Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
plastic bombs
U
بمب پلاستیکی
plastic bombs
U
بمب خمیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bombs
U
زیر اب ناپدید شدن موج سوار
bombs
U
غیر رسمی از بین رفتن
bombs
U
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
bombs
U
شکست فاحش
bombs
U
بمب
bombs
U
نارنجک
bombs
U
بمباران کردن
bombs
U
مخزن
bombs
U
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bombs
U
یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
A-bombs
U
بمب اتمی
A-bombs
U
با بمب اتمی حمله کردن
A-bombs
U
بمباران اتمی کردن
H-bombs
U
بمب هیدروژنی
bombs
U
شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombs
U
بن بست
bombs
U
خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
plastic
U
خمیری شکل
plastic
U
قالب پذیر
plastic
U
نرم
plastic
U
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
plastic
U
پلاستیک مجسمه سازی
plastic
U
ماده پلاستیکی
plastic
U
پلاستیک
plastic
U
خرج خمیری شکل پلاستیکی
plastic
U
شکل پذیر
plastic
U
ناکشسان پلاستیک
plastic
U
خمیری نرم
plastic
U
خمیری مومینه
neutron bombs
U
بمب نوترونی
atom bombs
U
بمب اتمی
hydrogen bombs
U
بمب هیدروژنی
hydrogen bombs
U
بمب ترکیبی اتمی
volcanic bombs
U
بمهایآتشفشانی
time bombs
U
بمب ساعتی
letter-bombs
U
بمب نامهای
cluster bombs
U
کلاستر
cluster bombs
U
تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bombs
U
سنبله دسته کردن
cluster bombs
U
گروه
cluster bombs
U
دسته
cluster bombs
U
جمع کردن خوشه کردن
cluster bombs
U
اویز چند شاخه
cluster bombs
U
خوشه
cluster bombs
U
خوشه مین خوشهای
cluster bombs
U
مین خوشهای
cluster bombs
U
لوستر چندشاخه شمش
cluster bombs
U
قالب
cluster bombs
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bombs
U
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
thermosetting plastic
U
پلاستیک ترموسیتینگ
plastic bomb
U
بمب پلاستیکی
plastic bomb
U
بمب خمیری
copper to plastic
U
مسقالبشده
plastic case
U
جایپلاستیکی
plastic insulator
U
عایقپلاستیکی
steel to plastic
U
فولاددرپلاستیک
plastic bullet
U
گلولهپلاستیکیکهبرایزخمیکردن
plastic bullet
U
افرادبکارمیرود
plastic explosive
U
مادهانفجاری
plastic zone
U
منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
plastic zone
U
منطقه ثانویه قیف انفجارگلوله
plastic industry
U
صنعت پلاستیک
plastic deformation
U
تغییر شکل خمیری
plastic consistency
U
پایداری خمیری
plastic clay
U
خاک رس پر مایه
plastic arts
U
صنایع پلاستیکی یا قالبی
plastic analysis
U
محاسبه درمحیط خمیری روش واکافت خمیری فراکافت خمیری
plastic surgery
U
جراحی ترمیمی و زیبایی
plastic limit
U
حد خمیری
plastic surgery
U
جراحی پلاستیک
plastic spray
U
رنگ درزگیر یا روکش پلاستیکی
plastic spray
U
رنگ پاشیدنی پلاستیکی
plastic paint
U
رنگ پلاستیکی
plastic mortar
U
ملات خمیری
plastic refractory clay
U
گل نسوز چسب دار
resistance to plastic deformation
U
مقاوم در برابر تغییر شکل
high explosive plastic
U
گلوله پلاستیکی سوختار شدید
laminated plastic material
U
ماده پلاستیک متورق
laminated plastic material
U
ماده فشرده متورق
plastic-coated chipboard
U
تختهپلاستیکیشکل
synthetic plastic material
U
ماده پلاستیکی مصنوعی
plastic bubble keyboard
U
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
wet clay is plastic
U
گل رس نرم که شکل پذیر است
plastic metal deformation
U
تغییر شکل خمیری فلز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com