Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 179 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
primary cluster
U
تشکیل ورودیهای یک جدول در اطراف یک خانه منفردجدول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cluster
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster
U
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster
U
تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster
U
کلاستر
cluster
U
دسته شدن
cluster
U
دسته کردن
cluster
U
انبوه
cluster
U
قالب
cluster
U
لوستر چندشاخه شمش
cluster
U
دسته
cluster
U
گروه
cluster
U
سنبله دسته کردن
cluster
U
خوشه
cluster
U
جمع کردن خوشه کردن
cluster
U
اویز چند شاخه
cluster
U
مین خوشهای
cluster
U
خوشه مین خوشهای
staller cluster
U
خوشه ستارهای
super cluster
U
ابر خوشه
instrument cluster
U
ابزارچندشاخه
cluster-block
U
چندین طبقه آپارتمان
cluster bombs
U
کلاستر
cluster bombs
U
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bombs
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bombs
U
قالب
cluster bombs
U
لوستر چندشاخه شمش
cluster bombs
U
تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
open cluster
U
خوشه باز
cluster compound
U
ترکیب خوشهای
cluster controller
U
کنترل کننده گروهی
cluster joint
U
اتصال خوشهای
cluster mill
U
فرزی که متشکل از دو نوردمتحرک کوچک که هر کدام ازانها به وسیله یک جفت نوردبزرگ حائل و به حرکت درمی اید
cluster of galaxies
U
مجموعه کهکشانی
cluster piles
U
مهاربند
cluster sampling
U
نمونه گیری خوشهای
globular cluster
U
خوشه ستارهای کروی
cluster weld
U
جوش خوشهای
device cluster
U
گروه دستگاه
galactic cluster
U
خوشه کهکشانی
gear cluster
U
مجموعه چرخ دنده هایی که جزیی از یک محور میباشد
globular cluster
U
خوشه کروی
lost cluster
U
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
cluster analysis
U
تحلیل خوشهای
cluster bomb
U
دسته
cluster bomb
U
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bomb
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bomb
U
گروه
cluster bomb
U
قالب
cluster bomb
U
لوستر چندشاخه شمش
cluster bomb
U
مین خوشهای
cluster bomb
U
خوشه مین خوشهای
cluster bomb
U
اویز چند شاخه
cluster bomb
U
جمع کردن خوشه کردن
cluster bomb
U
تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bomb
U
خوشه
cluster bomb
U
کلاستر
cluster bombs
U
مین خوشهای
cluster bombs
U
خوشه مین خوشهای
cluster bombs
U
اویز چند شاخه
cluster bombs
U
جمع کردن خوشه کردن
cluster bombs
U
سنبله دسته کردن
cluster bombs
U
گروه
cluster bombs
U
دسته
cluster bombs
U
خوشه
cluster bomb
U
سنبله دسته کردن
open star cluster
U
خوشه باز ستارهای
primary
U
مقدماتی اصلی
primary needs
U
نیازهای نخستین
primary
U
اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
primary
U
ابتدایی مقدماتی
primary
U
نخستین
primary
U
ورودی
primary
U
اولیه
primary
U
عمده
primary
U
ابتدایی
primary
U
مقدماتی نخستین
primary
U
اصلی
primary
U
خط ارتباط و با کارایی بالا ISDN
primary
U
که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند
primary
U
کانالی که ارسسال داده را بین دو وسیله بر عهده دارد
primary
U
1-حافظه کوچک با دستیابی سریع داخلی در سیستم کامپیوتری
primary
U
که برنامه جاری را ذخیره میکند 2-حافظه اصلی داخل سیستم کامپیوتری
primary
U
وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
primary
U
تنها ایستگاه در شبکه داده که میتواند مسیر انتخاب کند و ارسال کند
primary
U
کلمه شناسایی یکتا که یک ورودی از پایگاه داده ها انتخاب میکند
primary storage
U
حافظه اولیه
primary track
U
شیار اولیه
primary tenses
U
زمانها یاصلی و گذشته وماضی قریب و ماضی بعید
