Perdic | positive sequence polyphase system of or | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	positive sequence polyphase system of or U	مدار چند فازی مستقیم ازمرتبه ام

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	positive sequence polyphase system U	مدار چند فازی مستقیم
Other Matches

	positive sequence power in a three phase U	توان مستقیم مدار سه فازی
	polyphase system U	دستگاه چندفاز
	balanced polyphase system U	مدار چند فاز متوازن
	fluctuating power of a polyphase system U	توان نوشی مدار چند فازی
	polygonal voltage of a polyphase system U	ولتاژ چند ضلعی مدار چندفاز
	diametral voltage of a polyphase system U	ولتاژ قطری مدار چند فاز
	polyphase U	چند فازه
	polyphase U	سیستم برق چند فاز جریان برق چند فاز
	polyphase U	چندمرحلهای
	polyphase U	چندفاز
	polyphase U	چندفازه
	polyphase generator U	تناوب گر چندفازی
	polyphase circuit U	مدار چندفاز
	polyphase current U	جریان چندفاز
	polyphase earth U	اتصال زمین دوبل
	polyphase motor U	موتور چندفاز
	polyphase sort U	جور کردن چند مرحلهای
	polyphase alternator U	تناوب گر چندفازی
	polyphase transformer U	مبدل چندفاز
	polyphase sort U	مرتب کردن چند فازی
	connections of polyphase circuits U	اتصالهای مدارهای چند فاز
	sequence U	دنباله [ریاضی]
	sequence U	ترتیب
	sequence U	رشته ترتیب
	sequence U	پی رفت
	sequence U	سلسله مراتب
	sequence U	مراحل
	sequence U	زنجیره
	sequence U	ترتیب دادن
	sequence U	توالی
	sequence U	ترادف تسلسل
	sequence U	تابعیت
	sequence U	به ترتیب مرتب کردن دنباله
	sequence U	ترادف
	sequence U	رشته
	sequence U	تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
	sequence U	مراحل کار
	sequence U	مجموعهای از ارقام دودویی
	sequence U	کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
	sequence U	بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
	sequence U	ردیف
	sequence U	ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود
	sequence U	ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است
	sonnet sequence U	غزلیات مرتبط
	alphameric sequence U	ترکیب حروف و اعداد بترتیب توالی
	control sequence U	ترتیب کنترل
	developmental sequence U	زنجیره رشدی
	sonnet sequence U	غزلیات دارای موضوع واحد
	compose sequence U	ترتیب ساختگی
	compose sequence U	دخشه ساختگی
	sequence valve U	شیر هماهنگ کننده
	approach sequence U	ترتیب توالی تقرب هواپیماها
	calling sequence U	دنباله فراخوانی
	calling sequence U	مجموعهای مشخص ازدستورالعمل و داده که برای فراخوانی یک ریزبرنامه معین ضروری است
	calling sequence U	دبناله فراخوانی
	calling sequence U	ترتیب فراخوانی
	collating sequence U	ترتیب تلفیقی
	collating sequence U	توالی ترتیب رشته تلفیق
	sonnet sequence U	غزل گروهه
	sequence structure U	ساختار ترتیبی
	sequence rule U	قاعده توالی
	sequence checking U	کنترل متوالی
	sequence checking U	مقابله ترتیبی
	sequence check U	بررسی ترتیبی
	sequence check U	مقابله ترتیب
	propagation sequence U	مرحله انتشار
	propagation sequence U	تسلسل انتشار
	zero sequence component U	مولفه همقطب
	main sequence U	رشته اصلی
	impluse sequence U	توالی ضربه جریان
	sequence control U	کنترل ترتیب
	sequence control U	کنترل ترتیبی
	sequence of tenses U	مطابقه زمانها
	sequence of events U	رشته حوادث
	sequence of command U	ترتیب توالی فرامین
	sequence number U	شماره ترتیب توالی
	sequence number U	شماره ترتیب
	sequence curcuit U	مدار چند مرحلهای
	sequence curcuit U	مدار ترتیبی
	sequence counter U	ترتیب شمار
	sequence control U	کنترل متوالی
	initiation sequence U	مرحله اغازی
	arithmetic sequence U	تصاعد حسابی [ریاضی]
	sequence control structure U	ساختار کنترل ترتیبی
	main sequence stars U	ستارگان رشته اصلی
	fuel handling sequence U	سکونساستعمالسوخت
	positive U	سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود
	positive U	تصویر صفحه نمایش با پشت زمینه سفید
	positive U	سیگنال ارتباطی که صحت یک پیام را بیان میکند
	positive U	اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
	positive U	که اشیا را همان گونه که دیده می شوند نشان میدهد
	positive U	ولتاژ الکتریکی بزرگتر از صفر
	positive U	در معنای بله
	the positive d. U	درجه مطلق
	I am positive that ... U	من اطمینان کامل دارم که ...
