Perdic | panel board | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	panel board U	تابلوی برق

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	switch board panel U	تابلو کلید
Other Matches

	on the panel U	جزوصورت گرفته
	panel U	تخته کوبیدن
	panel U	صورت اسامی اشخاص
	panel U	صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
	panel U	ورقه درپوش
	panel U	پانل
	panel U	نقاشی روی چوی
	panel U	یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشان دهندههای وضعیت
	panel U	یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
	panel U	تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
	panel U	چاپگر
	panel U	نمایشگر ویدیو و mouse را نگه می دارد
	panel U	بخش مسط ح محفظه با قط عات کنترل و سوکت
	on the panel U	ثبت شده
	panel U	قاب تختهای قاب تزئینی
	panel U	تابلوی برق
	panel U	هیئت
	panel U	نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
	panel U	قاب عکس
	panel U	قاب سقف
	panel U	صفحه
	panel U	قطعه
	panel U	هیئت تشک پالان
	panel U	تابلو
	panel U	قطعه مستطیلی شکل
	panel U	قسمت جلوی پیشخوان اتومبیل وهواپیماوغیره
	panel U	قاب گذاردن حاشیه زدن به
	panel U	جعبه کلیدبرق
	panel U	صفحه کلید
	panel U	صفحه تقسیم برق
	panel U	پرده مخابرات
	panel U	پرده شبکه مخابرات
	panel U	میزگرد
	panel U	صفحه نمودارجعبه سویچها
	sail panel U	صفحهقایقرانی
	radiator panel U	صفحهرادیاتور
	photovoltaic panel U	تابلویقدرتزاینوری
	built in panel U	تابلوی نصب
	modesty panel U	صفحهحفظعفت
	middle panel U	قابچوبیمیانی
	ceiling panel U	لقط
	data panel U	دکمهاطلاعات
	marking panel U	پرده علامت گذاری مین
	marking panel U	پرده شناسایی
	scuttle panel U	صفحهحبله
	side panel U	حاشیهکناری
	plywood panel U	تخته چندلا
	panel code U	علامت رمزپرده شناسایی
	panel code U	کد پرده مخابرات
	panel box U	جعبه تابلو
	back panel U	صفحه عقبی
	panel work U	تخته کوبی
	operating panel U	تابلوی عملکرد
	panel cutout U	فیوز تابلو
	to panel a wall U	دیواری را تخته کوبی کردن
	patch panel U	تابلوی سرهم بندی
	access panel U	پانل یا قابی که برای اسانترکردن تعمیرات وبازرسی براحتی برداشته و یانصب میشود
	solar panel U	پهنهی آفتابگیر
	door panel U	بخش مسطح درب
	to panel a dress U	جامه زنانه را با تیکهای ازرنگ دیگر اراستن
	to panel a door U	تنکه بدر گذاشتن
	trim panel U	آرایندهتختهمیانی
	feeder panel U	تابلوی تغذیه
	the panel of a door U	تنکه در
	panel work U	تنکه سازی
	front panel U	تابلوی جلو دار
	front panel U	مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
	fuse panel U	تابلوی فیوز
	fuse panel U	پانل فیوز
	distribution panel U	تابلوی توزیع
	touch panel U	صفحه حساس به تماس
	marking panel U	پرده مخابرات
	code panel U	رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
	control panel U	تابلوی کنترل
	control panel U	صفحه کنترل
	control panel U	تابلوی فرمان
	control panel U	پانل مخصوص نصب کنترل ها
	control panel U	صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
	maintenance panel U	تابلوی نگهداشت
	signal panel U	پرده مخابرات
	veneer panel U	صفحه روکش
	graphic panel U	تابلو نگارهای
	panel discussion U	بحث میزگرد
	panel house U	جنده خانه
	panel screen U	صفحه
	panel truck U	بارکش کوچک موتوری
	panel truck U	یک نوع خودرو برای حمل بیسیم و غیره
	drapery panel U	چین پرده ای
	panel wall U	اگین دیوار
	panel formwork U	قالببندی پیاده شونده
	panel formwork U	تخته قالب بندی بتن
	panel interview U	مصاحبه میزگرد
	flat panel display U	صفحه نمایش مسطح
	plasma panel display U	وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
	touch sensitive panel U	صفحه حساس به تماس
	video connection panel U	صفحهاتصالبهنمایشگر
	solar cell panel U	صفحهباطریخورشیدی
	control panel device U	ابزار تابلوی کنترل
	electrical connection panel U	صفحهاتصالبهبرق
	overhead switch panel U	صفحهکلیدبالایسر
