Perdic | permanent water level | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	permanent water level U	تراز پیوسته اب

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	permanent hardness of water U	سختی دایم اب
	water level U	سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
	water level U	سطح اب
	water level U	تراز اب
	still water level U	سطحسکونآب
	abnormal water level	تراز استثنائی آب
	abnormal water level	ترازنابهنجار آب
	water level gage U	تراز سنج
	water level observation U	بررسی تراز اب
	water-level selector U	تنظیمکنندهمقدارآب
	maximum water level U	ترازطبیعی مخزن
	maximum water level U	تراز بیشینه طرح شده مخزن
	exceptional water level U	تراز استثنایی اب
	maximum water level U	بیشینه تراز
	water-level tube U	درجهآب-آبپاش
	water level recorder U	تراز نگار اب
	normal water level U	تراز بهنجار اب
	rate of rise of water level U	تندی بالا امدن اب
	rate of rise of water level U	روند بالاامدن اب
	automatic water level recorder U	تراز اب نگار خودکار
	permanent U	دایمی
	permanent U	دائمی
	permanent U	دائمی ماندنی
	permanent U	ثابت
	permanent U	ابدی
	permanent U	پایدار
	permanent U	پایا
	permanent U	تشکیل شده از شیارهای دیسک پیاپی که از فایل جابجایی برای نرم افزار که حافظه مجازی را پیاده سازی میکند استفاده میشود مثل ویندوز ماکرو سافت
	permanent U	فایلی روی دیسک سخت
	permanent U	حافظه کامپیوتر که حتی وقتی که برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
	permanent U	رسانه ذخیره سازی که حتی وقتی برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
	permanent U	خطایی در سیستم که قابل رفع کردن نیست
	permanent U	دائم
	permanent U	پایدار ماندنی
	permanent U	آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
	permanent U	سیر دائمی
	permanent U	فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
	permanent way U	مسیر ثابت
	permanent way U	مسیر دائمی
	permanent U	همیشگی
	permanent structures U	به تاسیساتی گفته میشود که پس از اتمام قرارداد پیمانکاردر محل می گذارد
	permanent tooth U	دندان دائمی
	permanent structures U	ساختمانهای دائمی
	permanent flow U	بده همیشگی
	permanent storage U	انبارش دائمی
	permanent oppropriation U	تدارک دایمی
	permanent flow U	بده پایا
	permanent party U	پرسنل دایمی
	permanent insanity U	جنون دائم
	permanent insane U	مجنون دائمی
	permanent flow U	ابدهی پایا
	permanent mold U	قالبهائیکه متوالیا" مورداستفاده
	permanent oppropriation U	سیستم اماددایمی یا خودکار
	permanent storage U	حافظه دائمی
	permanent oppointment U	اختصاص دایمی به یک یکان
	permanent hardness U	سختی دائمی
	permanent income U	درامد دائمی
	permanent oppointment U	ماموریت دایمی
	permanent prohibition U	حرمت ابدی
	permanent magnet U	اهنربای دائم
	permanent magnet U	اهنربای همیشگی
	permanent magnet U	اهنربای دائمی
	permanent color U	رنگ با ثبات زیاد
	permanent mold U	قرار می گیرند
	permanent rank U	درجه دایمی
	permanent load U	بار دائمی
	permanent rank U	رتبه دایمی
	permanent saving U	پس انداز دائمی
	permanent marriage U	نکاح دائم
	permanent color U	رنگ دائمی
	permanent set U	حالت ثابت فلزپس از انکه کارکرده و فشاردیده است
	permanent shuttering U	قالب ثابت
	permanent magnet U	مغناطیس پایدار
	permanent wave U	فرششماهه
	permanent storage U	انباره دائمی
	permanent party U	جمعی دایمی یکان
	permanent flow U	بده پایدار
	permanent emplacement U	موضع دائمی یکان یا جنگ افزار
	permanent deligate U	نماینده دایمی
	permanent emplacement U	استقرار دایمی
	permanent deformation U	تغییر شکل پایا
	permanent deformation U	تغییر شکل دایمی
	permanent error U	خطای ماندنی
	permanent divorce U	طلاق بائن
	permanent fault U	عیب دائمی
	permanent flow U	ابدهی دایمی
	permanent bar U	حرمت موبد
	permanent error U	خطای دائمی
	permanent consumption U	مصرف دائمی
	permanent flow U	بده دایمی
	permanent bar U	حرمت ابدی
	permanent store U	انباره دائمی
	permanent duty station U	محل خدمت دایمی
	permanent residence permit U	جواز اقامت دائمی
	permanent income hypothesis U	این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
