Perdic | physical connection | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 188 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	physical connection U	اتصال مادی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	physical U	ماده جامدی که قابل لمس است
	physical U	بدنی
	physical U	جسمانی
	physical U	مادی
	physical U	فیزیکی مربوط به تاسیسات
	physical U	مربوط به استفاده از تماس یاخشونت بدنی
	physical U	حافظه مناسب در کامپیوتر
	physical U	آدرس حافظه که مط ابق با محل حافظه سخت افزاری در رسانه حافظه است
	physical U	ترتیب فعلی کابلها در شبکه
	physical U	پایین ترین لایه استاندارد شبکه ISO/OSI
	physical U	که قوانین نرخ بیت
	physical U	توان و رسانه ارسال سیگنال را بیان میکند
	physical U	مادی جسمانی
	physical U	طبیعی
	physical U	فیزیکی
	physical U	سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده
	physical movement U	حرکت جسمانی
	physical exercise U	تمرین ورزشی
	physical profile U	براوردبنیه کلی بدنی یاقدرت بدنی و کارایی
	physical fitness U	امادگی جسمانی
	physical fitness U	امادگی عمومی جسمانی
	extra physical U	بیرون ازقواعدطبیعی
	physical format U	قالب بندی فیزیکی
	emotional and physical U	روحی وبدنی
	emotional and physical U	امور عاطفی و بدنی
	physical profile U	نیمرخ بدنی
	physical handicap U	معلولیت جسمانی
	physical inspection U	بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
	physical medicine U	طب توان بخشی
	physical medicine U	درمان بدنی و توان بخشی
	physical movement U	حرکت بدنی
	physical capital U	سرمایه فیزیکی
	physical exercise U	ورزش
	physical constraints U	محدودیتهای فیزیکی
	physical constant U	ثابتهای فیزیکی
	physical characteristics U	خصوصیات زمین
	physical coercion U	اجبار مادی
	physical design U	طرح فیزیکی
	physical chemistry U	شیمی فیزیک
	physical characteristics U	مشخصات زمین خصوصیات بدنی
	physical change U	تغییرات فیزیکی
	physical capital U	سرمایه غیرپولی
	physical analysis U	تجزیه فیزیکی
	physical analysis U	جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
	physical anthropology U	انسان شناسی جسمانی
	physical dimension U	بعد مادی
	physical drive U	دیسک گردان فیزیکی
	physical psychological U	تنی- روانی
	physical psychological U	جسمی- روانی
	physical sciences U	علوم طبیعی
	physical education U	تربیت بدنی
	physical map U	نقشهفیزیکی
	physical science U	دانش مادی
	physical science U	علوم طبیعی
	physical science U	خیمشناسی
	physical jerks U	تمرینفیزیکی
	physical constant U	ثابت فیزیکی [فیزیک]
	physical device U	ابزار مادی
	physical exercise U	تمرین بدنی
	physical appearance U	منظر بدنی
	physical security U	تامین تاسیسات
	physical security U	حفافت تاسیسات
	physical state U	حالت فیزیکی
	physical security U	امنیت فیزیکی
	physical record U	همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
	physical record U	بیشترین واحد داده که در یک عملیات قابل ارسال باشد
	physical therapy U	تن درمانی
	physical therapy U	ورزش درمانی
	physical record U	مدرک مادی
	physical unit U	واحد فیزیکی
	physical quantity U	کمیت فیزیکی
	physical record U	رکورد فیزیکی
	marginal physical product U	محصول فیزیکی نهائی
	physical motor pool U	پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
	iranian physical society U	انجمن فیزیک ایران
	physical element of crime U	عنصر مادی جرم
	physical capacity for marriage U	قابلیت صحی برای ازدواج
	physical aptitude test U	ازمون استعداد جسمانی
	marginal physical product of labor U	محصول فیزیکی نهائی کار
	marginal physical product of capital U	محصول فیزیکی نهائی سرمایه
	y connection U	اتصال ستاره
	y connection U	اتصال شلواری
	v connection U	اتصال مثلث
	connection U	پیوستگی اتصال
	connection U	وابستگی
	connection U	پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
	connection U	اتصال یا چیزی که متصل میشود
	connection U	اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
	connection U	اتصال زمین
	connection U	ارتباط
	connection U	اتصال
	connection U	پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات در یک شبکه محلی است
	connection U	پیوند
	connection U	رابطه
	connection U	خویش
	connection U	انشعاب
	connection U	مقام
	connection U	بستگی نسبت
	building connection U	انشعاب ساختمان
	zigzag connection U	اتصال زیگزاگ
	cascade connection U	اتصال ابشاری
	two phase connection U	اتصال یا مدار دو فازه
	tandem connection U	اتصال ابشاری
	tandom connection U	اتصال دنبال هم
	tandom connection U	اتصال ابشاری
	taylor connection U	اتصال تیلور
	telephone connection U	اتصال تلفنی
	star connection U	اتصال ستارهای
	three phase connection U	اتصال سه فازه
	trunk connection U	اتصال مشترکین از طریق ترانک
	star connection U	اتصال ستاره
	chimney connection U	دودکشمرتبطکننده
	coach connection U	کلاجمتصل
	to make a connection U	رابطه ای برقرار کردن
	to catch the connection U	وسیله نقلیه رابط را گرفتن
	faulty connection U	رابطه اشتباه [الکترونیک مهندسی برق]
	I missed the connection. U	من اتوبوس [قطار هواپیمای] رابط را از دست دادم.
