Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
penny whistle
U
نی لبک ساده
penny whistle
U
نی کودکانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
A penny saved is a penny earned..
<proverb>
U
یک شاهى پس اندار یک شاهى در آمد است .
whistle
U
سوت
whistle
U
صفیر
whistle
U
سوت زدن
wet one's whistle
<idiom>
U
نوشیدن الکل
whistle a different tune
<idiom>
U
عوض کردن میل شخصی ویاعقیده گذشته
whistle in the dark
<idiom>
U
سعی درفراموش کردن ترس
wolf-whistle
U
نوعیسوتکهسببتغییرصدااززنبهمردشود
to blow a whistle
U
سوت زدن
steam whistle
U
سوت ماشین
steam whistle
U
سوت بخار
slow whistle
U
تاخیر داور در سوت زدن پس از خطا
referee's whistle
U
سوت داور
home whistle
U
امتیاز واقعی یا فرضی
wolf-whistle
<idiom>
U
سوتی که مرد برای جلب توجه زن(جذاب) می زند
galton whistle
U
سوت گالتن
whistle stop
U
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
delayed whistle
U
سوت اعلام افساید
starting whistle
U
سوت آغاز بازی
[ورزش]
whistle-stop
U
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
final whistle
U
سوت پایان
[ورزش]
Whistle past the graveyard
<idiom>
U
تلاش برای بشاش ماندن در اوضاع وخیم
whistle for the start of the second half
U
سوت آغاز نیمه دوم بازی
not have a penny to one's name
<idiom>
U
آهی در بساط نداشتن
penny
U
کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
penny
U
شاهی
penny whistles
U
نی لبک ساده
in for a penny, in for a pound
<idiom>
U
آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
luck penny
U
پولی که بطور دست لاف هنگام خرید و فروش بکسی بدهند
penny a line
U
ارزان
penny a line
U
پست
penny a line
U
ارزان نویس بی مایه
penny a liner
U
کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
penny for one's thoughts
<idiom>
U
فکرت را به من بگو
He has not a penny to bless himself with .
<proverb>
U
یتى یک پنى ندارد که خرج خود کند.
penny bank
U
صندوق پس انداز
penny whistles
U
نی کودکانه
catch penny
U
قابل تبدیل به پول
At last the penny dropped!
<idiom>
U
آخرش متوجه شد که موضوع چه است!
[اصطلاح]
At last the penny dropped!
<idiom>
U
آخرش دوزاریش افتاد!
[اصطلاح]
a penny for your thoughts
<idiom>
U
[طریقه ای پرسش در مورد اینکه طرف مقابل به چی فکر می کند؟]
penny worth
U
مقدار کم
half penny
U
سکه نیم پنی
You must account for every penny.
باید تا دینار آخر حساب پس بدهی
In for a penny, in for a pound.
U
آب که ازسر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
penny bank
U
بانکی که تا یک پنی هم میتوان در ان گذاشت
penny in the slot
U
سوراخی برای انداختن پول خرد در ان تعبیه شده و پول را در ان می اندازند
peter penny
U
زکات سالیانه که بیشتر به پاپ میداند
penny pinch
U
ذره ذره پول خرج کردن بالئامت خرج کردن
penny worth
U
بها
penny worth
U
معامله
penny worth
U
سودا
penny worth
U
ارزش یک پنی
penny worth
U
انچه برابر یک پنی میتوان خرید
penny wise
U
یک قازی
scrape penny
U
خسیس
scrape penny
U
لئیم
penny gaff
U
نمایشگاه ارزان
penny-pinching
U
تمرینبرایکمخرجکردنوصرفهجوبودن
penny farthing
U
دوچرخههایقدیمیکهچرخجلوازعقببزرگتربود
penny bank
U
دیناری
penny barber
U
دلاک ارزان یا دینار گیر
penny cress
U
خردل پارسی
penny wise
U
صرفه جو
It is not worth a damn ( penny ) .
U
به مفت هم نمی ارزد
at a great penny worth
U
گران
at a great penny worth
U
به بهای زیاد
penny wise and pound foolish
U
دینار شناس و ریال شناس
penny-wise and pound-foolish
<idiom>
U
توجه به چیزی کوچک وکم توجهای به چیزهای با اهمیت
penny wise and pound foolish
U
صرفه جو در پنی و ولخرج درلیره
A penny for your thoughts . Whats exactly on your mind ?
U
به چی؟ فکر می کنی ؟چرا در فکری ؟
Much as the snake hates the penny-royal, the herb .
<proverb>
U
مار از پونه بدش مى آید در لانه اش سبز مى شود .
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com