English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
peripheral joint U اتصالجانبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
peripheral U باس سریع طراحی شده توسط Intel که تا چند مگاهرتز گنجایش دارد و در کامپیوترهای شخصی بر پایه Pentum برای آداپتورهای شبکه یا گرافیکی استفاده میشود
peripheral U فرفیت ذخیره سازی موجود در وسیله جانبی
peripheral U وسیله ورودی
peripheral U خروجی یا ذخیره سازی که توسط CPU کنترل میشود
peripheral U بخش کوتاه برنامه کامپیوتری که به کاربر امکان دستیابی و کنترل ساده وسیله جانبی میدهد
peripheral U 1-سخت افزار
peripheral U انتقال داده بین CPU و رسانه جانبی
peripheral U مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
peripheral U فرام میکند
peripheral U مشابه 7489
peripheral U آنچه ضروری نیست یا متصل به چیز دیگری است
peripheral U دستگاه جانبی
peripheral U UPC که نمیتواند دستورات را با سرعت طبیعی اجرا کند به علت رسانه جانبی کند
peripheral U مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
peripheral U برنامه یا تابع واسط
peripheral U وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
peripheral U و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است
peripheral U رسانه جانبی که با سرعت بالا با کامپیوتر کار میکند
peripheral U قطعه خارجی پردازنده مرکزی که حاوی خصوصیات جانبی است
peripheral U 1-وسایل جانبی که در کامپیوتر استفاده می شوند مثل چاپگر یا اسکنر. 2-
peripheral U نورس پیشرس
peripheral U وسیله مبدل سیگنالهای ورودی /خروجی و دستورات از کامپیوتر به قالب و پروتکل که رسانه جانبی بفهمد
peripheral U خارجی
peripheral U دورهای وابسته به محیط
peripheral U پیرامونی
peripheral U جنبی
peripheral U دوره امادگی
peripheral U ثانوی
peripheral course U دوره امادگی نظامی
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
peripheral course U دوران پیش دانشگاهی نظامی
peripheral resistance U مقاومت محیطی
peripheral processor U پردازشگر جنبی
peripheral nerves U اعصاب پیرامونی
peripheral unit U واحد جنبی
peripheral community U جامعه پیرامونیperipeteia
peripheral controller U کنترل کننده جانبی
peripheral controller U کنترل کننده جنبی
peripheral slots U شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند
peripheral speed U سرعت محیطی
peripheral device U دستگاه جنبی
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
peripheral driver U محرک جنبی
peripheral equipment U تجهیزات جنبی
peripheral road [British E] U شاهراه پیرامونی
peripheral nervous system U دستگاهعصبجانبی
peripheral equipment operator U متصدی تجهیزات جانبی
peripheral highway [American E] U شاهراه پیرامونی
peripheral device port U قسمتاصلیتنظیماتمحیط
peripheral control unit U واحد کنترل جنبی
v joint U اتصال "وی "
joint and several U تضامنی
joint U بند گاه
joint U درز
joint U ستاد مشترک
joint U مشترک الحاقی
joint U اتصالی
joint U مهره اتصال
joint U اتصال
joint U توام
joint U نیروهای مشترک عملیات مشترک
joint U مشترک بین نیروهای مسلح
joint U لولا
joint U بند
joint U مفصل پیوندگاه
joint U زانویی
joint U جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
joint U مشترک
joint U شرکتی مشاع
joint U شریک
joint U متصل
joint U کردن خرد کردن
joint U بند بند کردن مساعی مشترک
joint U مفصل
joint U درزه
joint U مفصل اتصال ضربهای
joint U بند بند کردن اتصال دادن بند
joint U بهم پیوستن
joint U مشاع
joint U دستگاه کوچک باطریدار که سوارکار بطور غیر مجازروی گردن اسب می گذارد تاتندتر برود
joint U وصله
joint U هرزملات
joint U محل اتصال محل ضربه
joint U تصلب شرائین
joint tenancy U اجاره داری مشترک
lap joint U اتصال نیمانیم
lap joint U اتصال پوششی
lap joint U لبه رویهم افتاده ومتصل بهم
knuckle joint U اتصال زانویی
joint venture U سرمایه گذاری مشترک
longitudinal joint U درز طولی
joint ownership U مالکیت مشاع
lapped joint U اتصال بوسیله پوشش
