English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
primary process thinking U اندیشیدن در فرایند نخستین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to never let yourself get to thinking like them <idiom> U نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند [اصطلاح روزمره]
Am I right in thinking ... U آیا درست فکر میکنم که ...
thinking U فکرکننده
thinking U باشعور
thinking U تفکر
paralogical thinking U اندیشیدن سفسطه امیز
convergent thinking U تفکر همگرا
thinking type U سنخ اندیشه ورز
concrete thinking U تفکر عینی
abstract thinking U تفکر انتزاعی
affective thinking U تفکر عاطفی
thinking cap U طرز تفکر
associative thinking U تفکر تداعی گرا
immersed in thinking U فرورفته در فکر
magical thinking U جادویی اندیشی
productive thinking U تفکر افرینشی
immersed in thinking U غرق اندیشه
wishful thinking U خواسته اندیشی
I am thinking of your own good. U من خو بی شما رامی خواهم
wishful thinking U تفکر ارزومندانه
creative thinking U تفکر اخلاق
to set thinking U بخیال انداختن
wishful thinking U افکار واهی و پوچ
creative thinking U اندیشیدن افرینشی
free thinking U ازادی از قیود مذهب
lateral thinking U حلمشکلیباکمکگرفتنازقوهتخیل
divergent thinking U تفکر واگرا
It makes me sick just thinking about it! U وقتی که بهش فکر می کنم می خواهم بالا بیاورم!
Thinking of it still gives me a pang. [Colloquial] U هنوز من را آزار می دهد [اذیت می کند] وقتی که در باره آن فکر می کنم.
It set me thinking . It made me think . U مرابفکر واداشت ( انداخت )
put on one's thinking cap <idiom> U زمان زیادی روی چیزی فکر کردن
I should bring you round to my way of thinking . U باید تو راهم با خودم همفکر کنم
I am thinking of baby number two as I am not getting any younger. U من به فکر داشتن کودک شماره دو هستم چون من که جوانترنمی شوم .
A castle in the air. Wishful thinking. U آرزوی واهی ( خیالی)
primary U نخستین
primary U ورودی
primary U اصلی
primary U عمده
primary U مقدماتی نخستین
primary U ابتدایی
primary U اولیه
primary U ابتدایی مقدماتی
primary U که برنامه جاری را ذخیره میکند 2-حافظه اصلی داخل سیستم کامپیوتری
primary U 1-حافظه کوچک با دستیابی سریع داخلی در سیستم کامپیوتری
primary U که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند
primary U خط ارتباط و با کارایی بالا ISDN
primary U وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
primary U تنها ایستگاه در شبکه داده که میتواند مسیر انتخاب کند و ارسال کند
primary U کلمه شناسایی یکتا که یک ورودی از پایگاه داده ها انتخاب میکند
primary U مقدماتی اصلی
primary U اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
primary U کانالی که ارسسال داده را بین دو وسیله بر عهده دارد
primary needs U نیازهای نخستین
primary marshalling U راهاولیه
primary position U موضع اصلی
primary planets U سیارات کبار
primary planets U سیارات عمده
primary personality U شخصیت نخستین
primary motivation U انگیزش نخستین
primary mission U ماموریت اصلی
primary masses U نقاط مادی اولیه
grounded primary U مدار ورودی زمینی
primary key [کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
primary investment U سرمایه گذاری اولیه
primary interest U هدف توجه اصلی
primary structure U ساختمان اصلی
primary inputs U نهادههای اولیه
primary productivity U فراوردگی نخستین
primary position U موضع ابتدایی
primary track U شیار اصلی
primary processes U فرایندهای نخستین
primary covert U پرهایاولیه
primary education U اموزش ابتدایی
primary storage U حافظه اولیه
primary interest U مسئولیت اصلی
primary storage U انباره اولیه
primary standard U استاندارد اولیه
white primary U اخذ اراء مقدماتی حزبی
primary reinforcer U تقویت کننده نخستین
primary reinforcement U تقویت نخستین
primary reciever U دریافت کننده توپ که هدف اصلی پاس است
primary products U محصولاتی که به عنوان مواد اولیه بکار برده میشود
primary products U محصولات پایه
primary products U محصولات اولیه
primary industries U صنایع اولیه
primary zones U نواحی نخستین
primary hypertension U افزایش اولیه فشار خون
primary cognizance U شناختهای اولیه
primary cluster U تشکیل ورودیهای یک جدول در اطراف یک خانه منفردجدول