	permanent duty station U	پادگان دایمی
	permanent income hypothesis U	مینامد میباشد . این تئوری یکی از تئوریهای جدیددر باره مصرف است
	permanent income hypothesis U	فرضیه درامد دائمی درباره مصرف
	permanent mold casting U	ریجه
	permanent change of station U	تغییر مکان دایمی
	permanent magnet centering U	تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
	permanent magnet focusing U	تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
	permanent change of station U	تغییر محل دایمی یکان انتقال دایم
	permanent magnet dynamic U	بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
	He has a good permanent job. U	شغل ثابت خوبی دارد
	permanent magnet steel U	فولاد اهنربای دائمی
	permanent court of international arbitra U	دیوان دایمی داوری بین المللی
	semi-permanent hair color [American] U	رنگ مو
	permanent magnet moving coil instrument U	سنجه ارسنوال
	level best U	بسیارعالی
	level U	استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
	level best U	خیلی عالی
	O level U	آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
	level best U	خیلی خوب
	on the level <idiom> U	درستکار ،بی غل وغش
	level U	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
	level out U	برابر کردن
	level U	موزون هدف گیری
	O level U	نمرهی قبولی در این امتحانات
	to level off U	مسطح شدن [ناحیه ای]
	level U	یک دست
	level out U	یکنواخت کردن
	to level off U	یکنواخت شدن [ناحیه ای]
	level with each other U	برابر
	level to U	تراز کردن
	level U	ترازسازی
	level U	ترازکردن
	level U	مسطح کردن
	level U	مسطح شدن
	level U	نشانه گرفتن
	level U	رده
	level U	پایه
	he did his level best U	کوتاهی نکرد
	level U	یک نواخت
	he did his level best U	انچه از دستش برامدکرد
	level U	تراز
	level U	سطح
	level U	میزان
	level U	الت ترازگیری
	level U	هموار
	level U	سطح برابر
	level U	هم تراز
	level U	هم پایه
	level U	تراز سطح افقی افقی کردن
	level U	مستقیم
	A level U	مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
	level U	همسطح
	level U	کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
	level U	سطح ارتفاع
	level U	مسطح
	level U	تراز کردن تراز
	level U	همسطح کردن
	level U	هدف در خط دید شماقرارگرفت
	level U	تراز بنایی
	level with each other U	در یک تراز
	lower level U	سطحپائینی
	one level address U	تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
	one level address U	آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
	multi level U	چند سطحی
	one level memory U	حافظه یک سطحی
	noise level U	سطح پارازیت
	alidade level U	دستگاهسمتنما
	one level address U	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
	one level address U	کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
	noise level U	میزان خش
	nesting level U	سطح تو در تویی
	nesting level U	سطح اشیانهای
	energy level U	تراز انژی
	energy level U	سطح انرژی
	dumpy level U	تراز دوربین دار
	doublet level U	ترازوی دوتایی
	donor level U	ترازدهنده
	oil level U	سطح روغن
	n level logic U	منطق N سطحی
	energy level U	تراز انرژی
	nesting level U	سطح لانهای
	level colour U	رنگ یکدست یا یکنواخت
	level of strength U	میزان استعداد رزمی
	level of supply U	سطح اماد
	level of supply U	سطح انبار
	level of supply U	سطح تدارکات
	impluse level U	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
	impedance level U	مقاومت موجی
	level point U	سطح اب ساکن
	level point U	نقطه مسطح
	level point U	سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
	level premium U	حق بیمه
	level rod U	شاخص
	level surface U	سطح تراز
	level tone U	اهنگ یکنواخت
	level two cache U	حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است
	level wind U	وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری
	low level U	فرومایه
	level of strength U	سطح استعداد رزمی
	initial level U	سطح اولیه
	level control U	کنترل سطح
	level gage U	اندازه گیر سطح
	level land U	زمین مسطح
	level of confidence U	سطح اطمینان
	level of confidence U	سطح اعتماد