Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
picket guard
U
دژبان
picket guard
U
پاسبان اردوگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
picket
U
اعتصاب وجلوگیری از ورود سایرین بمحل کار
picket
U
بستن
picket
U
افسارکردن
picket
U
پاسدار یا دژبان
picket
U
کلنگ انفرادی هواپیما یا ناو دیده ور
picket
U
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picket
U
چوب پرچین
picket
U
صف سدکنندگان راه توپدار درشروع ضربه با پا
picket
U
اعتصاب کردن
picket
U
چوب پرچین کشیک
picket
U
میخچه چوب نوک تیز
picket
U
نرده کشیدن مراقبت کردن
picket
U
دستک
picket
U
میخ چوبی
picket
U
جلوکسی راه رفتن یا ایستادن
picket fence
U
جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
picket line
U
خط دستکها
screw picket
U
میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
flying picket
U
کسیکهافرادرادرمکانهایدیگررادعوتبهاعتصابکند
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
picket line
U
صف کارگران اعتصابی
picket lines
U
خط دستکها
picket line
U
خط پرچین
picket line
U
خط نرده ها
picket lines
U
خط نرده ها
picket lines
U
خط پرچین
picket lines
U
صف کارگران اعتصابی
radar picket cap
U
هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
off guard
<idiom>
U
غیر قابل پیش بینی ،غیر منتظره
take guard
U
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
to be on guard
U
موافب
to be on guard
U
بودن احتیاط کردن
to keep guard
U
بودن احتیاط کردن
on guard
U
اماده توپگیری اماده برای توگیری
right guard
U
نگهبانراست
out guard
U
گشتی صحرایی
off-guard
U
درانتظارپیشامدبد
to keep guard
U
موافب
out guard
U
گشتی
on guard
U
گارد گرفتن
on guard
U
اماده برای دفاع باشید
on guard
U
مراقب بودن نگهبان بودن
on guard
U
درسرنگهبانی
on guard
U
هشیار
on guard
U
نگهبان
on guard
U
بحالت محافظ باش
on guard
U
بحالت گارد
on ones guard
U
موافب
off ones guard
U
بیرون ازپاسگاه برکنارازنگهبانی
off ones guard
U
غافل
on ones guard
U
متوجه
on ones guard
U
درپاسگاه
on guard
U
گاردگرفتن
on guard
<idiom>
U
آگاه ،بادقت
guard
U
کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guard
U
حالت دفاعی شمشیرباز
guard
U
محافظ گارد
guard
U
حفافت کردن
guard
U
watch
guard
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
old guard
U
صنوف صاحب اعتبار قدیم
old guard
U
محافظه کار سیاسی
guard
U
محافظ
guard
U
صفحه محافظ روکش محافظ
guard
U
محافظت کردن
guard
U
روکش کشیدن
guard
U
نگهبانی دادن
guard
U
پاییدن پاسداری کردن
guard
U
نگهبان
guard
U
پاسدار
guard
U
پاسبان مستحفظ
guard
U
گارد
guard
U
احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guard
U
نرده حفافتی
guard
U
پناه
guard
U
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guard
U
پاسداری دادن
guard
U
محافظت کردن نگهبانی کردن
rat guard
U
صفحه مانع ورودموش
guard dog
U
سگ نگهبان
point guard
U
موقعیت گارد
rear guard
U
نیروی عقب دار
road guard
U
ژاندارم
safe guard
U
نگهداری
rat guard
U
موش بند
radio guard
U
نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
radio guard
U
نگهبان بی سیم
snow guard
U
محافظبرف
road guard
U
پلیس راه
plane guard
U
ناوگارد نجات
plane guard
U
ناو نجات
open guard
U
گارد باز
praetorian guard
U
گارد ویژه
rear guard
U
عقب دار
safe guard
U
حفافت
seaman guard
U
گارد دریایی
eye guard
U
حافظچشم
key guard
U
راهنمایکلید
left guard
U
محافظچپ
neck guard
U
حافظگردن
on guard line
U
خطحافظ
overhead guard
U
حافظبالایسر
tendon guard
U
محافظزردپی
toe guard
U
حافظانگشتان
trigger guard
