Perdic | prejudicial to public morality | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	prejudicial to public morality U	منافی اخلاق حسنه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	prejudicial to public order U	منافی نظم عمومی
	prejudicial U	مضر
	prejudicial U	زیان رسان تبعیض امیز
	morality U	اخلاق
	the whole of morality is there U	همه اخلاق همین جا است
	morality U	اخلاقیات
	morality U	سیرت
	dual morality U	دوگانگی اخلاقی
	public U	آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
	in public U	علنا"
	in public U	علنی
	the public U	عموم مردم
	the public U	عامه
	public d. U	زمین خالصه
	public a U	وکیل عمومی
	public U	سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
	public U	متن یا برنامهای که حق کپی ندارد و توسط هر کسی قابل کپی کردن است
	public U	همگانی
	public U	مردم
	public U	عامه اشکار
	public U	عمومی
	public U	همگانی ملی
	public U	همگان
	public U	اجتماعی
	public U	عامه
	public U	عموم
	public U	رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
	public U	روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
	public U	ملت
	public U	ملی
	public network U	شبکه عمومی
	public monopoly U	انحصار دولتی
	public meeting U	تجمع
	public mischief U	جرمی که مضر به حال جامعه باشد
	public order U	نظم عمومی
	public mischief U	جرم علیه جامعه
	public morals U	اخلاق حسنه
	public ownership U	مالکیت عمومی
	public ownership U	مالکیت دولتی
	public servant U	مستخدم عمومی
	public servant U	خادم ملت
	public servant U	مستخدم دولت
	public sale U	حراج
	public road U	شارع عام
	public sale U	مزایده
	public property U	مال عمومی
	public policy U	سیاست عمومی
	public place U	مکان عمومی
	public place U	محل عمومی
	public servant U	کارمنددولت
	public life U	زندگی سیاسی
	public institutions U	موسسات عمومی
	public information U	اطلاعات مورد نیاز عامه مردم وافکار عمومی
	public information U	اطلاعات عمومی
	public image U	تصور عمومی
	public health U	بهداشت همگانی
	public goods U	کالاهای عمومی
	public good U	کالایی که تولید ان به نفع جامعه باشد
	public finance U	مالیه عمومی
	public facilities U	تسهیلات عمومی
	public expenditures U	مخارج عمومی
	public enterprises U	موسسات عمومی
	public institutions U	نهادهای دولتی
	public instractions U	تعلیمات همگانی
	public instractions U	معارف
	public life U	زندگی در سیاست
	public library U	کتابخانه عمومی
	public law U	حقوق بین المللی عمومی
	public image U	تاثیر علامت تجارتی روی ذهن مردم
	public law U	حقوق عمومی
	public interests U	مصالح عامه
	public interest U	منافع عامه
	public interest U	نفع عمومی
	public interest U	منافع عمومی
	public endowment U	وقف عام
	public enterprise U	مدیریتومالکیتعمومی
	public convenience U	توالتعمومی
	general public U	عامهمردم
	public garden U	باغچهعمودی
	to make public U	افشا کردن
	to make public U	فاش کردن
	to make public U	اشکار یا علنی کردن
	the public voice U	عمومی
	the public voice U	ارا
	the public purse U	خزانه ملی
	the public are hereby notified U	بدین وسیله عموم را اگهی میدهید
	public holiday U	تعطیلیعمومیورسمی
	public notice U	آگهی به مردم
	public baths U	استخر عمومی
	public domain U	مالکیت دولتی
	public ownership U	مالکیت دولتی
	public domain U	خالصه دولتی
	public ownership U	خالصه دولتی
	public domain U	ملک خالصه
	public ownership U	ملک خالصه
	the american public U	مردم امریکا
	quasi public U	نیمه عمومی
	public spiritedly U	ازلحاظ خیر خواهی مردم میهن پرستانه
	public spirited U	دارای روحیه اجتماعی
	public spirit U	خیر خواهی برای مردم میهن پرستی
	public ship U	کشتی حمل و نقل و مسافربر دولتی
	public ship U	ناو دولتی
	public session U	جلسه علنی
	public services U	بریات عمومیه
	public services U	خدمات عمومی
	public service U	استخدام دولتی
	public spiritedness U	خیر خواهی مردم
	public spiritedness U	خیرخواهی عموم
	public spiritedness U	میهن پرستی
	quasi public U	نیمه دولتی
	public warehouse U	انبار عمومی
	public utility U	عام المنفعه
	public utility U	کار عام المنفعه
	public utilities U	برق و ...
