English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
plane of site U سطح قائم مار بر سکوی تیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
site U موقعیت
site U محل محوطه کار
site U زمین ساختمانی
site U ایستگاه
site U مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
site U محلی که پایه چیزی باشد
on site U پای کار
on site U در جا
on site U در محل
y site U نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
x site U سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
x site U انبار موقت
site U جا
site U تراز
site U موضع
site U کارگاه ساختمانی
site U زمین زیر ساختمان
site U مکان
site U مقر
site U محل
site U پایه
site U قرار داشتن مستقر بودن
site U زمین محل احداث بنا
site U پادگان
site U پایگاه
site U محل دستگاه تراز
on site concrete U بتن ساخته شده در کارگاه
line of site U خط تراز یا مبنای افق توپ
loading site U سکوی بارگیری
crossing site U محل پایاب
site building U زمین زیربنا
beta site U ن شود
remote site U محل دور افتاده
crossing site U محل گذار
crossing site U محل عبور اجباری
reconstitution site U قرارگاه یا ستاد بازیافتی ازیک یکان منهدم شده
line of site U خط توپ هدف
central site U سایت مرکزی
launching site U محل پرتاب
launching site U سکوی پرتاب موشک
hardened site U پایگاه مقاوم
hardened site U حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
height of site U ارتفاع ایستگاه
height of site U ارتفاع پایگاه
height of site U ارتفاع سکوی موشک یاموضع
hot site U یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
destruction site U منطقه تخریب مهمات محل تخریب
destruction site U منطقه تخریب
landing site U پایگاه فرود
landing site U محل فرود
lattice site U جایگاه شبکه
dam site U محل بند
dam site U جای بند محل سد
dam site U جای سد
dam site U بندگاه
loading site U محل بارگیری
site building U زمین ساختمانی
site poll U قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل
site prefabrication U پیش ساختن در پای کار
site scale U طبله تراز
site scale U دستگاه تراز توپ
site survey U برداشت نقشه تکهای از زمین
This is the site for a new scool . U اینجامحل ( احداث) مدرسه جدید است
Is there a camp site near here? U آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
Is there a camp site near here? U آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
site of the find U چشمه [باستان شناسی]
archeological site U چشمه [باستان شناسی]
beta site U محل بتا
site of the find U منبع [باستان شناسی]
archeological site U منبع [باستان شناسی]
site plan U نقشه محل
site plan U نقشه جایگاه
site inspection U معاینه محل
site license U مجوز درون سازمانی
site manager U رئیس کارگاه
site engineering U مدیر ساختمان
active site U موضع فعال
active site U محل فعال
site concrete U بتنی که در پای کار ساخته شود
site clearance U تخلیه کارگاه
building site U عرصه
building site U کارگاه ساختمانی
site office U دفتر ساختمانی
site office U دفتر مشاوراملاک
angle of site U زاویه تراز
graphical site table U خط کش تراز
complementary angle of site U تصحیح تکمیلی تراز
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house). U این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
to plane a way or down U بارنده صاف کردن
z-plane U صفحه مختلط [ریاضی]
plane U رویه هموار
plane U سطح مستوی
plane U مسطح
plane U صاف هواپیما
plane U افقی سطح افق افقی کردن
plane U یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
plane U سطح تراز مسطح
plane U سطح هموار
plane U سطح صاف
plane U رنده
plane U هموار
plane U رنده کردن
plane U با رنده صاف کردن
plane U جهش شبیه پرواز سطح تراز
plane U صاف کردن پرواز
plane U هواپیما
plane U صفحه
plane U صاف مسطح
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products. U این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
adjustable plane U رنده درجه دار
rabbet plane U رنده دو راهه
polarization plane U صفحه قطبش
plane wave U موج مسطح
sea plane U هواپیمایی دریایی
plane of bending U صفحه خمش
slant plane U صفحه مسیر هدف
slip plane U سطح لغزش
sagittal plane U صفحه سهمی
rabbet plane U رنده کام کنی
sash plane U رنده بغل
routing plane U رنده کفرند
bedding plane U بستره
routing plane U رنده تهرند
rolling plane U صفحه غلطشی
reflection plane U صفحه انعکاس
battle plane U هواپیمای جنگی
reflection plane U صفحه بازتاب
back plane U یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
attack plane U هواپیمای تک
air plane U طیاره
air plane U هواپیما
smooth plane U رنده صاف کاری
hand plane U رنده کردن دستی
plane [Platanus] U درخت چنار
complex plane U صفحه مختلط [ریاضی]
scheduled plane U هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
passenger plane U هواپیمای مسافربری
plane tree U درخت چنار
To board a plane. U سوار هواپیما شدن
plane projection U طرحمسطح
plane figure شکل مسطح
smooth with the plane U رنده کردن
smoothing plane U رنده پرداخت
smoothing plane U رنده دو تیغ
stick plane U رنده میله دار
stick plane U رنده با تیغه گرد
symmetry plane U صفحه تقارن
this line is p to that plane U این خط نسبت به ان سطح عموداست
tooth plane U رنده دندانه دار
toothing plane U رنده خشخاش
toothing plane U رنده خط گیری
torpedo plane U هواپیمای اژدر افکن
diving plane U پرهزیردریایی
What time does the plane take off? U چه وقت هواپیما پرواز می کند؟
plane wave U موج صفحهای
grooving plane U رنده شیار
into plane service U تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
jack plane U رنده دستگاه
jack plane U رنده درشت تراش
jointing plane U رنده دستگاه
jointing plane U رنده بلند
datum plane U سطح مبنای اب دریا
datum plane U افق مبنا
datum plane U سطح مبنای ارتفاع
rebate plane U رنده کام کنی
dado plane U رنده کام کنی
cutting plane U صفحه برش
crystal plane U صفحه بلور
jack plane U رنده بزرگ
crystal plane U سطح بلوری
crystal plane U سطح کریستالی
map plane U سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
middle plane U صفحه میانتار
inclined plane U سطح مورب
inclined plane U سطح شیبدار
gyro plane U سطح مبنای ژیروسکوپی یاهدایت خودکار ناو
grooving plane U رنده کام کنی
glide plane U سطح لغزش
frontal plane U سطح تاجی
focal plane U صفحه کانونی
focal plane U افق کانونی
focal plane U افق مار بر کانون عدسی
horizontal plane U صفحه افقی
transverse plane U صفحه افقی
transverse plane U صفحه عرضی
image plane U سطح تصویر
incidence plane U صفحه تابش
plane of incidence U صفحه تابش
horizontal plane U صفحه عرضی
incline plane U سطح مایل
incline plane U غفلت گاه
inclined plane U سطح شیب دار
moulding plane U رنده ابزار
plane of fire U افق مسیرتیراندازی
plane guard U ناوگارد نجات
plane of asymmetry U سطح انحراف مسیر
plane guard U ناو نجات
plane of symmetry U صفحه تقارن
plane iron U تیغه نجاری
plane knife U تیغه رنده
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com