English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 43 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
parting of metals U تجزیه فلزات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parting U جداشونده
parting U تفکیک
parting U جداسازنده
parting U جدائی
parting U عزیمت
parting U تقسیم تجزیه
the parting on the right U فرق سر به راست
parting U جداشونده جداسازنده
parting shot U تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
parting shots U تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
gold parting U تصفیه طلا
parting injuncyions U دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
parting of the ways U جای جدا شدن چندراه
parting of the ways U جایی که باید یکی از چندچیزرابرگزید
parting of two roads U سه راه
parting salute U سلام نظامی با توپ و غیره برای عزیمت اشخاص سلام بدرقه
the parting in the middle U فرق وسط
the parting on the left U فرق سر به چپ
parting [British E] U فرق سر [مدل مو]
Left parting U جداشونده چپ
metals U فلزی کردن
metals U : سنگ ریزی کردن
metals U ماده مذاب
metals U ماده
metals U جسم فلزی
metals U : فلز
metals U بافلزپوشاندن
metals U فلز
die parting line U درز حدیده
noble metals U فلزات نجیب
base metals U فلزات بنیانی
base metals U فلزات اصلی فلزات کم بها
base metals U فلز پست
base metals U فلز پایه
dioxide; metals U دیاکسید-فلزات
examples of metals U نمونهجنسها
transmutation of metals U استحاله فلزات باعلم کیمیا کیمیاگری
precious metals U سیم وزرو گاهی پلاطین
coinage metals U فلزات مسکوک
native metals U فلزات خالص طبیعی
post transition metals U فلزات پس واسطه
white bearing metals U فلزات سفید یاطاقان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com