Perdic | principle of equal advantage | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 178 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	principle of equal advantage U	اصل مزیت برابر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	advantage U	اوانتاژ
	advantage U	امتیاز
	advantage U	سودمند بودن
	take advantage of <idiom> U	به خود عمل کردن
	It is not to your advantage. U	مقرون بصرفه نیست
	take advantage U	سوء استفاده کردن از
	take advantage U	استیفاء
	advantage U	نفع
	advantage U	صرفه
	advantage	سود
	advantage	فایده
	advantage U	بهتری
	advantage U	مزیت
	advantage U	تفوق
	advantage	مزیت دادن
	advantage U	مفید بودن
	advantage U	برتری
	mechanical advantage U	مزیت مکانیکی
	mecanical advantage U	نیرو دهی
	legitimate advantage U	منفعت مشروع
	law of advantage U	قانون امتیاز
	comparative advantage U	مزیت نسبی
	advantage by illness U	بهره بیماری
	advantage ground U	موقعیت خوب
	comparative advantage U	برتری نسبی
	absolute advantage U	برتری مطلق
	reasonable advantage U	منفعت عقلائی
	To take advantage of an opportunity. U	از فرصت استفاده کردن
	absolute advantage	برتری مطلق یک کشور یا واحد تولیدی درعرضه یک محصول یا خدمت با هزینه ای کمتر از رقیب
	You might as well take advantage of the savings. U	این مقدار پس انداز هم غنیمت است
	To gain an advantage. U	کسب امتیاز کردن
	equal U	برابر
	One plus one is [equal] two. U	یک بعلاوه یک برابر [است با] دو.
	is equal to or less than U	مساوییاکوچکتراز
	is not equal to U	مساوینیستبا
	is equal to U	مساویبا
	let ab be equal to cd U	فرض کنیم ab با cd برابرباشد
	equal U	همگن
	equal U	هم پایه
	equal U	همرتبه شبیه
	equal U	یکسان
	equal U	: برابر شدن با مساوی بودن
	equal U	برابر مساوی
	equal U	: هم اندازه
	equal U	هم ارز
	equal U	کفو
	equal U	دقیقاگ معادل
	equal U	همانند
	equal U	مشابه بودن
	equal U	هم تراز کردن
	home court advantage U	امتیاز بازی در خانه
	equal time U	فیلمتبلیغاتینامزدهایانتخاباتکهازتلویزیونیارادیوپخششود
	is equal to or greater than U	مساوییابزرگتراز
	is approximately equal to U	تقرییابرابراستبا
	equal angles U	اهن نبشی
	equal sign U	علامت برابری
	equal sign U	علامت تساوی
	On an equal footing. U	بر پایه مساوی
	other things being equal U	اگر برای چیزهای دیگر نباشد
	other things being equal U	اگر شرایط دیگررابرابربگیریم
	equal angle U	آهن نبشی
	equal gate U	دریچه برابری
	to be up to the task [to be equal to something] <idiom> U	از پس کاری برآمدن
	equal sacrifice theory U	مالیات بایدمتناسب با قدرت پرداخت افرادباشد
	equal sacrifice theory U	برطبق این نظریه
	equal status persons U	افراد همپایه
	equal appearing intervals U	فاصلههای یکسان نما
	equal cost lines U	خطوط هزینه برابر
	equal sacrifice theory U	نظریه برابری فداکاری
	Equal Opportunities Commission U	سازماننافربراجرایقانون
	line of equal shear U	خط همبرش
	method of equal appearing intervals U	روش فاصلههای یکسان نما
	principle U	مسلک
	principle U	اصل
	principle U	سرچشمه
	principle U	قاعده کلی مرام
	principle U	اصل علمی
	in principle U	بطور کلی
	principle U	اصل اخلاقی
	principle U	قاعده
	principle U	حقیقت مبادی واصول
	in principle U	اصولا
	of same principle U	هم مسلک
	principle U	مرام اخلاقی قاعده کلی
	principle U	قانون علمی
	principle U	اصلی
	principle U	معتقد باصول ومبادی کردن
	principle U	اخلاقی کردن
	on principle U	از لحاظ قیود اخلاقی
	premack principle U	اصل پریماک
	principle of intimacy U	اصل بهم بستگی
	principle axis U	محور اصلی
	principle of exclusion U	اصل ممنوعیت
	principle of exclusion U	اصل محرومیت
	principle of superposition U	اصل بر هم نهی
	principle of permissibility U	اصالت الجواز
	principle of exclusion U	در مورد کالاهای خصوصی
	superposition principle U	اصل بر هم نهی
	principle of validity U	اصالت الصحه
	indeterminacy principle U	اصل عدم قطعیت
	zeising principle U	اصل زای زینگ