lap joint U اتصال رویهم
lap joint U اتصال لب به لب
lap joint U اتصال نیم ونیم
joint shares U سهام مشترک
knuckle joint U لولای بند دار
knuckle joint U لولای مفصلی
knee joint U زانو زانویی
joint ownership U اشاعه
joint ownership U اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
joint staff U ستاد مشترک
joint space U محل لحیم
joint space U محل اتصال
joint ownership U مالکیت اشتراکی
joint pin U خار اتصال
joint products U محصولات مشترک
joint servicing U دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
joint services U خدمات مشترک
joint responsibility U مسئوولیت تضامنی
joint resolution U تصمیم مشترک
joint stock U سهامی
joint stock U شرکت سهامی
knee joint U مفصل زانو
knee joint U بندزانو
juke joint U رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
joint zone U منطقه مشترک
joint weld U جوشکاری اتصالی
joint washer واشر اتصال
joint venture U سرمایه گذاری مشترک تجارت مشترک
joint tenants U در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
joint tenants U اجاره داران مشترک
joint tenancy U شرکت در اجاره داری
joint supply U عرضه مشترک
joint stock U سرمایه مشترک
joint resistance U مقدار مقاومت مفصل
longitudinal joint U درز از درازا
magnetic joint U محل ضربه در میدان مغناطیسی
fetlock joint U مویپشتپایاسب
with the joint views of U با جلب نظر
welded joint U اتصال جوش
universal joint U قفل کاردان
universal joint U دو میله متصل بهم وفا دربچرخش
transverse joint U درز از درازا
transverse joint U درز عرضی
toggle joint U مفصل زانویی
swivel joint U مفصل گردان
flare joint U اتصالز-بانه
rail joint U اتصالریل
clip joint <idiom> U شغل سطح پایینی که پراز کلاهبرداری باشد
joint of the foot U قوزک پا [استخوان بندی]
ankle joint U قوزک پا [استخوان بندی]
joint of the foot U قوزک [استخوان بندی]
ankle joint U قوزک [استخوان بندی]
drip-joint U [اتصال بین دو ورق فلزی]
summit joint U درز کلید طاق قوسی
strike joint U شکستگی طولی
strapped joint U اتصال تسمهای
rabbet joint U بست یا مفصل کنش کاوی
propeller joint U چهارشاخه گاردان خودرو
pin joint U اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
universal joint U مفصل چرخنده
scarf joint U جایی که دو سر تیر رانیم ونیم کرده با هم جفت کرده باشند
overlap joint U اتصال نیمانیم
oblique joint U شکستگی کج
mortise joint U اتصال کام
mitre joint U اتصال فارسی
rabbet joint U اتصال دو راهه
raking out of a joint U تهی کردن درزها
raking out of a joint U درز اره شده
slip joint U اتصال ازاد
sleeve joint U اتصال با بوش
seam joint U درز
sealing joint U اتصال اب بندی
sawn joint U درز بریده
sawn joint U درز اره شو
riveted joint U اتصال پرچ
raking out of a joint U درزخراشی
raking out of a joint U درز گشایی
miter joint U برش فارسی
joint ownership U مالکیت مشترک
joint and several liability U مسئوولیت تضامنی
foundation joint U درز اتصالی که بین پی وساختمان تعبیه میشود
flexible joint U اتصال قابل انعطاف
flang joint U اتصال سرلوله
flang joint U اتصال لبه
fitting joint U اتصال مناسب
fish joint U محل اتصال دو خط اهن یادوتیر
finger joint U اتصال انگشتی
expansion joint U درز انبساطی
expansion joint U درز وارفت
expansion joint U درز گسترش درز گشایش
expansion joint U درز انبساط
expansion joint U اتصال چند قسمتی
foundation joint U درز پی
ground joint U اتصال سنبادهای
joint and several guarantee U ضمانت تضامنی
joint adventure U سرمایه گذاری مشترک
joint adventure U تجارت مشترک
joint account U حساب بانکی مشترک
joint account U حساب مشترک
in joint partnership U شراکتا"
in joint partnership U به شراکت
hip joint U مفصل ران
hip joint U مفصل استخوان خاصره وران
hinge joint U مفصل لولایی
jump joint U اتصال لب به لب
elbow joint U بندارنج
elbow joint U زانویی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com