English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
poke pudding or pocke U ادم شکم گنده
poke pudding or pocke U مردانگلیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pudding U زمین بسیار خیس
pudding U دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
rice pudding U شیر برنج
jack pudding U مسخره
more praise than pudding U ستایش خشک و خالی
christmas pudding U پودینگ کریسمس
Yorkshire pudding U نوعیغذامتشکلازمخلوطآرد شیروتخممرغ
pudding basin U نوعیکاسهگردکهجهتمخلوطکردنموادبکارمیرود
Christmas pudding U دسر مخصوصکریسمس
pudding face U صورت بزرگ و فربه
pudding head U ادم کودن و نادان
pudding head U بلید
pudding heart U ادم ترسو
pudding heart U نامرد
pudding stone U شفته طبیعی
black pudding U سوسیستولیدشدهازگوشتوخونخوک
jack pudding U لوده
hasty pudding U خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
summer pudding U پودینگ تابستانی
plum pudding U پودینگ الوچه
chocolate pudding U پودینگ شکلاتی
to poke somebody U کسی را با نوک انگشت فشار دادن
to poke somebody U کسی را سیخونک زدن
to poke U کردن
to poke U سپوختن
to poke U گاییدن
poke U ضربت با چیز نوک تیز
poke U هل دادن
poke U سیخونک
poke U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poke U دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
poke U اماس
poke U زدن
poke U کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
poke U هل دادن سقلمه زدن
poke U فشار با نوک انگشت حرکت
poke U سکه زدن فضولی در کار دیگران
poke U سیخ زدن
poke U سکه
poke U بهم زدن
to poke anyone in the ribs U به پهلوی کسی سقلمه زدن
to poke up oneself U درجای تنگ رفتن ودر رابروی خود بستن
poke bonnet U کلاه زنانهای که نوک جلوامدهای دارد
poke fun at <idiom> U خندان ،جوک گفتن
pig in a poke <idiom> U چشم بسته پذیرفتن
to poke fun at any one U با شوخی یا مسخره کسیرابستوه اوردن
to poke at any thing U چوب یا چیزدیگر در چیزی فروکردن
to poke one's head U دولادولا راه رفتن
to poke one's head U با سرپایین اویخته راه رفتن
to poke and pry U فضولانه بهر سونگاه کردن
to poke at any thing U چیزیراسک زدن
poke the fire U اتش رابهم بزنید
to poke a bout U ول گردی کردن
poke the fire U اتش را سیخ بزنید
poke check U فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
to poke a bout U ول گشتن
to poke a hole in any thing U سوراخ کردن
to buy a pig in a poke U معامله سربسته کردن
buy a pig in a poke <idiom> U ندیدخریدن
to poke a hole in any thing U چیزی را
to buy a pig in a poke U چیزیرا ندیده خریدن
To buy a pig in a poke. U چشم بسته معامله ای را انجام دادن
poke nose into something [one's life] <idiom> U در کار کسی مداخله کردن
to poke one's head into a hornets' nest <idiom> U چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود [اصطلاح مجازی]
To make fun of someone . To poke fun at someone . U کسی را مسخره کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com