Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
programming specification
U
مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
particular specification
U
مشخصات ویژه در قرارداد
specification
U
معیارها توضیحات
specification
U
خصوصیات
specification
U
اوصاف و مشخصات دقیق یک اختراع که بر مبنای ان اختراع ثبت میشود
specification
U
مشخصه
specification
U
درجه بالای دقت یا مشخصات زیاد
specification
U
کارکردن با مشخصاتی که در یک صفت پذیرفته شده اند
specification
U
ی درباره تواناییهای برنامه , مشخصات و روش ها
specification
U
مین شود یا کاری که باید انجام شود
specification
U
دفترچه مشخصات
specification
U
مشخصات
specification
U
یات مشخصات ساخته نشده باشد
specification
U
تشخیص
specification
U
ویژگی
specification
U
تعیین
specification
U
تصریح
specification
U
ذکرخصوصیات
standard specification
U
دستورات استاندارد
aircraft specification
U
خصوصیات هواپیما
standard specification
U
مقررات استاندارد
program specification
U
خصیصه برنامه
specification plate
U
صفحهاختصاصی
program specification
U
مشخصه برنامه
job specification
U
ویژگیهای شغلی
job specification
U
مشخصات شغلی
general specification
U
مشخصات عمومی قرارداد
functional specification
U
مشخصه عملیاتی
contract specification
U
مشخصات قرارداد
high Sierra specification
U
روش استاندارد صنعتی برای ذخیره سازی داده روی ROM-CD
enhanced expanded memory specification
U
مشخصات حافظه گسترشی پیشرفته
programming
U
برنامه ریزی
programming
U
قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود
programming
U
GOLORP
programming
U
برنامه نویسی کامپیوتر
programming
U
نوشتن داده در وسیله PROM
programming
U
نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
programming
U
نوشتن برنامه برای کمپیوترها
programming
U
برنامه نویسی
programming linguistics
U
زبان شناسی برنامه نویسی
programming aids
U
ادوات برنامه نویسی
multi programming
U
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
non numeric programming
U
برنامه ریزی غیر عددی
nonlinear programming
U
برنامه ریزی غیر خطی
optimum programming
U
برنامه نویسی بهینه
optimm programming
U
برنامه نویسی بهینه
programming aids
U
کمک برنامه نویسی
programming language
U
زبان برنامه نویسی
systems programming
U
برنامه نویسی سیستم
system programming
U
برنامه نویسی سیستم
symbolic programming
U
برنامه نویسی سمبلیک
structured programming
U
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
structured programming
U
برنامه نویسی ساخت یافته
quantitative programming
U
برنامه ریزی کمی
quadratic programming
U
تابع هدف درجه دوم است
quadratic programming
U
برنامه ریزی غیرخطی
programming team
U
تیم برنامه نویسی
programming statement
U
حکم برنامه نویسی
programming methods
U
روشهای برنامه ریزی
programming librarian
U
بایگان برنامه نویسی
top down programming
U
برنامه سازی از بالا به پایین
modular programming
U
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
modular programming
U
برنامه نویسی پیمانهای
goal programming
U
برنامه ریزی ارمانی
functional programming
U
برنامه نویسی تابعی
elegant programming
U
نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
dynamic programming
U
برنامه سازی پویا
dynamic programming
U
برنامه نویسی پویا
dynamic programming
U
برنامه ریزی پویا
discrete programming
U
برنامه سازی گسسته
defensive programming
U
برنامه نویسی تدافعی
conventional programming
U
برنامه نویسی قراردادی
concurrent programming
U
برنامه نویسی همزمان
computer programming
U
برنامه نویسی کامپیوتری
bottom up programming
U
ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
automatic programming
U
برنامه نویسی اتوماتیک
automatic programming
U
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
application programming
U
برنامه نویسی کاربردی
conversational programming
U
برنامه سازی محاورهای
linear programming
U
برنامه نویسی خطی
logic programming
U
برنامه نویسی منطقی
linear programming
U
برنامه ریزی خطی
mathematical programming
U
برنامه نویسی ریاضی
linear programming
U
برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
interactive programming
U
برنامه سازی فعل و انفعالی
integer programming
U
برنامه سازی صحیح
integer programming
U
برنامه ریزی عدد صحیح
object oriented programming
U
برنامه نویسی مقصود گرا
certificate in computer programming
U
CCP
object language programming
U
برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
planning programming budgetting
U
system
planning programming budgetting
U
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
ego loss programming
U
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
turning programming language
U
زبان برنامه نویسی تورینگ
mail application programming interface
U
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
mail application programming interface
U
مجموعه استانداردها
low level programming language
U
زبان برنامه نویسی سطح پایین
object oriented programming language
U
زبان برنامه نویسی موضوعی
special purpose programming language
U
زبان برنامه نویسی تک منظوره
high level programming language
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا
input output programming system
U
سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com