English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
port hole U روزنه
port hole U مزغل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
port U روزنه
port U دریچه
port U وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد
port U یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر
port U به آن وصل است را انتخاب کند
port U مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند
port U پورت خروجی کامپیوتر با اتصال استاندارد که چاپگر به آن وصل است تا حروف داده را دریافت کند.
port U بندر گاه
port U ریل اطراف ناو
port U درگاه
port U دهانه
port U مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد
port U مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خارج کردن یا ارسال داده به ماشین دیگر یا وسیله دگر میدهد
port U سوکت و مدار واسط که goystick وارد آن میشود
i/o port U مدخل ورودی و خروجی
way port U بندر سر راه
last port U شیپور خاموشی
last port U شیپور عزا
out port U بندر دور از مقصد
out port U بندرخارج از محوطه
out port U ساحلی مورد استفاده سر پل
port U دریچه تبدیل برنامه
port U مدخل
port U باب
port U سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
port U اتصال به کامپیوتر که امکان ارسال داده آسنکرون میدهد
port U مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد
port U سمت چپ ناو
port U حمل کردن مزغل تیراندازی
port U روزنه دید حمایل نگهداشتن تفنگ حمایل فنگ
port U دورازه
port U درب درگاه
port U بندر ورودی
port U فرودگاه هواپیما
port U مامن مبدا مسافرت
port U لنگرگاه
port U بندرگاه
port U بندر
port U بزرگ کردن لوله اگزاست سمت چپ قایق
port U در رو مخرج
port U شراب شیرین بارگیری کردن
port U ببندر اوردن حمل کردن
port U دروازه
port U شیار هادی دهانه
port U مجرا
port U مجرای عبورروغن
port U دماغه
port U ترابردن
port U بردن
home port U پایگاه اصلی
treaty port U بندر پیمانی
high port U حالت سخمه به جلو یا سخمه کوتاه
gun port U مزغل
high port U حالت دست فنگ
hard port U ناو را باچرخش سریع به سمت جلوهدایت کنید
hard port U فرمان سمت را به سمت مغناطیسی تغییر دهید درعملیات دریایی
registered port U بندر مشخص
home port U پایگاه مادر
sally port U دروازه بزرگ قلعه
port watch U پست نگهبانی بندر
inlet port U سوپاپ ورودی
inlet port U دریچه ورودی
port watch U نگهبان بندر
intake port U دریچه ورودی
intake port U سوپاپ ورودی
put into port U وارد بندر شدن
gas port U لوله عبور گاز
gas port U میله تنظیم گاز
port hand U دستسویچپ
port glass U جام شرابقرمزوشیرینپرتقالی
network port U قسمتکارباشبکهاینترنت
deflation port U سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
modem port U قسمتقرارگیریمدم
destination port U بندر مقصد
destination port U بندر تحویل کالا
keyboard port U قسمتاتصالصفحهکلید
ejection port U دهانهپرتاب
exhaust port U مجرای خروجی
exhaust port U دریچه خروجی
Port-au-Prince U شهر پورت اوپرنس
car port U سایبان اتومبیل
car port U گاراژ بی دیوار ولی سقف دار
freeing port U شکاف یک طرفه
gas port U محفظه عبور گاز
printer port U قسمتاتصالبهچاپگر
terminal port U بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
port of exit U مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
parallel port U درگاه موازی
secondary port U subordinatestation : syn
secondary port U ,
secondary port U بندر فرعی
sally port U درب اصلی قلعه یا استحکامات
sally port U دروازه عبور از قلعه
sally port U دریچه
port arms U پیش فنگ
port of embarkation U بندر عزیمت
port of destination U بندر مقصد
port of debarkation U بندرپیاده شدن کالا یا نیروها
port of debarkation U بندر مقصد حمل کالا
port installations U تاسیسات بندری
sally port U درب ورودی بزرگ
port complex U لنگرگاه
port complex U مجتمع بندری
secondary port U station secondary
port of embarkation U بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
