English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
principle of civil litigation U اصول محاکمات مدنی
principle of civil litigation U ایین دادرسی مدنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
civil litigation U دادرسی مدنی
litigation U قضاء
litigation U دادرسی
litigation U ترافع دعوی
litigation U تعقیب
litigation U منازعه
litigation U دادخواهی
litigation U مرافعه
litigation U دعوی قضایی
civil U غیرنظامی
civil U شخصی
civil U شهری
civil U خدمات شهری
civil U کشوری
civil U حقوق
civil U داخلی حقوقی
civil U درونی
civil U غیر نظامی
civil U مدنی
in principle U اصولا
on principle U از لحاظ قیود اخلاقی
principle U اصل
principle U مرام اخلاقی قاعده کلی
of same principle U هم مسلک
principle U اصل اخلاقی
principle U اصل علمی
in principle U بطور کلی
principle U قاعده
principle U مسلک
principle U اصلی
principle U اخلاقی کردن
principle U معتقد باصول ومبادی کردن
principle U حقیقت مبادی واصول
principle U سرچشمه
principle U قاعده کلی مرام
principle U قانون علمی
civil defense U دفاع غیر نظامی
civil defense U پدافند غیر نظامی
civil servants U مستخدم دولتی
civil disturbances U اغتشاشات داخلی
civil disturbances U اغتشاشات غیرنظامی
civil injury U خسارت مدنی
civil injury U اضرار مدنی
civil liability U ضمان
civil degradation U محرومیت از حقوق مدنی
civil death U محرومیت از حقوق مدنی
civil advisor U مشاورامور غیرنظامی مشاور امورشهرسازی
civil affairs U امور غیرنظامیان
civil affairs U عملیات مردم یاری
civil aircraft U هواپیمای غیر نظامی
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
civil censorship U سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
civil code U قانون مدنی
civil servants U مستخدم یا کارمند دولت
civil liability U مسئوولیت مدنی
civil servants U مستخدم کشوری
civil time U ساعت محلی
civil time U ساعت معمولی
civil time U زمان عرفی
civil twilight U شفق و فلق غیرنظامی
civil works U امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
civil wrong U خطای مدنی
civil year U سال عرفی
code civil U قانون مدنی
civil servant U مستخدم دولتی
civil services U خدمات دولتی
civil low U حقوق مدنی
civil low U سیستم حقوقی رم باستان
civil servant U مستخدم یا کارمند دولت
civil department U تشکیلات کشوری
civil partnership U شرکت مدنی
civil procedure U اصول محاکمات حقوقی
civil procedure U ایین دادرسی مدنی
civil proceedings U اقدامات حقوقی
civil advisor U مستشار غیرنظامی
civil action U دعوی مدنی
civil rights U حقوق اجتماعی
civil engineering U مهندسی راه و ساختمان
civil servant U مستخدم کشوری
civil engineers U مهندس شهرسازی
civil engineers U مهندس ساختمان
civil engineers U مهندس راه و ساختمان
civil engineers U مهندس راه وساختمان
civil engineering U مهندسی ساختمان
civil rights U حقوق مدنی
Civil Service U خدمات اجتماعی
civil liberties U ازادی مدنی
civil liberty U ازادی مدنی
civil law U حقوق مدنی
Civil Service U خدمات کشوری
civil wars U جنگ داخلی
civil war U جنگ داخلی
civil engineer U مهندس راه و ساختمان
civil engineer U مهندس شهرسازی
civil engineer U مهندس راه وساختمان
civil disobedience U نافرمانی شهروندان
civil disobedience U مقاومت منفی و مسالمت آمیز
civil defense U پدافند ازمناطق شهری
civil marriage U ازدواج محضری
civil marriages U ازدواج محضری
liberty civil U ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
civil divorce U موسسهایکهجنبهایالتیدارد
civil action U دعوی مدنی یا حقوقی
civil defence U موسسهآموزشدهندهمهارتهایرزمی
civil engineer U مهندس ساختمان
intimacy principle U اصل تعلق
mutiplier principle U اصل ضریب بهم فزاینده
le chatelier's principle U اصل لوشاتلیه
mutiplier principle U اصل ضریب تکاثر
multiplier principle U اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
huygen's principle U قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
principle of exclusion U اصل محرومیت
overload principle U اصل اضافه باری
kinesiological principle U اصول حرکت شناختی بدن
pay as you go principle U اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
principle axis U محور اصلی
