Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
parol contract
U
قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parol
U
شفاهی
by parol
U
زبانی
by parol
U
شفاها
parol
U
کلمه
parol
U
قول
parol
U
گفته
parol arrest
U
جلب شفاهی
parol arrest
U
توقیف شفاهی
parol arrest
U
جلب و توقیف فردی که درحضور رئیس دادگاه بخش مرتکب اخلال نظم عمومی شده است
parol evidence
U
شهادت شفاهی
parol promise
U
قرارداد شفاهی
open-ended employment contract
[employment contract of unlimited duration]
U
قرارداد کار بدون مدت
in contract
U
طبق قرارداد
according to the contract no. ...
U
طبق قرارداد شماره ...
all in contract
U
قراداد کلی
all in contract
U
قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
to contract something from somebody
U
از کسی چیزی
[بیماری]
گرفتن
contract with
U
عقد کردن
by contract
U
بطور مقاطعه
contract
U
مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract
U
منقبض کردن
contract
U
دچارشدن
contract
U
منقبض شدن
contract
U
کنترات کردن منقبض کردن
contract
U
:قرارداد
contract
U
قرارداد
contract
U
پیمان
contract
U
همکشیدن
contract
U
منقبض شدن مخفف کردن
contract
U
مقاطعه
contract
U
کنترات پیمان .
contract
U
مقاطعه کاری کردن
contract
U
قرردادبستن
contract
U
: پیمان بستن
contract
U
قرارداد بستن
contract
U
عقد
contract
U
تعهد
contract
U
پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
provisions of a contract
U
مواد قرار داد
parties to a contract
U
طرفین قرارداد
parties to the contract
U
متعاملین
parties to the contract
U
طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
privity in contract
U
انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
privity of contract
U
مسئولیت طرفین قرارداد
privity of contract
U
رابطه متعاقدین
provisions of a contract
U
شرایط قرار داد
prime contract
U
قرارداد اصلی
parties to a contract
U
طرفین متعاهدین
performance of a contract
U
اجرای قرارداد
parties to the contract
U
طرفین عقد
parties to the contract
U
متعاقدین
privity of a contract
U
مسئوولیت طرفین قرارداد
negotiated contract
U
قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
lease contract
U
اجاره نامه
lease contract
U
عقد اجاره
license contract
U
قرارداد اجازه استفاده
marriage contract
U
عقد نامه
marriage contract
U
عقد نکاح
multilateral contract
U
قرارداد چند جانبه
open contract
U
قرارداد باز
open contract
U
قرارداد غیر معین
operation of contract
U
نفوذ قرارداد
optional contract
U
عقد خیاری
optional contract
U
مجازی
optional contract
U
خیاری
optional contract
U
غیر واجب
contract scheduling
U
برنامه ریزی قرارداد
law of contract
U
قانون قرارداد
quasi contract
U
شبه عقد
cottage contract
U
نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
unilateral contract
U
قرارداد یک جانبه
unconditional contract
U
عقد منجز
unauthorized contract
U
عقد فضولی
to guarantee a contract
U
اجرای قراردادی راضمانت کردن
to draw up a contract
U
قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
to come within the scope of a contract
U
در حیطه یک قرارداد بودن
to put to contract
U
بمناقصه گذاشتن
unilateral contract
U
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
unilateral contract
U
قراردادایقاعی
unilateral contract
U
تعهد یک جانبه ایقاع
Bilateral contract.