primary circuit U مدار ورودی
primary center U مرکز عمده
primary cell U پیل ساده
primary carbon U کربن نوع اول
primary carbon U کربن 1 درجه
primary body U جسم اولیه
primary armament U جنگ افزار اصلی
primary anxiety U اضطراب نخستین
primary amentia U نقص عقل نخستین
primary alcohol U الکل نوع اول
primary alcohol U الکل 1 درجه
primary structure U ساختمان اولیه
primary tenses U زمانها یاصلی و گذشته وماضی قریب و ماضی بعید
primary cognizance U تحقیقات اولیه روی یک مسئله
primary coil U پیچک راه انداز
primary colors U رنگهای نخستین
primary group U گروه نخستین
primary gain U بهره اصلی بیماری
primary wire U سیم ورودی
primary winding U سیم پیچ ورودی
primary emission U صدور اولیه
primary inputs U دادههای اولیه
primary treatment U پاکسازی نخستین
primary treatment U تصفیه نخستین
primary electron U الکترون اولیه
primary drive U سائق نخستین
primary current U جریان ورودی
primary consumers U مصرف کنندگان نخستین
primary colors U رنگهای اصلی
primary center U مرکز اولیه
primary track U شیار اولیه
primary mirror U آئینهابتدائی
primary root U ریشهاولیه
primary accused U متهم اصلی
primary memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
primary memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
primary material U مواد اولیه فرش [همچون نخ و رنگ]
primary colour U رنگهایاصلی-قرمز RedسبزGreen آبیBlue
primary school U دبستان
primary schools U دبستان
primary colours U رنگهای اصلی
primary mental abilities U تواناییهای عقلی نخستین
net primary production U تولید خالص نخستین
primary standard grade U خلوص استاندارد اولیه
primary sensory area U ناحیه حسی نخستین
primary projection area U ناحیه فرافکنی نخستین
primary mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی نخستین
primary storage unit U واحد انبارش اولیه
primary vowel sounds U صداهای اصلی
gross primary product U تولید ناخالص نخستین
primary cosmic rays U تابش کیهانی
primary diagonal [matrix] U قطر اصلی [ریاضی]
primary cosmic rays U پرتو کیهانی
to act through primary agents U به وسیله پاسخگویان اصلی عمل کردن
middle primary covert U پرهایاولیهمیانی
primary consumers: herbivores U گیاهخواران
primary consumers: herbivores U مصرفکنندهاولیه
process U تحویل
process U تکلیف به حضور کردن
process U احضار کردن
process U مرحله جریان
process U عمل
process U جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
process U شیوه
process U فرابرد فرابرش
process U جریان کار در دادگاه
process U عمل اوردن
process U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process U و وسایل کنترل و پشتیبانی
process U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
process U برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
process U روش
process U روند طریقه
process U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
process U فراگرد
process U پردازش کردن
process U فراشد روند
process U فرا گرد
process U مراحلی راطی کردن
process U تهیه کردن
process U طرزعمل
process U دوره عمل
process U جریان عمل مرحله
process U پیشرفت تدریجی ومداوم
process U مراحل مختلف چیزی
process U جریان
process U پویش
process U تهیه و تولید کردن
process U مرحله
process U عملکرد
process U جریان کار
process U تقویم کردن تولید کردن
process U پرورش دادن
process U زائده
process U فرایند
process U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
process U نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
process U بانجام رساندن تمام کردن
process U روند
process U انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
process U تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
reversal process U جریان معکوس
scrubbing process U فرایند شستشو و تصفیه
salpeter process U فرایند سالپیتر
retread process U تقویت روکش روکش دوباره
retread process U تعمیر مجدد
remelting process U روش ذوب مجدد
remelting process U فرایند ذوب مجدد
refining process U فرایند پالایش
refinery process U فرایند کوره پالایش
random process U جریان تصادفی فرایند تصادفی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com