Perdic | property list | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	property list U	سیاهه خواص

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	exchange of property for property U	مبادله مال به مال
	given property U	عین موهوبه
	property U	مایملک
	property U	دارائی
	property U	ملک
	property U	ویژگی
	property U	استعداد
	property U	صفت خاص
	property U	خاصیت
	property U	مال
	property U	دارایی
	to come into a property U	مالی را صاحب شدن
	all that property U	تمام ان دارایی یامال داازدست دادم
	property U	علاقه مایملک
	to come into a property U	دارایی را بدست اوردن
	list U	لیست گرفتن
	two way list U	لیست دو طرفه
	list U	سیاهه برداشتن
	list U	سیاهه
	list U	سجاف
	list U	نوار
	list U	حاشیه
	list U	کج کردن
	list U	خوش امدن دوست داشتن
	list U	شیار کردن اماده کردن
	list U	درلیست ثبت کردن
	list U	فهرست کردن
	list U	در فهرست واردکردن
	list U	میل
	list U	تمایل کجی
	list U	میدان نبرد
	list U	شیار نرده
	list U	کنار
	list U	فهرست
	list U	سیاهه جدول
	list U	صورت
	list U	کج شدن
	list U	یک پهلو شدن
	list U	کج شدن قایق به یک سمت
	list U	چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
	list U	مجموعه موضوعات مرتب شده داده
	list U	تعداد موضوعات نمایش داده شده در یک لیست
	list U	لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
	list U	نمایش برنامه خط به خط به ترتیب درست
	list U	سرور در اینترنت که نامه خبری یا مقالات را به کاربران ثبت نام کرده می فرستد
	list U	لیست
	list U	1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
	list U	لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
	list U	صورت کردن
	list U	در فهرست نوشتن
	list U	لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
	list U	لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد
	list U	فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده
	list U	لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
	private property U	دارائیهای خصوصی
	private property U	مالکیت خصوصی
	personal property U	دارایی شخصی منقول
	post property U	اموال پادگان
	post property U	اموال پادگانی
	personal property U	اموال شخصی
	private property U	دارایی شخصی
	private property U	دارایی شخصی بلامعارض
	property book U	دفتر دارایی یکان
	property book U	دفتر اموال
	property disposition U	از بین بردن اقلام مازاد
	property disposition U	ازبین بردان اقلام فرسوده تخریب اموال
	property in action U	مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
	property income U	درامد ناشی از املاک ومستغلات
	personal property U	مایملک شخصی
	landed property U	مستغل
	owner of a property U	صاحب ملک
	landed property U	عقار
	leasehold property U	عین مستاجره
	offences against property U	جرائم بر علیه اموال
	literary property U	حق تالیف
	literary property U	حق مالکیت ادبی
	men of property U	ملک داران
	men of property U	صاحبان املاک
	mortgage property U	عین مرهونه
	mortgage property U	مال مرهون مال به رهن گذاشته شده
	mortgaged property U	عین مرهونه
	mortgaged property U	مال مرهونه
	movable property U	مال منقول
	moveable property U	دارائی منقول
	moveable property U	مال منقول
	onerous property U	دارایی یا ملکی که مستلزم انجام تعهد یا التزامی است
	owner of a property U	مالک
	landed property U	ملک
	property insurance U	بیمه دارائی
	property master U	متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
	state property U	اموال عمومی
	tangible property U	دارائی مادی
	tangible property U	دارائی محسوس
	tangible property U	اموال عینی
	tangible property U	اموال ملموس
	the book is my property U	کتاب مال من است
	the entire property U	تمامی ملک
	the property was vested in him U	ملک باورسید
	the property was vested in him U	ملک براومقررگردید
	to vest a property in any one U	ملکی رابکسی واگذارکردن
	to vest a property in any one U	ملکی را بتصرف کسی دراوردن
	vest a property in someone U	ملکی را به کسی واگذار کردن
	property line U	خطاملاک
	Life and property . U	جان ومال
	associative property U	شرکت پذیری [ریاضی]
