English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pornographic pictures U صور قبیحه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pornographic U وابسته به عکس یانوشته شهوت انگیز
pornographic publications U نشریات مستهجن
pictures U الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
pictures U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
the pictures U سینما
pictures U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictures U و یا تغییر شدت آن طبق سیگنال دریافتی
pictures U تصویر چاپ شده یا رسم شده از شی یا صحنه
pictures U دیدن شی یا صحنه
the pictures U تصاویرمتحرک
the pictures U تصویرهای جنبنده
pictures U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictures U ارسال تصویر روی خط تلفن
pictures U تصویر
pictures U عکس
pictures U منظره
pictures U سینما با عکس نشان دادن
pictures U روشن ساختن
pictures U نقاشی کردن
pictures U تصور وصف
pictures U مجسم کردن
pictures U حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
the pictures on the wall U عکس ها
the pictures on the wall U ی روی دیوار
four pictures test U ازمون چهار تصویر
blacky pictures U تصویرهای بلاکی
motion pictures U سینما
moving pictures U سینما
moving pictures U تصویرهای متخرک تصویرهای جنبنده
incomplete pictures test U ازمون تصویرهای ناقص
To take pictures. To photograph. To film. U عکس انداختن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com