premack principle U اصل پریماک
postremity principle U اصل پس ایندی
principle of exclusion U اصل ممنوعیت
principle of exclusion U در مورد کالاهای خصوصی
transitivity principle U اصل تعدی
transitivity principle U اصل سرایت پذیری
transitivity principle U بر مبنای این اصل منطقی چنانچه شق 1 بر 2ترجیح داده شود و همچنین شق 2 بر 3 نیز ترجیح یابددر این صورت این اصل حکم میکند که 1 بر 3 نیز ترجیح داده شود
uncertainty principle U اصل نایقینی
uncertainty principle U اصل عدم قطعیت
variational principle U اصل تغییر
zeising principle U اصل زای زینگ
well-ordering principle U اصل خوش ترتیبی [ریاضی]
reversibility principle U اصل برگشت پذیری
reorganization principle U اصل بازارایی
principle of intimacy U اصل بهم بستگی
principle of permissibility U اصالت الجواز
principle of superposition U اصل بر هم نهی
superposition principle U اصل بر هم نهی
principle of validity U اصالت الصحه
principle point U مبداء اصلی
rational principle U اصول عقلیه
reality principle U اصل واقعیت
relativity principle U اصل نسبیت
indeterminacy principle U اصل عدم قطعیت
exclusion principle U است
principle of duality U اصل دوگانگی
avogadro's principle U قانون اووگادرو
correspondence principle U اصل تنافر
correspondence principle U اصل همخوانی
acceleration principle U براساس این اصل سرمایه گذاری متناسب است با تغییرات تولید که بارابطه زیر بیان می گردد : Y * A = I
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
action principle U اصل کنش
correspondence principle U اصل توافق
archimedes's principle U اصل ارشمیدس
aufbau principle U اصل بناگذاری
benefit principle U اصل انتفاع
availability principle U اصل دسترسی پذیری
avegadro's principle U قانون اووگادرو
energy principle U اصل انرژی
acceleration principle U اصل شتاب
fusion principle U اصل ترکیبات جوش خورده
exclusion principle U کالا نیستندشد
exclusion principle U اصل مستثنی کردن
exclusion principle U درانصورت کالا یک کالای غیر عمومی
exclusion principle U اصل انحصار
equipartition principle U اصل هم بخشی
hedonistic principle U اصل لذت گرائی
exclusion principle U اگر بتوان مانع استفاده کالا توسط کسانی که حاضر بپرداخت هزینه
exclusion principle U اصل طرد
duality principle U اصل دوگانگی
riot and civil commotion U اعتصاب و تظاهرات
civil damage assessment U ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
civil defence service U خدمات کشوری
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
civil court division U بخش دادگاه مدنی
civil servant [British E] U کارمند دولت
Keep a civil tongue in your head. U حرف دهنت رابفهم
Deprivation of ones civil rights . U محرومیت از حقوق مدنی
Civil Aviation Organization U سازمان هواپیمایی کشور
civil engineering works U بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
civil military action U عملیات مردم یاری
civil status office U دفتر سجل و احوال
law of civil procedure U ائین دادرسی مدنی
civil procedure code U قانون ایین دادرسی مدنی
civil nuclear powers U کشوردارای قدرت اتمی
entitle to civil rights U متمتع از حقوق مدنی
civil military action U عملیات کمک رسانی به مردم توسط ارتش
civil nuclear powers U کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
civil military relations U روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
functional principle [Technology] U عاملیت
counter current principle U اصول جریان متقابل
pleasure pain principle U اصل لذت و درد
pauli fermi principle U اصل پاولی- فرمی
pauli exclusion principle U اصل طرد پاولی
principle quantum number U عدد کوانتومی اصلی
image shearing principle U اصول برش تصویر
principle energy level U تراز انرژی اصلی
principle of criminal procedure U اصول محاکمات جزائی
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
bohr's correspondence principle U اصل همخوانی
bohr's correspondence principle U اصل تنافر
berthlot thomson principle U اصل برتلو- تامپسون
principle of separation of powers U اصل تفکیک قوا
principle of miximum overlap U اصل حداکثر همپوشانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com