	positive U	ساده
	positive U	مطلق
	positive U	یقین معین
	positive U	محقق
	positive U	نسخه اصلی عکس
	positive U	قطعی
	positive U	مثبت
	positive U	قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
	positive U	یقین عملی
	positive U	مسلم
	positive U	که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
	positive U	واقعی
	sum of the terms of an infinite sequence U	سری [ریاضی]
	sum of the terms of an infinite sequence U	مجموع یک دنباله [ریاضی]
	positive charge U	بار مثبت
	positive slope U	شیب مثبت
	positive economics U	شاخهای ازاقتصاد که دران پدیده هاانطوریکه وجود دارند موردبررسی قرارمیگیرند نه انطوریکه باید باشند
	false positive U	مثبت کاذب
	positive electricity U	الکتریسیته مثبت
	positive skewness U	چولگی مثبت
	positive transmission U	پخش مثبت
	positive transference U	انتقال مثبت
	positive electrode U	الکترد مثبت
	positive transfer U	انتقال مثبت
	positive electron U	پوزیترون
	positive economics U	اقتصاد اثباتی
	positive economics U	اقتصاد مثبت
	positive cut off U	دیواره اب بند کامل
	positive electricity U	برق مثبت
	positive brush U	زغال مثبت
	positive conductor U	سیم مثبت
	positive lead U	سیم مثبت
	positive wire U	سیم مثبت
	positive control U	کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
	positive balance U	مانده مثبت
	positive column U	ستون مثبت
	positive acceleration U	شتاب مثبت
	positive skewness U	عدم تقارن مثبت
	positive cut off U	پرده اب بندی کامل
	positive correlation U	همبستگی مثبت
	positive element U	سازه مثبت
	positive post U	قطب مدار مثبت
	positive terminal U	قطب مدار مثبت
	positive tropism U	محرک گرایی
	positive potential U	پتانسیل مثبت
	positive prescription U	مرور زمان مملک
	positive prescription U	مرور زمان ایجاد حق
	electro positive U	الکتروپوزیتیو
	positive discrimination U	رفتارتبعیضآمیز
	positive vetting U	بازجوئیفردی
	positive reinforcement U	تقویت مثبت
	positive relation U	رابطه مستقیم
	positive integer U	عدد صحیح مثبت [ریاضی]
	positive relation U	رابطه مثبت
	positive side U	بخش مثبت
	positive sign U	علامت مثبت
	positive economics U	اقتصاد توصیفی
	positive region U	منطقهبارمثبت
	positive integer U	عدد صحیح مثبت
	positive meniscus U	هلالیواقعی
	positive externalities U	صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
	positive feedback U	بازخورد مثبت
	positive feedback U	واخوراند مثبت
	positive feeder U	سیم تغذیه مثبت
	positive film U	فیلم مثبت
	positive glow U	شعله اندی
	positive glow U	شعله مثبت
	positive logic U	منطق مثبت
	positive modulation U	پخش مثبت
	positive modulation U	تحمیل مثبت
	positive plate U	صفحه مثبت
	positive pole U	قطب مثبت
	positive contact U	اتصالبارمثبت
	positive definite matrix U	ماتریس همیشه مثبت
	positive movement reflex U	بازتاب حرکت گرایشی
	positive crank ventilation U	پی سی وی
	positive cotton effect U	پدیده مثبت کاتن
	crater in positive carbon U	گودی کربن مثبت
	blood factor positive U	RhمثبتRh
	positive true logic U	یک سیستم منطقی که در ان ولتاژ کم بیانگر بیت صفر وولتاژ بالا بیان کننده بیت یک میباشد
	positive/negative junction U	منفی
	positive plate strap U	صفحهنوارمثبت
	positive/negative junction U	نقطهاتصالمثبت
	linear system [system of linear equations] U	دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
	value system U	نظام ارزشها
	cw system U	سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
	system U	سازگان
	system U	هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
	an system U	سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
	system U	مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
	system U	سیستم
	system U	سلسله
	system U	رشته دستگاه
	system U	طرز روش
	system U	نظم ترتیب
	system U	ترتیب
	system U	اصول وجود
	i.f.f. system U	دستگاه تشخیص
	p system U	سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
	system U	نظام
	system U	نظم منظومه
	system U	قاعده رویه
	system U	طرز اسلوب
	system U	جهاز
	system U	دستگاه