English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
precipitation hardening U سخت گردانی رسوبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
precipitation U شتاب
precipitation U رسوب کردن
precipitation U رسوب دادن
precipitation U ته نشست
precipitation U رسوب
precipitation U ریزش
precipitation U بارش
precipitation U در صد رطوبت
precipitation U مرطوب کردن
precipitation U تسریع بارش
precipitation U ته نشینی
precipitation U نزولات اسمانی مانند برف تگرگ و غیره
precipitation U میزان رطوبت
precipitation U میزان بارندگی
precipitation U رطوبت
precipitation U دستپاچگی
precipitation area U منطقهبارش
fractional precipitation U رسوب گیری جزء به جزء
precipitation brittleness U شکنندگی رسوبی
precipitation of moisture U انقباض و فرود امدن بخار تراکم بخار
precipitation of moisture U بارندگی
precipitation reaction U واکنش رسوب دهنده
acid precipitation تسریع بارش اسیدی
annual precipitation U بارندگی سالیانه
precipitation heat treatment U عملیات حرارتی رسوبی
average annual precipitation U متوسط بارندگی سالینه
hardening U سخت شدن
hardening U سفت شدگی
after hardening U دوباره سخت کردن پلاستیک
hardening U سخت گردانی
hardening distortion U شکستگی سخت گردانی
hardening strain U تغییر طول سخت گردانی
nitrogen hardening U سخت گردانی ازتی
radiation hardening U سخت گردانی تابشی
rapid hardening U زود سخت
work hardening U سخت گردانی سرد
work hardening U سخت کاری فلزات
water hardening U سختگردانی با اب
temper hardening U سخت گردانی بازپخت
strain hardening U سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
self hardening steel U فولاد خود سخت گردانی
flame hardening U سخت گردانی سطح فلز توسط شعله
selective hardening U سخت گردانی انتخابی
hardening room U اطاق سخت گردانی
hardening of mortars U سخت شدن ملاتها
air hardening U سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
age hardening U سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
broken hardening U سخت گردانی شکسته
case hardening U سخت گردانی سطحی
hardening furnace U کوره سخت گردانی
dispersion hardening U سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
double hardening U سخت گردانی مضاعف
age hardening U سخت گردانی زمانی
hardening constituent U جزء سخت گردانی
hardening of concrete U سخت شدن بتن
hardening and temper U بهتر کردن تشویه ی فولاد
hardening crake U ترک سخت گردانی
oil hardening steel U فولاد سخت گردانی روغنی
strain age hardening U سخت گردانی کرنشی زمانی
air hardening steel U فولاد هوا سخت شده
depth of hardening zone U عمق سختی
salt bath hardening U سخت گردانی حمام نمک
depth of hardening zone U عمق ناحیه سخت گردانی
gas case hardening U سخت گردانی پوسته گازی
quench age hardening U سخت گردانی و ترساندن
age hardening susceptibility U تقبل سخت گردانی زمانی
rapid hardening portland cement U سیمان پرتلند با مقاومت زیاد
salt bath case hardening U سخت گردانی سطحی حمام نمک
high frequency induction hardening U سخت گردانی القایی فرکانس بالا
gas fired hardening tempering furnace U کوره سخت گردانی و بازپخت گازسوز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com