English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
perspective projection U تصویر پرسپکتیوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
perspective U دید
perspective U منظر
perspective U دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
perspective U عمق نمایی چشم انداز
perspective U روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
perspective U ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند
in perspective U کشیده شده ازروی علم منافرو مرایا
in perspective U مبنی براصول منافرومرایا
perspective U نما
perspective U منظره
perspective U چشم انداز
perspective U منافر و مرایا
perspective U جنبه فکری
perspective U لحاظ
perspective U سعه نظر روشن بینی
perspective U مال اندیشی تجسم شی
perspective U خطور فکر دیدانداز
perspective U دورنما
perspective U بینایی
oblique perspective U پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
linear perspective U نمای خطی
linear perspective U پروژکتور دارای عدسی مخطط
diagonal perspective U پرسپکتیو مورب
diagonal perspective U پرسپکتیو قطری
perspective formula U فرمول تجسمی
oblique perspective U پرسپکتیو مایل
one point perspective U پرسپکتیو همرو یا موازی
three point perspective U چشم اندازمورب
three point perspective U پرسپکتیو مایل
reversible perspective U نمای بازگشت پذیر
perspective space U نمایش فضای سه بعدی
perspective plan U برنامه بلند مدت
perspective grid U خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
panoramic perspective U پرسپکتیو منظرهای
parallel perspective U پرسپکتیو همرو یا موازی
angular perspective U نمای زاویه دار
alternating perspective U نمای متناوب
aerial perspective U نمای هوایی
vanishing point perspective U دورترند کوچک تر به نظر می آیند
perspective spatial model U مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
bird's eye perspective U پرسپکتیو اجسامی که از نقاط دور دیده میشوند
perspective spatial model U مدل برجسته بینی
projection U طرح ریزی
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection U فرافکنی
projection U نقشه کشی
projection U پیش امدگی
projection U پیش بینی
projection U پیش افکنی برامدگی
projection U نور افکنی اگراندیسمان
projection U پرتاب طرح
projection U تجسم پرتو افکنی
projection U پروژه
projection U تصویر
projection U افکنش تصویر
projection U طرح
projection U پیش بینی یک وضعیت ازمجموعهای داده
projection product U ضرب نقطه ای [ریاضی]
projection tube U لامپ تصویر
projection product U ضرب اسکالر [ریاضی]
sinusoidal projection U نقشه جهان نمای مسطح
projection weld U جوش خال سیاه
projection weld U جوش نقطه سیاه
projection welding U جوشکاری نقطه سیاه
projection welding U جوش برجسته
isometric Projection U [نقشه هم اندازه سه بعدی]
interrupted projection U برآمدگیفاصلهدار
cylindrical projection U نقشهکشیاستوانهای
conic projection U نقشهکشیمخروطی
projection dome U گنبدپرتوافکن
projection screen U صفحهنورافکن
visual projection U فرافکنی دیداری
projection product U ضرب داخلی [ریاضی]
plane projection U طرحمسطح
axonometric projection U طرح های هندسی [معماری]
projection print U روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
projection of a point U خط مصور
oblique projection U تصویر مورب
oblique projection U نمایش اجسامی درروی صفحه بوسیله تصویرمایل
newman projection U تصویر نیومن
mercator's projection U تصویر مرکاتوریا استوانهای
lambert projection U سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
lambert projection U سیستم تصویر لامبرت
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
circular projection U برامدگی گرد
area projection U تهیه تصویر منطقه
annular projection U برامدگی حلقوی
oblique projection U تصویر مایل
orthographical projection U نمایش چیزی با خط هاوگوشههای راست
projection formula U فرمول تصویری
projection of a point U تصویر نقطه
projection maps U نقشههای فرافکنی
policonic projection U سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
projection of a point U خطی که نقطه تصویرشده را بنقطه مقابل ان می پیوند د
mercator projection U نقشه برجسته نمای دارای نصف النهارات متوازی
area projection U تهیه نقشه از منطقه
auditory projection area U ناحیه ادراک شنیداری
azimuth equidistant projection U وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
primary projection area U ناحیه فرافکنی نخستین
aerospace projection operations U بالای منطقه عملیات
secondary projection area U منطقه فرافکنی ثانوی
tertiary projection area U ناحیه فرافکنی سوم
raven's controlled projection test U ازمون فرافکنی کنترل شده ریون
low voltage projection lamp U لامپ فشار ضعیف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com