	connection to ventilator U	اتصال به هواکش
	solderless connection U	اتصال بدون لحیم
	Is there a connection to Glasgow? U	آیا به شهر گلاسگو تعویض دارد؟
	overhead connection U	اتصالبالایی
	mains connection U	اتصالاصلی
	electrical connection U	متصلکنندهالکتریکی
	earth connection U	اتصالزمینی
	connection point U	مرکزاتصال
	phonograph connection U	پریز مخصوص پیکاپ
	delta connection U	سیم پیچ مثلث
	delta connection U	اتصال مثلث
	ground connection U	اتصال زمین
	connection terminal U	پایانه اتصال
	connection survey U	نقشه برداری منطقه ربط
	haunched connection U	اتصال ماهیچهای
	connection plug U	دو شاخه
	connection of the vaginal U	passages anal and افضاء
	connection line U	خط اتصال
	delta connection U	اتصال دلتا
	electric connection U	اتصال الکتریکی
	parallel connection U	اتصال موازی
	outer connection U	پیوند برونی
	microphone connection U	اتصال میکروفن
	main connection U	اتصال اصلی
	interrupt a connection U	قطع شدن یک اتصال
	internal connection U	اتصال داخلی
	hardwired connection U	می بجای ورودی و سوکت
	exhaust connection U	اتصال خروجی
	connection fuse U	فیوزاتصال
	connection fuse U	ماسوره اتصال دهنده
	mesh connection U	اتصال توری
	cascade connection U	اتصال کاسکاد اتصال پلهای
	series connection U	اتصال زنجیری
	pipe connection U	اتصال لوله
	outer connection U	اتصال خارجی
	series connection U	اتصال دنبالهای
	plug connection U	اتصال دوشاخه
	plug connection U	کنتاکت پریز
	cascade connection U	تعداد وسیله یامدار که به صورت سری مرتب شده اند
	cascade connection U	خروجی یکی ورودی برای دیگری است
	connection diagram U	دیاگرام اتصال
	connection diagram U	دیاگرام مداری
	connection factor U	ضریب انشعاب
	connection box U	جعبه اتصال
	connection cable U	کابل اتصال
	cascade connection U	دو یا چندین دستگاه مشابه که پشت سر هم مرتب شده اند وخروجی یکی به ورودی دیگری وصل میشود
	series connection U	اتصال سری
	post-insulated connection U	پس از پیوند عایق دار شده
	main circuit connection U	اتصال مدار اصلی
	fits units with ... connection U	مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ... [الکترونیک مهندسی برق]
	connection of loom pieces U	متصل کردن قطعات دار [قالی]
	open delta connection U	اتصال مثلث باز
	telephone test connection U	اتصال ازمایش تلفن
	series parallel connection U	اتصال زنجیری- موازی
	inlet pipe connection U	اتصال لوله ورودی
	air hose connection U	اتصالشلنگهوا
	flexible hose connection U	رابطانعطافپذیرلوله
	series parallel connection U	اتصال سری- موازی
	video connection panel U	صفحهاتصالبهنمایشگر
	He talked in this connection (vein). U	دراین زمینه صحبت کرد
	double delta connection U	اتصال مثلث دوبل
	three phase bridge connection U	اتصال پل سه فازه
	electrical connection panel U	صفحهاتصالبهبرق
	rear [front] connection U	اتصال [جلوئی] پشتی
	zig zag connection U	اتصال زیگزاگی
	idle current connection U	اتصال جریان بی باری
	idling current connection U	اتصال جریان بی باری
	equipotential bonding conductor connection U	ارتباط رسانای پیوند هم پتانسیل
	What should I do when I get the following message: The connection to the server has failed U	چکاری لازم هست انجام بدهم وقتی که پیغام زیر را دریافت کردم: ارتباط با سرور میسر نمیباشد؟
	point-to-point connection U	اتصال نقطه به نقطه