port of entry U مرز ورود کالا یا فرد به کشور
terminal port U بندر مقصد
supply port U درگاه تدارکاتی
supply port U درگاه تامین
main port U بندر اصلی
main port U ,
main port U refrencestation : syn
main port U port principal
memory port U درگاه حافظه
midi port U دریچه یا درگاه IDI
minor port U بندر کوچک
naval port U بندر دریایی
serial port U درگاه ترتیبی
serial port U مدخل سری
port of entry U بندرمحل ورود
port of entry U بندر مقصد
port arms U فرمان پیش فنگ پیش فنگ کردن
attention to port U احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
free port U بندر ازاد
port of call U بندر لنگراندازی
cargo port U دریچه بارگیری ناو
captain of the port U افسر انتظامات بندر
port of call U بندر توقف
port of call U بندرواقع در مسیر کشتی پاتوق
port [software] U دریچه ای [مدار و اتصالی] که امکان ارسال و دریافت داده را میدهد [نرم افزار] [رایانه شناسی]
transfer port U دریچهانتقال
video port U قسمتنمایش
aerial port U لنگرگاه هوایی
free port U بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
aerial port U باراندازی هوایی
admission port U دریچه پذیرش
compensating port U مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
controlled port U بندرکنترل شده
controlled port U بندر نظامی کنترل شده
control port U درگاه کنترل
admission port U سوپاپ ورودی
convoy assembly port U بندر محل تجمع ستون موتوری
yhis port is not yet peopled U این بندر هنوز اباد نشده است
port hand buoy U بویه سمت چپ
aerial port squadron U گردان عملیات بارانداز هوایی
port auxiliary service U یگان خدمات بندری
peripheral device port U قسمتاصلیتنظیماتمحیط
convoy assembly port U بندر محل تجمع کاروان دریایی
port a punch card U علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
aerial port squadron U گردان بارانداز هوایی
dual port ram U حافظه تسهیم شده
named port of destination U بندر مقصد مشخص
check port/starboard U جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
named port of shipment U بندر مشخص برای حمل
continue port/starboard U چرخش به سمت چپ یا راست را ادامه دهید
cargo handling at port U جابجایی کالا در بندر
one port radial pump U تلمبه شعاعی یک پرهای
disc drive port U قسمتوروددیسک
spent fuel port U قسمتسوختمصرفشده
Free pree (trade,port). U مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
in the hole <idiom> U قرض داشتن ،عقب ماندگی مالی
hole in one U گوی ضربه خورده از نقطه اغاز که به سوراخ میافتد
hole in one U اتمام یک بخش با یک ضربه
hole out U انداختن گوی گلف به سوراخ
There is a hole in this. این سوراخ است.
hole U حفره
in the hole <idiom> U امتیاز پایین صفر
in a hole <idiom> U درمشکل بودن
hole U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole U به سوراخ انداختن گوی گلف
hole U سوراخ در پایان هر بخش گلف
hole U گودال
hole U در لانه کردن
hole U سوراخ
hole U مجرا
hole U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
hole U 1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
hole U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
What a hole I got myself into . U عجب گیری افتادم
hole U سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
hole U روزنه
shrink hole U سوراخ انقباض
wear a hole in U سوراخ کردن
relief hole U سوراخی در ورقههای فلزی که تلاقی دو خم را بدون تاب برداشتن صفحه ممکن میسازد
sink hole U چاهک
road hole U دست انداز
rivet hole U سوراخ پرچ
sprocket hole U سوراخ زنجیری
hidy-hole U نهانگاه
draught hole U گودالکششهوا
hidey-hole U نهانگاه
hidy-hole U مخفی گاه
hidey-hole U مخفی گاه
road hole U چالاب
sound hole U حفرهصدا
worm hole U جای کرم خوردگی
punch hole U گودالسوراخ
water hole U چاله اب
water hole U سوراخ یا شکاف طبیعی رودخانه خشک شده که مقداری اب دران باشد
vent hole U هواکش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com