English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
paddle boats U کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
boats U ناو کوچک
boats U کرجی هرچیزی شبیه قایق
boats U قایق رانی کردن
boats U قایق
boats U کشیدن ماهی بداخل قایق
boats U لوت کا
boats U کشتی کوچک
patrol boats U ناوچه گشتی
sailing boats U قایق بادبانی
sculling boats U قایقمسابقهقایقسواری
sauce-boats U فزف سوس خوری
gravy boats U فرف سس
sauce-boats U فرف چاشنی خوری
paddle U دست و پا زدن
paddle U دسته فرمان
paddle U بیلچه
paddle U الوار اب بند
paddle U پاروی پهن قایقرانی پارو زدن
paddle U با باله شنا حرکت کردن
paddle U بادست نوازش کردن
paddle U ور رفتن با چوب پهن کتک زدن
paddle U پارو
paddle U راکت پینگ پنگ
paddle U پاروی کوتاه
paddle U وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddle U وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
doggie paddle U تختهشنا
to paddle one's own canoe U کار بکسی نداشتن
to paddle one's own canoe U مسقلانه کارکردن
paddle wheel U چرخ پره دار متحرک کشتی بخار
paddle box U جای چرخ پره دار
paddle board U تخته شنا
dog paddle U شنای به پشت با حرکت پا وبدون بیرون امدن بازو از اب
dog paddle U شنای سگی کردن
dog paddle U شنای سگی
dog paddle U شنای اشخاص مبتدی
paddle boat U کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
up the river/creek with no paddle <idiom> U مثل خر در گل ماندن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com