Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
oxygen mask
U
ماسکاکسیژن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
oxygen
U
اکسیژن
oxygen
U
اکسیژن دار
oxygen
U
گاز اکسیژن
oxygen
U
هوادادن
oxygen
U
O :symb
mask
U
بیتی که برای انتخاب بیت مورد نظر از کلمه یا رشته به کار می رود
mask
U
کلمه داده در کامپیوتر که خط وط وقفهای که باید فعال می شوند را انتخاب میکند
mask
U
طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
mask
U
الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
mask
U
پوشاندن فضای
mask
U
با
mask
U
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
mask
U
الگو سامان
mask
U
پوشش
mask
U
محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
under the mask of
U
به بهانه در لفافه
mask
U
پوشاندن پوشانه
mask
U
ماسک زدن پنهان کردن
mask
U
شادمانی خوش گذرانی
mask
U
عیاشی
mask
U
لفافه بهانه
mask
U
ماسک
mask
U
روبند
mask
نقاب
mask
U
وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
mask
U
پوشاندن
mask
U
پنهان کردن
mask
U
پوشیدن
mask
U
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
mask
U
مانع دید شدن
mask
U
مانع پوشاندن
mask
U
زمین پوشیده از دید و تیر
mask
U
روپوش
oxygen cylinder
U
سیلندراکسیژن
oxygen cylinder
U
مخزن اکسیژن
oxygen convertor
U
مبدل اکسیژن مایع به اکسیژن گازی در سیستمهای تنفسی
oxygen carrier
U
اکسیژن بر
oxygen bridge
U
پل اکسیژنی
oxygen bottle
U
محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
oxygen acid
U
اکسی اسید
oxygen cylinder
U
سیلندر اکسیژن
oxygen debt
U
بدهی اکسیژن
oxygen debt
U
وام اکسیژن
oxygen deficit
U
کمبود اکسیژن
oxygen deficit
U
کسر اکسیژن
oxygen extraction
U
جذب اکسیژن
oxygen valve
U
شیراکسیژن
oxygen indicator
U
اکسیژنیدک
oxygen acid
U
اسید اکسیژن دار
liquid oxygen
U
اکسیژن مایع
oxygen tents
U
چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
oxygen ration
U
ضریب قدرت اسیدی
oxygen tent
U
چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
oxygen ration
U
نسبت اکسیژن
atmospheric oxygen
U
اکسیژن هوا
mask design
U
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
death mask
U
ماسک صورت مرده
death mask
U
قیافه مرده
protective mask
U
ماسک ضد گاز
shadow mask
U
صفحه مشبک
smoke mask
U
ماسک ضد دود
to throw off the mask
U
پرده از روی کار برداشتن
towear a mask
U
نقاب زدن ماسک زدن
foliate mask
U
صورت مجسمه انسان
gas mask
U
ماسک ضد گاز
gas mask
U
ماسک گاز
aperture mask
U
صفحه مشبک
aperture mask
U
استفاده در صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای قرمز و سبز و آبی
data mask
U
نقاب داده ها
dust mask
U
خاک گیر
face mask
U
ماسک محافظ صورت
mask register
U
ثبات نقابی
chemical oxygen demand
U
نیاز شیمیایی اکسیژن
oxygen converter steel
U
فولاد ال دی
biochemical oxygen demand
U
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
oxygen supply regulator
U
کنترلکنندهذخیرهاکسیژن
acetylene oxygen flame
U
شعله استیلن اکسیژن
liquid oxygen tank
U
مخزناکسیژنمایع
oxygen control handle
U
دستهکنترلاکسیژن
acyl oxygen fission
U
گسسته شدن پیوند اسیل-اکسیژن
biological oxygen demand
U
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
maximal oxygen consumption
U
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
oxygen steelmaking process
U
فرایند فولادسازی اکسیژنی
maximal oxygen uptake
U
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
demand oxygen system
U
سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت تناوبی و همزمان با تنفس شخص باشد
gas mask canister
U
صافی گاز
half-mask respirator
U
سپراتورنیمهماسک
full face mask
U
ماسکتمانصورت
maximal oxygen consumption per minute
U
حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
liquid oxygen tank baffle
U
مخزناکسیژنمایعبیمصرف
continuous flow oxygen system
U
سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com