English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pattern recognition U الگو شناسی
pattern recognition U تشخیص الگو
pattern recognition U الگوشناسی شناسایی الگو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
recognition U اعتراف
recognition U و به حالتی تبدیل میکند که به تواند وارد کامپیوتر شود
recognition U فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
recognition U فرایندی که امکان تشخیص نوری حروف چاپ شده یا نوشته شده را میدهد.
recognition U نرم افزار منط قی که درOCR,AL,...استفاده میشود
recognition U 1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
recognition U و تبدیل به حالتی که بتواند وارد کامپیوتر شود
recognition U تشخیص شناسایی هواپیما یا ناوتشخیص دادن
recognition U تصدیق
recognition U تخصیص
recognition U بازشناسی
recognition U تشخیص بازشناخت
recognition U شناسایی
recognition U به رسمیت شناختن
recognition U شناخت
recognition U شناختگی
defacto recognition U شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
voice recognition U تشخیص صدا
defacto recognition U شناسایی عملی
recognition vocabulary U واژگان بازشناختی
recognition span U فراخنای بازشناخت
defacto recognition U به عنوان یک کشورموجود و مستقل عمل کند
false recognition U بازشناسی کاذب
de jure recognition U شناسایی کامل و دایمی و بدون قیدوشرط یک دولت که در مقابل ان شناسایی عملی وجود دارد
de jure recognition U شناسایی قانونی
vision recognition U تشخیص بصری
character recognition U تشخیص کاراکتر
handwriting recognition U نرم افزاری که متنهای دست نویس را تشخیص میدهد و آنها را به حروف ASCII تبدیل میکند
handwriting recognition U تشخیص دست خط
character recognition U دخشه شناسی
voice recognition U بازشناسی صدا
voice recognition U تشخیص صوتی
recognition test U ازمون بازشناسی
optical recognition device U دستگاه تشخیص نوری
To accord recognition to a new government. U دولت جدیدی را برسمیت شناختن
optical character recognition U تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
magnetic ink character recognition U تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
to pattern out U ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
pattern U شیوه
to pattern out U نمونه شدن برای
pattern U انگاره
pattern U نمونه
pattern U نقشه طرح اصابت گلوله ها
pattern U الگو
pattern U بعنوان الگو بکاربردن
pattern U طرح
pattern U نقش
pattern U خصوصیات فردی
pattern U خصوصیات
pattern U الگو صفات فردی
pattern U بعنوان نمونه یا سرمشق بکار رفتن نظیربودن
pattern U همتا بودن
pattern U تقلیدکردن
pattern U نقشه ساختن
pattern U طرح ساختن
pattern U سرمشق
pattern U انگاره نقش
pattern U نقشه شکل
pattern U بطور نمونه ساختن
pattern U ردیف بندی
pattern U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
pattern U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
pattern U الگوقالب
pattern U محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
pattern U مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
pattern U نقش ونگار
pattern making U مدل سازی
pattern making U نمونه سازی
pattern plate U صفحه مدل
pattern maker U قالب ساز
pattern laying U مین گذاری طراحی شده
pattern maker U طرح ساز
pattern laying U مین گذاری مدل دار
pattern lady U بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
pattern generator U مولد تعمیر کار
target pattern U شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
pattern offense U موضعگیری در برابر حریف
Afshan [all-over pattern] U طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
cane pattern U طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد
Herati pattern U طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
move of pattern U [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
key pattern U زنجیره یونانی
test pattern U طرح ازمایشی
key pattern U زبانه یونانی
target pattern U شکل قرار گرفتن هدف
stimulus pattern U طرح محرک
radiation pattern U الگوی تابش
pattern shop U کارگاه مدل سازی
diaper pattern U طرح گل و بلبل تکراری [بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
pattern recognitation U تشخیص الگو
punch and pattern U سوراخوحککردن
pattern bombing U بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
activation pattern U طرح برانگیختگی
drilling pattern U طرح مته کاری
crosshatch pattern U طرح شطرنجی
disruptive pattern U اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
dispersion pattern U مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
dispersion pattern U شکل پراکندگی
attack pattern U الگوی تک
attack pattern U ارایش تک
demand pattern U الگوی تقاضا
deflection pattern U مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
deflection pattern U مستطیل انحراف
pattern of development U الگوی توسعه
controlled pattern U بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
bravo, pattern U شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
bit pattern U الگوی بیتی
bit pattern U الگوی ذرهای
drilling pattern U نمونه مته کاری الگوی مته کاری
effective pattern U منطقه اصابت موثر
pass pattern U مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
movement pattern U انگاره حرکتی
movement pattern U الگوی حرکتی
holding pattern U کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
herringbone pattern U طرح جناغی
bar pattern U ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
antenna pattern U انتشار انتن
fallout pattern U نمونه ریزش اتمی
antenna pattern U طرح انتشارامواج انتن
fallout pattern U شکل ریزش
factor pattern U طرح عاملی
effective pattern U منطقه اثر موثر
energy pattern U نقشه انرژی
energy pattern U الگوی انرژی
weaving pattern brush U مجموعهبرسموجدار
weaving pattern lever U اهرم مجموعهموجدار
fundamental motor pattern U انگاره بنیادی حرکت
battery groung pattern U طرح گسترش توپهای اتشبار
basket weave pattern U طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
weft-face pattern U [بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
battery groung pattern U وضع قرار گرفتن توپها درموضع تیر
stitch pattern memory U حافظهبافتودوخت
pattern start key U کلیدشروعبافت
fundamental motor pattern U الگوی بنیادی حرکت
pattern milling attachment U تجهیزات فرز مدل
pattern perception test U ازمون ادراک طرحها
developmental motor pattern U الگوی حرکت تکوینی
sport skill pattern U الگوی مهارت ورزشی
spot pattern test U ازمون طرح نقطه ها
admiralty pattern anchor U لنگر میله دار
photo pattern generation U تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
pattern construction drawing U الگوی نقشههای ساختمانی
operational pattern of marks by night U نقشیازعلائممشخصبرایشب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com