	variational principle U	اصل تغییر
	well-ordering principle U	اصل خوش ترتیبی [ریاضی]
	uncertainty principle U	اصل عدم قطعیت
	uncertainty principle U	اصل نایقینی
	transitivity principle U	اصل سرایت پذیری
	reversibility principle U	اصل برگشت پذیری
	reorganization principle U	اصل بازارایی
	relativity principle U	اصل نسبیت
	principle point U	مبداء اصلی
	reality principle U	اصل واقعیت
	transitivity principle U	بر مبنای این اصل منطقی چنانچه شق 1 بر 2ترجیح داده شود و همچنین شق 2 بر 3 نیز ترجیح یابددر این صورت این اصل حکم میکند که 1 بر 3 نیز ترجیح داده شود
	rational principle U	اصول عقلیه
	transitivity principle U	اصل تعدی
	acceleration principle U	اصل شتاب
	duality principle U	اصل دوگانگی
	principle of duality U	اصل دوگانگی
	energy principle U	اصل انرژی
	equipartition principle U	اصل هم بخشی
	exclusion principle U	اصل انحصار
	exclusion principle U	اصل مستثنی کردن
	exclusion principle U	اگر بتوان مانع استفاده کالا توسط کسانی که حاضر بپرداخت هزینه
	exclusion principle U	کالا نیستندشد
	exclusion principle U	درانصورت کالا یک کالای غیر عمومی
	exclusion principle U	است
	exclusion principle U	اصل طرد
	correspondence principle U	اصل تنافر
	acceleration principle U	براساس این اصل سرمایه گذاری متناسب است با تغییرات تولید که بارابطه زیر بیان می گردد : Y * A = I
	acceleration principle U	یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
	action principle U	اصل کنش
	archimedes's principle U	اصل ارشمیدس
	aufbau principle U	اصل بناگذاری
	availability principle U	اصل دسترسی پذیری
	avegadro's principle U	قانون اووگادرو
	avogadro's principle U	قانون اووگادرو
	benefit principle U	اصل انتفاع
	correspondence principle U	اصل توافق
	correspondence principle U	اصل همخوانی
	fusion principle U	اصل ترکیبات جوش خورده
	hedonistic principle U	اصل لذت گرائی
	overload principle U	اصل اضافه باری
	huygen's principle U	قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
	mutiplier principle U	اصل ضریب تکاثر
	mutiplier principle U	اصل ضریب بهم فزاینده
	multiplier principle U	اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
	le chatelier's principle U	اصل لوشاتلیه
	pay as you go principle U	اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
	postremity principle U	اصل پس ایندی
	intimacy principle U	اصل تعلق
	kinesiological principle U	اصول حرکت شناختی بدن
	principle of criminal procedure U	اصول محاکمات جزائی
	principle of civil litigation U	ایین دادرسی مدنی
	principle of criminal procedure U	ایین دادرسی کیفری
	principle of civil litigation U	اصول محاکمات مدنی
	pleasure pain principle U	اصل لذت و درد
	principle energy level U	تراز انرژی اصلی
	functional principle [Technology] U	کارکرد
	functional principle [Technology] U	عاملیت
	principle of equipartition of energy U	اصل همبخشی انرژی
	bohr's correspondence principle U	اصل تنافر
	heisenberg uncertainty principle U	اصل عدم قطعیت
	image shearing principle U	اصول برش تصویر
	principle quantum number U	عدد کوانتومی اصلی
	principle of separation of powers U	اصل تفکیک قوا
	berthlot thomson principle U	اصل برتلو- تامپسون
	pauli fermi principle U	اصل پاولی- فرمی
	von domarus principle U	اصل فون دوماروس
	principle of miximum overlap U	اصل حداکثر همپوشانی
	diagram of weaving principle U	تصویرطرزبافت
	principle of microscopic reversibility U	اصل برگشت پذیری میکروسکوپی
	counter current principle U	اصول جریان متقابل
	pauli exclusion principle U	اصل طرد پاولی
	combining volumes principle U	اصل ترکیب حجمی
	building block principle U	طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
	bohr's correspondence principle U	اصل همخوانی
	ritz rydbergy combination principle U	اصل ترکیب ریتس- ریدبرگ
	ability to pay principle of taxation U	اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود