Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
professional status
U
پایگاه حرفهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
professional
U
خود قرار دهد
professional
U
فوی
professional
U
تخصصی
professional
<adj.>
U
حرفه ای
professional
U
پیشهای
professional
U
حرفهای
professional
U
پیشه ور کسیکه رشتهای را پیشه رسمی
extra professional
U
بیرون ازپیشه یاحرفه
professional misconduct
U
اشتباه حرفهای
professional fee
U
حق الزحمه
professional code
U
ضوابط حرفهای
professional slang
U
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
professional education
U
اموزش تخصصی
fullwrite professional
U
یک برنامه جدید واژه پردازی برای کامپیوتر مکینتاش که متن را با نمودارهای متمایل به مقصود کاملا" عجین میکند
professional jobs
U
شغلهای تخصصی
extra professional
U
خارج حرفهای
computer professional
U
متخصص کامپیوتر
professional workstation
U
ایستگاه کار حرفهای
professional fee
U
اجرت
professional service
U
تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی
professional liability insurance
U
بیمه تعهدات شغلی
fee
[payment to professional people]
U
حق الزحمه
fee
[payment to professional people]
U
اجرت
The tribunal considered that this action amounted to professional misconduct.
U
برای دادگاه این اقدام برابر با اشتباه حرفه ای محسوب می شود.
status
U
وضع
status
U
پایگاه
status
U
کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
status
U
وضع اجتماعی یا قانونی
status
U
شان
status
U
ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
status
U
مقام
status
U
یک بیت در کلمه که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت و نتیجه یک عملیات است
status
U
اهمیت یا موقعیت
status
U
مشابه 9596
status
U
سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال
status
U
خط ی در بالا یا پایین صفحه که اطلاعات در مورد کار جاری میدهد روی
status
U
وضعیت
status
U
حالت
status
U
حال پایه
socioeconomic status
U
پایگاه اجتماعی- اقتصادی
social status
U
پایگاه اجتماعی
social status
U
موقعیت اجتماعی
control status
U
وضعیت کنترل اتش
status enquiry
U
پرسش درخصوص وضعیت مشتری
status board
U
تابلوی وضعیت
status board
U
تابلوی نشان دهنده وضعیت
status board
U
تابلو وضعیت
status symbols
U
علامت مقام
status symbols
U
نماد منزلت
status symbol
U
نشانهی شان و اعتبار
status symbol
U
علامت مقام
status symbol
U
نماد منزلت
status word
U
کلمه وضعیت نما
status report
U
گزارش وضعیت
status register
U
ثبات وضعیت
status of limitations
U
قانون مرورزمان
status map
U
نقشه وضعیت نما
status enquiry
U
پرسش نامه وضعیت
status code
U
رمز وضعیت اماد در یک امادگاه
status symbols
U
نشانهی شان و اعتبار
personnel status
U
وضع افراد
flying status
U
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
financial status
U
وضع مالی
duty status
U
وضعیت خدمتی
device status
U
وضعیت دستگاه
control status
U
وضعیت کنترلی
class status
U
پایگاه طبقهای
status quo
U
وضع فعلی
marital status
U
وضع تاهل
caretaker status
U
وضعیت منتظر استفاده تاسیسات ذخیره تاسیسات منتظر اشغال
active status
U
خط مشی فعال توپخانه
status quo
U
وضع کنونی وضع موجود
achieved status
U
پایگاه اکتسابی
high status
U
بلندپایه
inactive status
U
حالت انتساب
personnel status
U
وضعیت پرسنلی
personal status
U
احوال شخصیه
nonpay status
U
وضعیت قطع حقوق
status quo
U
وضع موجود
cirro status
U
ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
nonpay status
U
حالت انتظار خدمتی
nonduty status
U
حالت یا وضعیت بدون کاری عدم حضور در سر خدمت معلق
inactive status
U
وضعیت غیرفعال اتشبارغیرفعال
inactive status
U
خط مشی خاموش
active status
U
وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
status quo
U
وضع کنونی حالت طبیعی
low status
U
دون پایه
maintenance status
U
وضعیت نگهداری
mental status
U
وضع روانی
citizenship
[status of a citizen]
U
ملیت
[حقوق]
[سیاست]
program status word
U
کلمه وضعیت برنامه
two sided disk status
U
اعلام نصب یک دیسک دو طرفه
equal status persons
U
افراد همپایه
channel status word
U
کلمه وضعیت مجرا
It is not much of a reputation (status symbol) for one.
U
اینهم برای آدم شهرت نشد
key status indicator
U
نشانگر وضعیت کلید
Status . Position and rank.
U
مقام ومنزلت ( جاه ومقام )
program status word
U
کلمه وضیت برنامه
To preserve the status quo .
U
وضع موجود ( شرایط فعلی ) را حفظ کردن
civil status office
U
دفتر سجل و احوال
status quo ante bellum
U
حالت پیش از جنگ
She is not mindful of her social position ( status ) .
U
متوجه موقعیت اجتماعی اش نیست
to tarnish something
[image, status, reputation, ...]
U
چیزی را بد نام کردن
[آسیب زدن]
[خسارت وارد کردن]
[خوشنامی ، مقام ، شهرت ، ... ]
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...