از شام است.
in public U علنا"
in public U علنی
public a U وکیل عمومی
the public U عامه
the public U عموم مردم
public U همگان
public U متن یا برنامهای که حق کپی ندارد و توسط هر کسی قابل کپی کردن است
public U عامه اشکار
public U مردم
public U همگانی
public U ملی
public U عامه
public U ملت
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
public U رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
public U سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
public U عموم
public U اجتماعی
public d. U زمین خالصه
public U آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
public U همگانی ملی
public U عمومی
public place U مکان عمومی
public servant U کارمنددولت
public servant U مستخدم عمومی
public servant U خادم ملت
public servant U مستخدم دولت
public sale U مزایده
public information U اطلاعات عمومی
public mischief U جرم علیه جامعه
public sale U حراج
public road U شارع عام
public property U مال عمومی
public policy U سیاست عمومی
public service U خدمت بجامعه
public life U زندگی سیاسی
public order U نظم عمومی
public interest U نفع عمومی
public interest U منافع عامه
public interests U مصالح عامه
public law U حقوق عمومی
public law U حقوق بین المللی عمومی
public life U زندگی در سیاست
public meeting U تجمع
public meeting U اجتماع
public network U شبکه عمومی
public mischief U جرمی که مضر به حال جامعه باشد
public monopoly U انحصار دولتی
public interest U منافع عمومی
public place U محل عمومی
public health U بهداشت همگانی
public image U تصور عمومی
public image U تاثیر علامت تجارتی روی ذهن مردم
public ownership U مالکیت دولتی
public information U اطلاعات مورد نیاز عامه مردم وافکار عمومی
public institutions U موسسات عمومی
public institutions U نهادهای دولتی
public instractions U تعلیمات همگانی
public instractions U معارف
public ownership U مالکیت عمومی
public morals U اخلاق حسنه
public service U استخدام دولتی
public holiday U تعطیلیعمومیورسمی
public enterprise U مدیریتومالکیتعمومی
public convenience U توالتعمومی
public bar U اتاقیدرمشروبقروشیبامبلمانساده
general public U عامهمردم
public garden U باغچهعمودی
to make public U افشا کردن
to make public U فاش کردن
to make public U اشکار یا علنی کردن
the public voice U عمومی
the public voice U ارا
public notice U آگهی به مردم
public baths U استخر عمومی
public domain U مالکیت دولتی
public ownership U مالکیت دولتی
public domain U خالصه دولتی
public ownership U خالصه دولتی
public domain U ملک خالصه
public ownership U ملک خالصه
the public purse U خزانه ملی
the american public U مردم امریکا
quasi public U نیمه عمومی
public spiritedness U خیرخواهی عموم
public spiritedness U خیر خواهی مردم
public spiritedly U ازلحاظ خیر خواهی مردم میهن پرستانه
public spirited U دارای روحیه اجتماعی
public spirit U خیر خواهی برای مردم میهن پرستی
public ship U کشتی حمل و نقل و مسافربر دولتی
public ship U ناو دولتی
public session U جلسه علنی
public services U بریات عمومیه
the public are hereby notified U بدین وسیله عموم را اگهی میدهید
public spiritedness U میهن پرستی
quasi public U نیمه دولتی
public warehouse U انبار عمومی
public utility U عام المنفعه
public utility U کار عام المنفعه
public utilities U برق و ...
public utilities U خدمات عمومی مانند اب
public utilities U تسهیلات عمومی
public trial U دادرسی علنی
public treasury U بیت المال
public traffic U رفت و امد همگانی
public submission U مناقصه رسمی
public services U خدمات عمومی
public goods U کالاهای عمومی
notary public U سردفتر اسناد رسمی
public prosector U دادستان
public defender U وکیل تسخیری
public works U کارهای ساختمانی همگانی
public works U فواید عامه
public works U امورعام المنفعه
public works U تاسیسات عام المنفعه
public school U دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
public relations U روابط عمومی
public prosector U مدعی العموم
endowments to the public U اوقاف عامه
notary public U دفتر ثبت
notary public U صاحب محضر
notary public U دفتر اسناد رسمی
notify the public U به اطلاع عموم رساندن
in the sight of the public U در ملاء عام
in the sight of the public U در انظار عمومی
in the public view U در ملاء عام
public servants U مامورین دولتی
public welfare U رفاه عمومی
for the public good U برای خیر عموم
public opinion U افکار عمومی
public house U مهمانخانه
public house U کاروانسرا
public prosecutors U مدعی العموم
public prosecutors U دادستان
public prosecutor U مدعی العموم
public prosecutor U دادستان
public corporation U شرکت سهامی عام
public company U شرکت سهامی عام
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com