English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
parallel conversion U تبدیل موازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
conversion U تغییر
conversion U تغییر مذهب
conversion U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion U لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion U تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
conversion U قلب
conversion U استفاده بلاجهت و من غیر حق از مال غیر اختلاس کردن تبدیل یک بدهی به بدهی دیگربا نرخ ارز کمتر
conversion U تبدیل
conversion U تسعیر
conversion U تغییرکیش
conversion U نوکیشی
conversion U پرتاب ازاد
conversion of data U تبدیل عناصر
conversion of shares U تبدیل سهام
conversion price U بهای تبدیل
conversion rate U نرخ تبدیل
conversion reaction U واکنش تبدیلی
conversion scale U مقیاس خطی
conversion scale U مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
conversion table U جدول تبدیل
conversion tables U جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
conversion transconductance U رسانایی متقابل وارون
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
conversion neurosis U روان رنجوری تبدیلی
conversion hysteria U هیستری تبدیلی
code conversion U تبدیل رمز
code conversion U تبدیل کد
conversion angle U زاویه حامل مسیر ناو
conversion angle U زاویه تبدیل گرای مسیر ناو
conversion cost U هزینه تبدیل
conversion cost U هزینه تسعیر
conversion efficiency U بازده تبدیل
conversion factor U ضریب تبدیل
internal conversion U تبدیل باطنی
data conversion U تبدیل داده ها
frequency conversion U تبدیل فرکانس
internal conversion U تبدیل درونی
media conversion U تبدیل رسانه ها
phased conversion U تبدیل مرحله بندی شده
process conversion U تبدیل فرایند
conversion price U قیمت تبدیل
loan conversion U تجدید نظر در شرایط وام
file conversion U تبدیل فایل
fiel conversion U تبدیل فایل
double conversion U تبدیل دوگانه
fiel conversion U تبدیل پرونده
direct conversion U تبدیل مستقیم
decimal to binary conversion U تبدیل دهدهی به دودوئی
decimal to hexadecimal conversion U تبدیل دهدهی به شانزده شانزدهی
binary to octal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
decimal to octal conversion U تبدیل دهدهی به هشت هشتی
standard conversion factor U ضریب تبدیل استاندارد
binary to decimal conversion U تبدیل دودوئی به دهدهی
energy conversion efficiency U راندمان تبدیل انرژی
file conversion utility U برنامه کمکی تبدیل فایل
binary to hexadecimal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
image conversion equipment U دستگاه مبدل تصویر
internal conversion coefficient U ضریب تبدیل داخلی
bulk petroleum conversion kit U جعبه وسایل تبدیل خودروی عمومی به خودرو حمل موادسوختی
conversion loss of frequency changer cry U اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
is parallel to U مساویاست
parallel U موازی کردن برابر کردن
is not parallel to U مساوینیست
parallel U نظیر مطابق بودن با
parallel U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallel U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallel U تعداد آدرسهای متصل به هم
parallel U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallel U داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
parallel U که همزمان ارسال شود
parallel U خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
parallel U ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallel U همسو
parallel U همتا
parallel U شنت
parallel U همگام قرینه
parallel U انشعاب
parallel U موازی کردن اسکیها
parallel U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallel U مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallel U بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallel U تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
parallel U 1-
parallel U که دو یا چند پردازنده همزمان یک یا چند موضوع داده کار می کنند. 2-دو یا چند بیت کلمه ارسالی روی خط جداگانه در یک زمان
parallel U متوازی
without parallel U بی مانند بی نظیر
parallel U همزمان
parallel U برابر خط موازی
parallel U موازی
parallel U کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallel U آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallel U اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallel U تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
parallel U ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
parallel U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallel U که همزمان ارسال می شوند
parallel U مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallel U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel U کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallel U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel processor U موازی پرداز
parallel processing U پردازش موازی
parallel printing U چاپ موازی
parallel processor U پردازنده موازی
parallel printer U چاپگر موازی
parallel port U درگاه موازی
parallel operation U عملیات موازی
parallel operation U عملکرد موازی
parallel operation U عمل موازی
parallel reading U خواندن موازی
parallel ruler U خط کش موازی
parallel run U اجرای موازی
running in parallel U پردازش موازی
two parallel lines U دو خط موازی
parallel transmission U ارسال موازی
parallel transmission U انتقال موازی
parallel tests U ازمونهای همتا
parallel system U شبکه موازی
parallel storage U انبارش موازی
parallel storage U انباره موازی
parallel sheaf U مروحه موازی
to decline from the parallel U از حالت موازی خارج شدن
parallel law U قانون توازی
bit parallel U طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
parallel bars U میلههای پارالل
parallel bars U مانع در پرش اسب
parallel bars U پارالل ژیمناستیک
parallel aerofoil U ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
parallel adder U جمع کننده موازی
parallel adder U افزایشگر موازی
parallel access U دستیابی موازی
parallel access U با دست یابی موازی
parallel perspective U پرسپکتیو همرو یا موازی
parallel series U مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
axially parallel U موازی محوری
axially parallel U در راستای محوری
connect in parallel U بطور موازی اتصال دادن
parallel cells U یاختههای موازی
parallel transmission U مخابره موازی
parallel interface U رابط موازی
parallel feed U خورد موازی
parallel connection U اتصال موازی
parallel items U سوالهای همتا
parallel computer U کامپیوتر موازی
parallel column U ستونهای موازی
parallel circuit U مدار شنتی
parallel clamp U گیره پیچی موازی
parallel circuit U مدار موازی
anti parallel feeding U تغذیه مخالف
uneven parallel bars U پارالل زنان
force displaced in parallel U [بردار] نیروی بطور موازی جابجا شده
parallel search storage U انباره جستجوی موازی
parallel gap welder U جوشگر شکاف موازی
series parallel dimming U اتصال زنجیری- موازی لامپها
parallel resonant circuit U مدار همنوای موازی
parallel input output U ورودی و خروجی موازی
parallel trussed girder U تیر شبکهای موازی
random parallel tests U ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
retrospective parallel running U اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
series parallel connection U اتصال زنجیری- موازی
series parallel connection U اتصال سری- موازی
They have successfully managed the balancing act between retaining the rustic charm and modern conversion. U آنها با موفقیت توانستند تعادل بین افسون روستایی و تبدیل مدرن را ایجاد کنند.
ball and parallel roller bearings U یاطاقان غلطکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com