	public utilities U	خدمات عمومی مانند اب
	public utilities U	تسهیلات عمومی
	public trial U	دادرسی علنی
	public treasury U	بیت المال
	public traffic U	رفت و امد همگانی
	public submission U	مناقصه رسمی
	public service U	خدمت بجامعه
	public employees U	کارمندان بخش عمومی کارمندان دولت
	notary public U	صاحب محضر
	public welfare U	رفاه عمومی
	endowments to the public U	اوقاف عامه
	public prosecutors U	مدعی العموم
	public prosector U	مدعی العموم
	public prosector U	دادستان
	public house U	کاروانسرا
	public defender U	وکیل تسخیری
	public house U	مهمانخانه
	public house U	میخانه
	public servants U	مامورین دولتی
	in the public view U	در ملاء عام
	in the sight of the public U	در انظار عمومی
	notary public U	دفتر اسناد رسمی
	public corporation U	شرکت سهامی عام
	public prosecutor U	دادستان
	notify the public U	به اطلاع عموم رساندن
	public prosecutor U	مدعی العموم
	public prosecutors U	دادستان
	in the sight of the public U	در ملاء عام
	public works U	کارهای ساختمانی همگانی
	public works U	فواید عامه
	public works U	امورعام المنفعه
	public houses U	مهمانخانه
	public nuisances U	unisance
	public nuisance U	مزاحمت عمومی
	public nuisance U	unisance
	public houses U	میخانه
	public schools U	مدارس عمومی
	public sector U	بخش دولتی
	public schools U	مدارس دولتی
	public houses U	کاروانسرا
	public nuisances U	مزاحمت عمومی
	public works U	تاسیسات عام المنفعه
	public school U	دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
	public relations U	روابط عمومی
	public opinion U	افکار عمومی
	public sector U	بخش عمومی
	public bar U	اتاقیدرمشروبقروشیبامبلمانساده
	public building U	بنای همگانی
	public broadcasting U	پخش برنامه عمومی
	public borrowing U	استقراض عمومی
	public assistance U	کمکهای دولتی
	public amnsement U	نمایشگاه عمومی
	public affairs U	روابط عمومی
	public-spirited U	خیرخواه مردم
	public-spirited U	میهن پرست
	public cost U	هزینه عمومی
	public debt U	قرضه عمومی
	public debt U	بدهی دولت
	public domain U	خالصه
	public domain U	زمین خالصه
	public domain U	خط مشی عمومی
	public domain U	ملک خالصه
	public domain U	خالصه دولتی
	public disclosure U	تشهیر
	public deposits U	سپردههای عمومی
	public decency U	عفت عمومی
	pf public utility U	عام المنفعه
	pf public utility U	سودمند برای همه
	for the public good U	برای خیر عموم
	public meeting U	اجتماع
	of public utility U	عام المنفعه
	public companies U	شرکت سهامی عام
	open to the public U	اشکار در نزد همه
	open to the public U	واضح درنظر عموم
	open to the public U	علنی
	public company U	شرکت سهامی عام
	notary public U	سردفتر اسناد رسمی
	open to the public U	برملا
	public benefits U	منافع عمومی
	notary public U	دفتر ثبت
	Director of Public Prosecutions U	مسئولپیگردپلیس
	the public [popular] odium U	تنفر مردم عمومی
	In deference to public opinion. U	به احترام افکار عمومی
	traffic on public roads U	رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
	traffic on public roads U	ترافیک [جاده]
	public address system U	دستگاه بلندگو مخصوص اجتماعات بزرگ