English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 35 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
plasma plating U نشاندن پوشش نسوز
plasma plating U مقاوم
plasma plating U ضد خوردگی و مقاوم دربرابر سایش روی سطح توسط جریان بسیار داغ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plating U ابکاری
plating U روکش سیم و زر
plating U روکش کاری
plating U اب دادن روکش فلز دادن
plating U روکش کردن
plating U روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
plating U اب نقره یااب طلا روکش کاری
chromium plating U روکش کاری با کروم
ion plating U روکش کاری یونی
electro plating U ابکاری فلزات به کمک برق
chromium plating U اب کرم کاری
protective plating U حفاظ فلزی
nickel plating U ابکاری نیکل
plating dynamo U دینام ابکاری
plasma U پلاسما قسمت ابکی خون
plasma U خونابه
plasma U پلاسما
plasma U شاره
hard chrom plating U اب کرم کاری سخت
plasma display U نمایشگرپلاسمایی
plasma display U صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
opaque plasma U پلاسمای مات
plasma display U نمایش پلاسما
plasma membrane U غشاء خارجی سفیده یاخته
plasma panel display U وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
plasma display panel U صفحه نمایش گازی
fully ionized plasma U پلاسمای تمام یونیزه
low pressure plasma U پلاسمای فشار ضعیف
dry plasma etching U روشی برای ایجاد یک پوشش روی یک قرص
gas plasma display U صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
gas plasma display U صفحه نمایش پلاسمای گازی
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com