Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 172 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pattern maker
U
قالب ساز
pattern maker
U
طرح ساز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
maker
U
سازنده
the maker
U
خالق
the maker
U
افریدگار
maker
U
خالق
the maker
U
افریننده
die maker
U
حدیده ساز
tool maker
U
ابزار مند
wine maker
U
شراب ریز
decision maker
U
تصمیم گیرنده
watch maker
U
ساعت ساز
die maker
U
فرم ساز
candle maker
U
شماع
candle maker
U
شمع ساز
clock maker
U
ساعت ساز
pasta maker
U
خمیردرستکن
bead maker
U
مهره ساز
label maker
U
اتیکتساز
boiler maker
U
متصدی دیگ بخار
boiler maker
U
سازنده دیگ بخار
box maker
U
صندوق ساز
box maker
U
جعبه ساز
brick maker
U
اجرپز
tea maker
U
چای دم کن
taste maker
U
سلیقه افرین
map maker
U
نقشه کش
match maker
U
ترتیب دهنده مسابقه
money maker
U
پول گرد کردن
rope maker
U
طناب ساز
pace maker
U
راهنما
pace maker
U
پیشقدم
page maker
U
برنامه قوی کاربردی و نشررومیزی
road maker
U
کارگر راه
tool maker
U
ابزار ساز
map maker
U
نقشه ساز
mantua maker
U
خیاط زنانه
mantua maker
U
زنانه دوز
stucco maker
U
گچبر
soap maker
U
صابون پز
shot maker
U
فشنگ ساز
hay maker
U
علف خشک کن
hay maker
U
علف دروکن علف چین
hay maker
U
دستگاه علف خشک کنی
shoe maker
U
کفشدوز
shirt maker
U
پیراهن دوز
vontact maker
U
کنتاکتور
policy maker
U
سیاست ساز و سیاست افرین تعیین کننده خط مشی سیاسی
mischief-maker
U
دو بهم زن
mischief maker
U
دو بهم زن
rope maker
U
شالنگی
cabinet maker
U
فرنگی ساز
cabinet-maker
U
فرنگی ساز
cabinet-maker
U
قفسه ساز
cabinet-maker
U
مبل ساز
cabinet maker
U
قفسه ساز
cabinet maker
U
مبل ساز
espresso coffee maker
U
قهوهجوش
maker of earthenware pipe
U
کولمال
ice cream maker
U
بستنیساز
maker of paneled ceiling
U
قاب ساز
tile maker's craft
U
کاشیگری
Neapolitan coffee maker
U
قهوهسازناپلی
vacuum coffee maker
U
تخلیهقهودرستکن
automatic filter coffee maker
U
صافیقهوهجوشاتوماتیک
pattern
U
انگاره
pattern
U
نمونه
pattern
U
خصوصیات فردی
pattern
U
خصوصیات
pattern
U
طرح
pattern
U
بعنوان نمونه یا سرمشق بکار رفتن نظیربودن
pattern
U
همتا بودن
pattern
U
تقلیدکردن
pattern
U
الگو صفات فردی
pattern
U
طرح ساختن
pattern
U
نقشه ساختن
pattern
U
نقش
pattern
U
بعنوان الگو بکاربردن
pattern
U
الگو
pattern
U
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
pattern
U
بطور نمونه ساختن
pattern
U
نقشه شکل
pattern
U
الگوقالب
pattern
U
ردیف بندی
pattern
U
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
pattern
U
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
pattern
U
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
to pattern out
U
ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
pattern
U
سرمشق
to pattern out
U
نمونه شدن برای
pattern
U
نقش ونگار
pattern
U
شیوه
pattern
U
نقشه طرح اصابت گلوله ها
pattern
U
انگاره نقش
key pattern
U
زبانه یونانی
test pattern
U
طرح ازمایشی
pattern shop
U
کارگاه مدل سازی
pattern recognition
U
الگوشناسی شناسایی الگو
pattern recognition
U
تشخیص الگو
pattern recognition
U
الگو شناسی
pattern plate
U
صفحه مدل
pattern recognitation
U
تشخیص الگو
key pattern
U
زنجیره یونانی
move of pattern
U
[وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
radiation pattern
U
الگوی تابش
target pattern
U
شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
stimulus pattern
U
طرح محرک
target pattern
U
شکل قرار گرفتن هدف
punch and pattern
U
سوراخوحککردن
Afshan
[all-over pattern]
U
طرح افشان
[با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
cane pattern
U
طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد
diaper pattern
U
طرح گل و بلبل تکراری
[بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
Herati pattern
U
طرح هراتی
[در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
pattern offense
U
موضعگیری در برابر حریف
pattern of development
U
الگوی توسعه
antenna pattern
U
انتشار انتن
demand pattern
U
الگوی تقاضا
dispersion pattern
U
شکل پراکندگی
dispersion pattern
U
مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
disruptive pattern
U
اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
drilling pattern
U
طرح مته کاری
drilling pattern
U
نمونه مته کاری الگوی مته کاری
effective pattern
U
منطقه اصابت موثر
effective pattern
U
منطقه اثر موثر
energy pattern
U
نقشه انرژی
deflection pattern
U
مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
deflection pattern
U
مستطیل انحراف
crosshatch pattern
U
طرح شطرنجی
antenna pattern
U
طرح انتشارامواج انتن
attack pattern
U
الگوی تک
attack pattern
U
ارایش تک
bar pattern
U
ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
activation pattern
U
طرح برانگیختگی
bit pattern
U
الگوی ذرهای
bit pattern
U
الگوی بیتی
bravo, pattern
U
شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
controlled pattern
U
بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
energy pattern
U
الگوی انرژی
factor pattern
U
طرح عاملی
pass pattern
U
مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
pattern bombing
U
بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
pattern generator
U
مولد تعمیر کار
pattern lady
U
بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
pattern laying
U
مین گذاری مدل دار
pattern laying
U
مین گذاری طراحی شده
pattern making
U
نمونه سازی
pattern making
U
مدل سازی
holding pattern
U
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
movement pattern
U
انگاره حرکتی
movement pattern
U
الگوی حرکتی
fallout pattern
U
نمونه ریزش اتمی
herringbone pattern
U
طرح جناغی
fallout pattern
U
شکل ریزش
pattern perception test
U
ازمون ادراک طرحها
weft-face pattern
U
[بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
admiralty pattern anchor
U
لنگر میله دار
spot pattern test
U
ازمون طرح نقطه ها
sport skill pattern
U
الگوی مهارت ورزشی
weaving pattern lever
U
اهرم مجموعهموجدار
weaving pattern brush
U
مجموعهبرسموجدار
basket weave pattern
U
طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
stitch pattern memory
U
حافظهبافتودوخت
developmental motor pattern
U
الگوی حرکت تکوینی
pattern milling attachment
U
تجهیزات فرز مدل
pattern construction drawing
U
الگوی نقشههای ساختمانی
photo pattern generation
U
تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
fundamental motor pattern
U
انگاره بنیادی حرکت
fundamental motor pattern
U
الگوی بنیادی حرکت
pattern start key
U
کلیدشروعبافت
battery groung pattern
U
طرح گسترش توپهای اتشبار
battery groung pattern
U
وضع قرار گرفتن توپها درموضع تیر
operational pattern of marks by night
U
نقشیازعلائممشخصبرایشب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com