English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
panic buying U خریدعمدهازترسآمدنقحطی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
panic U در بیم وهراس انداختن
panic U وحشتزدگی
panic U هراس وحشت زده کردن
panic U وحشت
panic U اضطراب و ترس ناگهانی
panic U دهشت
buying U خرید
buying U خریداری
panic struck U وحشت زده
panic grass U گاورس
panic grass U جاورس
panic monger U کسیکه با دادن خبرهای بی پروپامردم را دچارهراس میسازد
panic stricken U دست پاچه بی جهت سراسیمه
panic stricken U وحشت زده
panic struck U دست پاچه بی جهت سراسیمه
Don't panic! U هراس نکن!
panic-stricken U وحشتزده
panic-stricken U دست پاچه
buying rate U نرخ خرید
blanket buying U خرید بصورت عمده
bulk buying U خرید فله
preclusive buying U خرید پیشگیری کننده
bulk buying U خرید درحجم زیاد
Examine it first before buying. U قبل از خرید امتحانش کن
bulk buying U خرید بصورت عمده
blanket buying U خریدکالاهای متعدد
blanket buying U خرید کلی
buying price U قیمت خرید
field buying U خرید کردن در صحرا خرید محلی
field buying U خریددر صحنه جنگ
impulse buying U خرید بی مقدمه
impulse buying U خریدناگهانی
impulse buying U خرید بدون برنامه ریزی
buying and selling U خرید و فروش
field buying U خرید در صحرا
To lose onehead . To get into a panic. U دست پاچه شدن
push the panic button <idiom> U از ترس قلبش فرو ریخت
clearing and switch buying U توافق تجاری دوجانبهای که براساس ان دو کشور متعهدبه مبادله مقدار معینی کالامی گردند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com