primary structure
U
ساختمان اولیه
primary structure
U
ساختمان اصلی
primary storage
U
انباره اولیه
primary standard
U
استاندارد اولیه
primary reinforcer
U
تقویت کننده نخستین
primary position
U
موضع ابتدایی
primary position
U
موضع اصلی
primary processes
U
فرایندهای نخستین
primary productivity
U
فراوردگی نخستین
primary products
U
محصولات اولیه
primary products
U
محصولات پایه
primary products
U
محصولاتی که به عنوان مواد اولیه بکار برده میشود
primary reciever
U
دریافت کننده توپ که هدف اصلی پاس است
primary reinforcement
U
تقویت نخستین
primary track
U
شیار اصلی
primary treatment
U
تصفیه نخستین
primary treatment
U
پاکسازی نخستین
primary colours
U
رنگهای اصلی
primary schools
U
دبستان
primary school
U
دبستان
primary accused
U
متهم اصلی
primary memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
primary material
U
مواد اولیه فرش
[همچون نخ و رنگ]
primary colour
U
رنگهایاصلی-قرمز RedسبزGreen آبیBlue
primary root
U
ریشهاولیه
primary winding
U
سیم پیچ ورودی
primary wire
U
سیم ورودی
primary zones
U
نواحی نخستین
white primary
U
اخذ اراء مقدماتی حزبی
primary covert
U
پرهایاولیه
primary marshalling
U
راهاولیه
primary mirror
U
آئینهابتدائی
primary memory
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
primary planets
U
سیارات کبار
primary education
U
اموزش ابتدایی
primary center
U
مرکز اولیه
primary circuit
U
مدار ورودی
primary cognizance
U
شناختهای اولیه
primary cognizance
U
تحقیقات اولیه روی یک مسئله
primary coil
U
پیچک راه انداز
primary colors
U
رنگهای نخستین
primary colors
U
رنگهای اصلی
primary consumers
U
مصرف کنندگان نخستین
primary center
U
مرکز عمده
primary cell
U
پیل ساده
primary carbon
U
کربن نوع اول
grounded primary
U
مدار ورودی زمینی
primary alcohol
U
الکل 1 درجه
primary alcohol
U
الکل نوع اول
primary amentia
U
نقص عقل نخستین
primary anxiety
U
اضطراب نخستین
primary gain
U
بهره اصلی بیماری
primary armament
U
جنگ افزار اصلی
primary body
U
جسم اولیه
primary carbon
U
کربن 1 درجه
primary current
U
جریان ورودی
primary drive
U
سائق نخستین
primary electron
U
الکترون اولیه
primary interest
U
هدف توجه اصلی
primary investment
U
سرمایه گذاری اولیه
primary key
[کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
primary masses
U
نقاط مادی اولیه
primary mission
U
ماموریت اصلی
primary motivation
U
انگیزش نخستین
primary personality
U
شخصیت نخستین
primary planets
U
سیارات عمده
primary interest
U
مسئولیت اصلی
primary hypertension
U
افزایش اولیه فشار خون
primary industries
U
صنایع اولیه
primary inputs
U
دادههای اولیه
primary group
U
گروه نخستین
primary inputs
U
نهادههای اولیه
primary emission
U
صدور اولیه
gross primary product
U
تولید ناخالص نخستین
primary cosmic rays
U
تابش کیهانی
primary cosmic rays
U
پرتو کیهانی
net primary production
U
تولید خالص نخستین
primary diagonal
[matrix]
U
قطر اصلی
[ریاضی]
primary process thinking
U
اندیشیدن در فرایند نخستین
primary storage unit
U
واحد انبارش اولیه
primary sensory area
U
ناحیه حسی نخستین
primary mental deficiency
U
عقب ماندگی ذهنی نخستین
middle primary covert
U
پرهایاولیهمیانی
primary consumers: herbivores
U
مصرفکنندهاولیه
primary consumers: herbivores
U
گیاهخواران
primary standard grade
U
خلوص استاندارد اولیه
primary projection area
U
ناحیه فرافکنی نخستین
primary mental abilities
U
تواناییهای عقلی نخستین
to act through primary agents
U
به وسیله پاسخگویان اصلی عمل کردن
primary vowel sounds
U
صداهای اصلی
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...