	central control panel U	مرکز کنترل
	plasma display panel U	صفحه نمایش گازی
	central control panel U	تابلوی مرکزی کنترل
	liquid crystal bar graph panel indicator U	شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
	board U	وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
	board U	پانسیون شدن
	i got it over board U	انرادرکشتی اوردم
	board U	هیات
	board U	هیئت ژوری
	board U	هیئت کمیسیون
	board U	کمیته تخته کار صفحه چارت
	go by the board U	از ناو پرت شدن
	board U	تخته حاوی نقشه
	board U	سوار
	board U	مقوا
	board U	شدن
	board U	تابلوی امتیازات
	i/o board U	تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند
	board U	تخته پوش کردن
	board U	سوارشدن بکنارکشتی امدن
	board U	میز غذا
	board	تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح
	board U	تابلو
	board U	غذای روی میز
	to go on board U	سوارکشتی شدن
	to board out U	بیرون ازخانه خود غذاخوردن
	board U	میزشوریادادگاه
	board U	هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
	board U	تخته
	with whom do you board U	پیش کی غذا میخورید و منزل میکنید
	board U	هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
	across the board U	سرجمع
	board U	اغذیه
	board U	منزل کردن
	board U	سکوی شیرجه
	board U	صفحه مدار
	board U	کشتی
	over the board U	بازی شطرنج حضوری
	board U	وسیله نصب مسط ح که روی آن قط عات الکترونیکی نصب و متصل اند
	board U	BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
	board U	تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
	board U	تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
	board U	تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
	on board <idiom> U	وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
	To get on board. U	سوار کشتی شدن
	on board U	که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
	board U	جلد کردن تخته
	board U	صفحه یامیز شطرنج
	above board	به طور آشکار
	across the board	یکسره
	board U	روکش کردن
	above board U	بی حیله
	across the board U	شامل تمام طبقات
	by the board U	از طرف پهلوی ناو
	board U	برد
	spring board U	تخته شیرجه
	paste board U	کارت
	status board U	تابلوی نشان دهنده وضعیت
	pig board U	تخته کوچک برای موجهای کوچک
	switch board U	صفحه کلید برق یاتلفن
	scaffold board U	تخته چوب بست
	spotting board U	طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
	paste board U	مقوا
	status board U	تابلوی وضعیت
	particle board U	تخته خرده چوب
	particle board U	نوتخته
	string board U	تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
	status board U	تابلو وضعیت
	story board U	مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
	straw board U	مقوای ضخیم
	playing the board U	بازی بر صفحه
	splash board U	سپر پاشنه قایق
	range board U	میز تنظیم مسافت
	range board U	طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
	reserve on board U	مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
	selection board U	هیات گزینش
	seguin board U	تخته سگن
	sea board U	خط ساحلی
	sea board U	دریاکنار
	sea board U	کناردریا
	sea board U	کناره دریا
	scale board U	تخته نازک
	scaffold board U	تخته زیر پا
	runing board U	رکاب
	programmer board U	برد برنامه ریز
	shoe board U	علامتی به شکل نعل اسب درشرطبندیها
	press board U	مقوای فشرده
	playing the board U	بازی فی نفسه
	sliding board U	سراشیبی
	sliding board U	سرسره
	skim board U	تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
	plotting board U	پلاتینگ برد
	plotting board U	صفحه مخصوص محاسبات سمت و بردتیراندازی طرح تیر یا نقشه مسیر حرکت
	side board U	میز قفسه دار
	side board U	میز کناری
	side board U	میز پا دیواری
	populated board U	یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
	side board U	میز دم دستی
	shoulder board U	پیش فنگ
	running board U	تخته رکاب اتومبیل