U
پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
written contract
U
پیمان نامه
we demand p in our contract
U
ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
void contract
U
عقد باطل
value cost contract
U
پیمان بستن با قیمتهای پایه
validity of contract
U
صحت قرارداد
validity of a contract
U
اعتبار قرارداد
valid contract
U
عقد صحیح
the life of a contract
U
مدت یک قرارداد
the contract is still valid
U
خودباقی است
service contract
U
قرارداد خدمت
sales contract
U
قرارداد فروش
reward contract
U
عقد جعاله
revocable contract
U
عقد مجاز
revocable contract
U
عقد جایز
requirements of a contract
U
مقتضای عهد
quasi contract
U
عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
service contract
U
قرارداد انجام خدمت
service contract
U
قرارداد خدماتی
simple contract
U
قرارداد شفاهی
the contract is still valid
U
قراردادباعتبار
stipulation of a contract
U
مفاد قرارداد
social contract
U
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
social contract
U
قرارداد اجتماعی
social contract
U
قرار داد اجتماعی
simple contract
U
عقد منعقد درسند عادی
quasi contract
U
شبه قرارداد
contract of sales
U
قرارداد فروش
contract guarantee
U
ضمانت قرارداد
contract guarantee
U
ضمانتنامه قرارداد
contract for supply
U
قرارداد جهت ارائه کالا
contract curve
U
منحنی قرارداد
contract curve
U
منحنی مبادله
contract control
U
کنترل دینامیکی
contract control
U
کنترل تغایر
contract clause
U
شرط متعارف در هر قرارداد
conditions of contract
U
شرایط قرارداد
contract note
U
سند قرارداد
contract note
U
سند مقاطعه توافق نامه
contract of sale
U
عقد بیع
contract of sale
U
قرارداد فروش
contract of reward
U
جعاله
contract of guarantee
U
عقد ضمان
contract of guarantee
U
ضمان عقدی
contract of farmletting
U
قرارداد مزارعه
contract of farmletting
U
مزارعه
contract of affreightment
U
قراردادحمل
contract of affreightment
U
قرارداد اجاره کشتی
conditional contract
U
عقد معلق
conditional contract
U
عقد مشروط
breach of contract
U
تخلف از قرارداد
breach of contract
U
نقض مفادقرارداد
breach of contract
U
نقض قرارداد
bilateral contract
U
قرارداد دو جانبه
based on a contract
U
قراردادی
award a contract
U
قراردادی را واگذار کردن
avoidance of a contract
U
لغو یک قرارداد
assignment of contract
U
انتقال قرارداد
completion of a contract
U
انجام یک قرارداد
conclusion of a contract
U
مبایعه
conclusion of a contract
U
parties two between asale of
enter into a contract
U
منعقد کردن عقد
enter into a contract
U
عقد بستن
conclude a contract
U
منعقد کردن عقد
conclude a contract
U
عقد بستن
composition contract
U
قرارداد ارفاقی
completion of contract
U
امضای قرارداد
completion of a contract
U
انجام دادن قرارداد
assignment of contract
U
واگذاری قرارداد
illegal contract
U
قرارداد غیر قانونی
inoperative contract
U
عقد غیر نافذ
executed contract
U
قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
executory contract
U
عقد موجل
executory contract
U
قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
forced contract
U
عقد مکره
formula of contract
U
صیغه عقد
frustrated contract
U
قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
frustration of contract
U
بی نتیجه ماندن قرارداد
fulfill a contract
U
قرارداد را اجرا کردن
perform a contract
U
قرارداد را اجرا کردن
futures contract
U
قرارداد اینده
guarantee a contract
U
اجرای قراردادی را ضمانت کردن
dishonour a contract
U
قرارداد را محترم نشمردن
gratuitous contract
U
عقد غیر معوض
haulage contract
U
قرارداد حمل و نقل
honour a contract
U
قرارداد را محترم شمردن
invalid contract
U
عقد فاسد
discharge of contract
U
انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
labor contract
U
قرارداد کار
contract record
U
سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
futures contract
U
قرارداد سلف
contract specification
U
مشخصات قرارداد
contract termination
U
فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
contract work
U
پیمانکاری
contract quantity
U
حجم قرارداد
contract period
U
دوره قرارداد
cost plus contract
U
قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
cost contract
U
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
contract period
U
مدت قرارداد
irrevocable contract
U
عقد لازم
The party to the contract (agreement).
U
طرف قرارداد
To conclude an agreement (contract).
U
قراردادی بستن
In this contract , there are no loopholes for either party .
U
دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
To be in the red . To contract a debt .
U
قرض بالاآوردن
This contract is of unlimited duration.
U
طول مدت این قرارداد نامحدود است.
to pull off something
[contract, job etc.]
U
چیزی را تهیه کردن
[تامین کردن]
[شغلی یا قراردادی]
No such a thing has been stipulated in the contract.
U
درقرارداد چنین چیزی قید نشده است
The contract has been draw up in eight articles .
U
این قرار داد درهشت ماده تنظیم شده است
The contract has a few years to run .
U
به انقضای قرار داد چند سال مانده
To annul
[abrogate]
a contract
قراردادی را باطل کردن
yellow dog contract
U
قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
cost sharing contract
U
قرارداد اشتراک در هزینه ها
contract escalation clause
U
ماده تعدیل قرارداد
open end contract
U
قرارداد باز
contract in set form
U
قرارداد تیپ
contract technical instructor
U
مربی فنی پیمانی
sole distributor contract
U
قرارداد توزیع انحصاری
contract bonds and guarantees
U
ضمانتنامه ها و تضمیننامههای قرارداد
time the essence of the contract
U
مدت در حالی که از اصول اساسی عقد باشد
contract shipment number
U
شماره بارنامه کالای ارسالی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com