	commutative property U	خاصیت جابجایی [ریاضی]
	state property U	دارائی دولت
	standing property U	اعیانی
	standing property U	اعیان
	property officer U	افسر اموال
	property rights U	حقوق مالکیت
	property sort U	جور کردن خاصیتی
	property tax U	مالیات بر املاک و مستغلات
	property tax U	مالیات مستقلات
	property tax U	مالیات دارایی
	property voucher U	سند اموال
	property voucher U	اسناد داراییی
	public property U	مال عمومی
	qualified property U	مالکیت محدود
	real property U	اموال غیرمنقول
	real property U	دارایی غیر منقول
	rural property U	ملک زراعتی
	rural property U	کشتزار کشتخوان
	space above property U	فضای قسمت بالای ملک
	special property U	مالکیت خاص
	property officer U	افسر ذیحساب اموال
	intangible property U	دارائی غیر قابل لمس
	fixed property U	سرمایه ثابت
	community property U	اموال مشترک زن وشوهر اموال همگانی
	expendable property U	اماد مصرف شدنی
	class ii property U	اموال طبقه 2
	attachment of property U	توقیف مال
	class ii property U	کالای طبقه 2
	class i property U	اموال طبقه 1
	class i property U	کالای طبقه 1
	endowed property U	مال وقفی
	tangible property U	دارائی عینی
	financial property U	داراییهای پولی
	expendable property U	کالای مصرفی اماد مصرفی
	immovable property U	مال غیر منقول
	extensive property U	خاصیت مقداری
	financial property U	اموال پولی
	forming property U	قابلیت شکل پذیری
	fixed property U	اموال غیر منقول
	government property U	مال دولتی
	excess property U	وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
	adventitious property U	دارایی که بطورغیر مستقیم به ارث برسد
	installation property U	اموال قسمت
	installation property U	مایملک موسسه
	installation property U	دارایی قسمت
	endowed property U	مال موقوفه
	confiscation of property U	مصادره مال
	absorption property U	خاصیت جذب
	endowed property U	موقوفه
	endowed property U	عین موقوفه
	adhesive property U	خاصیت چسبندگی
	withholding property U	حبس کردن مال
	cutting property U	خصوصیت برش
	withholding property U	تحبیس
	corpus of property U	عین مال
	circular list U	لیست دایرهای
	check off list U	برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
	requirements list U	فهرست نیازمندیها
	subscripted list U	لیست زیرنویس دار
	check list U	سیاهه مقابله
	push down list U	لیستی که از پایین به بالانوشته میشود به نحوی که هر ورودی جدید بالای لیست قرار می گیرد
	shopping list U	لیستخرید
	push up list U	لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
	dense list U	لیست متراکم
	circular list U	لیست مدور لیست حلقوی
	pushdown list U	لیست پایین فشردنی
	pushup list U	لیست بالا فشردنی
	disabled list U	فهرست بازیگران اسیب دیده ومحروم از چند بازی
	reserved list U	صورت افسران دریایی ذخیره یا احتیاط
	chained list U	لیست زنجیری
	the free list U	صورت کالای بی گمرک
	assembly list U	سیاهه همگذاری
	to list one's doors U	رخنههای درهای اطاق را باکهنه گرفتن
	trig list U	لیست مثلثاتی
	trig list U	لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
	unmoderated list U	لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
	hit list U	فهرست ضربه
	mailing list U	فهرست پستی
	short-list U	فهرست کوتاه
	telephone list U	لیستحافظهتلفن
	honours list U	لیستاعضاییکهترفیعدرجهمیگیرند
	Your name was at the bottom of the list U	اسمتان ته فهرست بود
	active list U	فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
	sucker list <idiom> U	لیستی از اشخاص ساده لوح
	May I have the drink list, please? U	ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
	waiting list U	لیست انتظار
	target list U	لیست اماجها
	target list U	لیست هدفها
	sequential list U	لیست ترتیبی
	share list U	صورت بهای سهام شرکتها
	sick list U	صورت بیماران
	chained list U	لیست زنجیرهای
	black list U	فهرست اسامی موسساتی که در پرداخت دیون خود تعلل ویا در اجرای کار خدعه کرده اند
	starter's list U	فهرست اسبهاییکه واجدشرایط برای شرکت درمسابقه نیستند
	black list U	فهرست سیاه