English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
positive column U ستون مثبت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
positive U که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
positive U ساده
positive U مطلق
positive U محقق
positive U قطعی
I am positive that ... U من اطمینان کامل دارم که ...
positive U که اشیا را همان گونه که دیده می شوند نشان میدهد
positive U ولتاژ الکتریکی بزرگتر از صفر
positive U در معنای بله
positive U نسخه اصلی عکس
positive U قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
positive U سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود
positive U سیگنال ارتباطی که صحت یک پیام را بیان میکند
positive U اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
positive U تصویر صفحه نمایش با پشت زمینه سفید
positive U مسلم
positive U واقعی
positive U یقین معین
positive U مثبت
the positive d. U درجه مطلق
positive U یقین عملی
positive skewness U چولگی مثبت
positive skewness U عدم تقارن مثبت
positive slope U شیب مثبت
positive transfer U انتقال مثبت
positive transference U انتقال مثبت
positive transmission U پخش مثبت
positive contact U اتصالبارمثبت
positive meniscus U هلالیواقعی
positive sign U علامت مثبت
positive side U بخش مثبت
positive pole U قطب مثبت
positive post U قطب مدار مثبت
positive terminal U قطب مدار مثبت
positive potential U پتانسیل مثبت
positive prescription U مرور زمان مملک
positive prescription U مرور زمان ایجاد حق
positive modulation U تحمیل مثبت
positive reinforcement U تقویت مثبت
false positive U مثبت کاذب
positive relation U رابطه مستقیم
positive relation U رابطه مثبت
electro positive U الکتروپوزیتیو
positive plate U صفحه مثبت
positive modulation U پخش مثبت
positive conductor U سیم مثبت
positive lead U سیم مثبت
positive wire U سیم مثبت
positive control U کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
positive correlation U همبستگی مثبت
positive cut off U دیواره اب بند کامل
positive electrode U الکترد مثبت
positive economics U اقتصاد مثبت
positive economics U اقتصاد توصیفی
positive economics U اقتصاد اثباتی
positive economics U شاخهای ازاقتصاد که دران پدیده هاانطوریکه وجود دارند موردبررسی قرارمیگیرند نه انطوریکه باید باشند
positive electricity U الکتریسیته مثبت
positive charge U بار مثبت
positive brush U زغال مثبت
positive balance U مانده مثبت
positive cut off U پرده اب بندی کامل
positive logic U منطق مثبت
positive integer U عدد صحیح مثبت
positive glow U شعله مثبت
positive glow U شعله اندی
positive film U فیلم مثبت
positive feeder U سیم تغذیه مثبت
positive feedback U واخوراند مثبت
positive feedback U بازخورد مثبت
positive externalities U صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
positive element U سازه مثبت
positive acceleration U شتاب مثبت
positive electricity U برق مثبت
positive electron U پوزیترون
positive region U منطقهبارمثبت
positive vetting U بازجوئیفردی
positive integer U عدد صحیح مثبت [ریاضی]
positive discrimination U رفتارتبعیضآمیز
positive tropism U محرک گرایی
positive definite matrix U ماتریس همیشه مثبت
crater in positive carbon U گودی کربن مثبت
positive crank ventilation U پی سی وی
positive plate strap U صفحهنوارمثبت
blood factor positive U RhمثبتRh
positive true logic U یک سیستم منطقی که در ان ولتاژ کم بیانگر بیت صفر وولتاژ بالا بیان کننده بیت یک میباشد
positive movement reflex U بازتاب حرکت گرایشی
positive/negative junction U منفی
positive/negative junction U نقطهاتصالمثبت
positive cotton effect U پدیده مثبت کاتن
positive sequence power in a three phase U توان مستقیم مدار سه فازی
positive sequence polyphase system U مدار چند فازی مستقیم
positive sequence polyphase system of or U مدار چند فازی مستقیم ازمرتبه ام
column U ستون روزنامه
column U خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
column U رکن
column U بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
column U مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
column U پایه
column U ستون
column U ستون
column U ستون نظامی
column U برج
column U ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
column U در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
column U چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
column U خط ی از اطلاعات چاپ شده درباره یک حرف موازی با کوتاهترین قسمت کارت
column U صف ستون راهپیمایی یاموتوری
column U ردیف
fifth column U ستون پنجم
column U ستون در کاغذ شطرنجی نقشه کشی
column U استاتور
fifth column U دستگاه جاسوسی
column by column U ستون به ستون
agony column U ستونیدر روزنامهکهدر آن پاسخ مشکلاتو سوالهای خوانندگانمطرح میشود
streeing column U میل فرمان
vertebral column U ستون فقرات
vertebral column U تیره پشت
alcohol column U ستونالکل
vertebral column U ستون مهره
transformer column U ساق ترانسفورماتور
half-column U نیمه ستون
central column U ستونمرکزی
column crank U دستهپایه
column lock U قفلپایه
column of mercury U ستونجیوه
hull column پایه بدنه
advertising column U ستون آگهی
streeing column U ستون فرمان
storming column U واحد مامورحمله
semi-column U نیم ستون
column cochlis U [ستون های یادبود بزرگ شبیه طاق نصرت]
column caelata U [ستون های شاخ و برگی]
column caelata U [ستون با تیرهای مزین شده]
cassed column U ستون پوشش دار
Antonine column U [یادبودی از ستون دوریکی توسکان در روم]
hex-column U طرح ستونی شش وجهی [طرح سه ترنجی که بیشتر در قراچه آذربایجان و شیروان قفقاز بافته شده و متن اصلی آن را سه ترنج شش گوش در بر می گیرد.]
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
gossip column U gooseflesh
gossip column U ستونغیبت
reflux column U ستون باز روانی
isoculculating column U دسته ستون
route column U ستون راهپیمایی
route column U ستون راه
storming column U ستون حمله
column binary U دودوئی ستونی
column base U زیرستون
column action U عمل ستونی
close column U ستون بسته
close column U ستون جمع
chromatographic column U ستون کروماتوگرافی
cased column U ستون پوشش دار
column ways U راهنمای ستون
card column U ستون کارت
comment column U ستون توضیحی
composite column U ستون مرکب
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
control column U فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
column capital U سرستون
column splice U وصله ستونها
column base U ته ستون
column rule U خط برنج
column chromatography U کروماتوگرافی ستونی
column cover U پوشش ستون
column formation آرایش ستون
column gap U شکاف بین ستون
column gap U شکاف ستون
column graph U نمودار ستونی
column binary U دودویی ستونی
column head U بار ستون
column head U سرستون
column head U عناصر سرستون
column of riflemen U ستون تفنگداران
column base U پایه ستون
column indicator U نشانگر ستونی
absorbing column U ستون جذب
laced column U ستون مشبک با بستهای چپ وراست
length of column U طول ستون
spinal column U ستون فقرات
spinal column U تیره پشت ستون مهره
machine column U پایه یا ستون دستگاه
main column U ستون اصلی
march column U ستون راهپیمایی
mercury column U ستون جیوه
spinal column U ستون مهره ها
opem column U ستون باز
packed column U ستون پر شده
parallel column U ستونهای موازی
hempel column U ستون همپل
half column U شبه ستون
an engaged column U نیم ستون
airmobile column U ستون متحرک هوایی
airmobile column U ستون هوارو
engaged column U نیم ستون
engaged column U ستون درون جرزیا دیوار
engaged column U ستون مقید
absorption column U ستون جذب
half column U نیم ستون
fractionating column U برج تقطیروتجزیه
guide column U ستون راهنما
fractionating column U ستون تجزیه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com