Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
propensity to import
U
گرایش به واردات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
marginal propensity to import
U
میل نهائی به واردات
Other Matches
propensity
U
تمایل طبیعی
propensity
U
میل
propensity
U
تمایل
propensity
U
گرایش
propensity
U
میل باطنی رغبت
propensity to do evil
U
تمایل به بدی کردن
propensity to hoard
U
گرایش به احتکار
propensity to invest
U
گرایش به سرمایه گذاری
propensity to save
U
گرایش به پس انداز
propensity to borrow
U
گرایش به استقراض
propensity to consume
U
گرایش به مصرف
propensity to consume
U
تمایل به مصرف
marginal propensity to consume
U
میل نهائی به مصرف
average propensity to consume
U
میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
average propensity to save
U
میل متوسط به پس انداز نسبتی از درامد که به پس انداز اختصاص می یابد
margin propensity to consume
U
تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
marginal propensity to absorb
U
تمایل نهائی به جذب
marginal propensity to spend
U
میل نهائی به خرج
marginal propensity to spend
U
میل نهائی به مخارج
marginal propensity to save
U
میل نهائی به پس انداز
average propensity to save
U
y/s= APS
marginal propensity to invest
U
میل نهائی به سرمایه گذاری
marginal propensity to expend
U
تمایل نهائی به مخارج
marginal propensity to expend
U
میل نهائی به مخارج
marginal propensity to pay taxes
U
میل نهائی به پرداخت مالیات
low marginal propensity to cunsume
U
تمایل ارام به مصرف
import
U
به کشور اوردن افهار کردن
import
U
وارد کردن
import
U
عمل وارد کردن
import
U
مفهوم ورود
import
U
بازیگر خارجی تیم
import
U
واردات
import
U
واردا ت
import
U
کالای وارده
import
U
کالای رسیده
import
U
اهمیت داشتن
import
U
تسخیرکردن
import
U
باپیروزی بدست امدن
import
U
دخل داشتن به تاثیر کردن در
import
U
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
import
U
بردن محصولات به کشوری برای فروش
import
U
ورود
the import of which is prohibited
U
ان کالا ممنوع الورود است
import tariff
U
تعرفه واردات
import documents
U
اسناد واردات
import charge
U
تعرفه واردات
import tariff
U
هزینه واردات
import charge
U
هزینه واردات
import tariff
U
حقوق واردات
import charge
U
حقوق واردات
volume of import
U
حجم واردات
data import
U
ورود داده
import licences
U
مجوزهای واردات
import licences
U
جوازهای واردات
import licence
U
جواز واردات
import intensive
U
واردات پر
import duty
U
حقوق واردات
import duties
U
گمرک اجناس وارداتی
import duties
U
حق گمرک اجناس وارداتی گمرک ورودی
import and export
U
واردات و صادرات
import licences
U
پروانههای واردات
import quota
U
سهمیه وارداتی
import quotas
U
سهمیه وارداتی
import quotas
U
محدودیت کمی واردات
import restriction
U
محدودیت واردات
import restrictions
U
محدودیتهای واردات ممانعتهای واردات
import surcharge
U
حقوق واردات مازاد
import surcharge
U
حقوق گمرکی اضافه
export import bank
U
بانک صادرات واردات
gold import point
U
نقطه ورود طلا
gold import point
U
طلای خالص به فروشنده میدهد
import substitution policy
U
سیاست جانشینی واردات
To import goods
[from abroad]
کالا از خارج وارد کردن
gold import point
U
حالتی است که کشور خریداری کننده کالابه جای ارز یا پول
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com