U
حافظماشه
wind guard
U
محافظباد
guard dog
U
سگنگهبان
guard's van
U
کالسکهنگهبانقطار
clothing guard
U
حافظپارچه
chin guard
U
حافظچانه
sergeant of the guard
U
گروهبان پاسدار
sergeant of the guard
U
گروهبان نگهبان
shin guard
U
ساقبند
skate guard
U
پرش روی تیغه اسکیت
splash guard
U
گلگیر
stand guard
U
نگهبانی دادن
state guard
U
نیروی نظامی ایالتی
state guard
U
ارتش ایالتی
to guard against danger
مواظب خطر بودن
to nount guard
U
به نگهبانی رفتن
to relieve guard
U
نگهبان راعوض کردن
guard dog
U
سگ پلیس
watch guard
U
زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
yeoman of the guard
U
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
blade guard
U
تیغهلبه
breech guard
U
حافظتهساز
border guard
U
پلیس مرزبانی
guard-rail
U
ریل نگهدار حائل ریل
color guard
U
پاسدار پرچم
custodial guard
U
گروه محافظین ندامتگاه نگهبان ندامتگاه مسئول ندامتگاه
demolition guard
U
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
double guard
U
دفاع با دو دست
guard ship
U
ship mission active
escort guard
U
گارد محافظ
escort guard
U
محافظ زندانی جنگی بدرقه زندانی
face guard
U
ماسک محافظ
fire guard
U
پیش بخاری
flag guard
U
گارد پرچم
flag guard
U
نگهبان پرچم
flank guard
U
پهلودار
dress guard
U
اسبابی که دردوچرخه جامه را ازاسیب چرخ نگه میدارد جامه پناه
gear guard
U
جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
guard assembly
U
محفظه
guard assembly
U
الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
color guard
U
گارد پرچم
coast guard
U
گارد کرانه
guard-rail
U
نرده
guard-rails
U
ریل نگهدار حائل ریل
guard-rails
U
نرده
advance guard
U
پیش قراول
advance guard
U
پیش لشکر پاسدار
advance guard
U
پیشرو
advance guard
U
طلایه
air guard
U
پاسور هوایی
air guard
U
گشتی هوایی
armed guard
U
گارد مسلح
body guard
U
نگهبان
body guard
U
موکب
body guard
U
هنگ ویژه
bumper guard
U
سپر ماشین
bumper guard
U
روکش سپر
cable guard
U
نگهدارنده کابل
guard band
U
باند نگهبان
guard band
U
بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
fire guard
U
حائل اتش
guard rail
U
نرده دست انداز راه پله
guard room
U
پاسدارخانه
guard signal
U
علامت نگهبان
interior guard
U
نگهبان داخلی
knuckle guard
U
کارد
knuckle guard
U
انگلیسی
life guard
U
نگهبان
life guard
U
گارد
life guard
U
هنگ ویژه
main guard
U
پست نگهبانی اصلی
main guard
U
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
memory guard
U
نگهبان حافظه
mud guard
U
گلگیر
national guard
U
گارد ملی
obstruction guard
U
میله جلو لوکوموتیوکه موانع را از روی ریلهاپس میزند
officer of the guard
U
افسر گارد احترام
guard of honor
U
گارد احترام
guard of honor
U
پاسدار تشریفات
guard of honour
U
پاسدار تشریفاتی
guard line
U
خط اغاز مسابقه شمشیربازی
guard house
U
پاسگاه
guard of honour
U
گارداحترام
guard plank
U
تخته محافظ
guard house
U
پاسدارخانه
guard cell
U
گیاهی را تشکیل میدهند
guard post
U
پایه نگهبان
guard cell
U
یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
guard rail
U
جان پناه
guard rail
U
نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
guard bit
U
یک بیت در کلمه ذخیره شده که بیان میکند آیا میتواند تغییر کند یا محافظت شده است
guard mount
U
مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
pedestrian guard rail
U
جانپناه برای پیاده رو
To be caught by surprise . To be off ones guard .
U
غافلگیر شدن
army national guard
U
گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com