Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
overlay technique
U
فن کالک
overlay technique
U
فن استفاده از کالک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overlay
U
پوشش
overlay
U
نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند
overlay
U
ابتدای متن که ذخیره شده است و همزمان با متن چاپ میشود
overlay
U
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlay
U
بخش کوچکی از برنامه
overlay
U
کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
overlay
U
و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است
overlay
U
جایگذاشت
overlay
U
فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
overlay
U
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
overlay
U
اندود
overlay
U
زیادبار کردن
overlay
U
رویهم قراردادن
overlay
U
کراوات
overlay
U
جای گذاشت
overlay
U
جای گذاشتن
overlay
U
کاغذ کالک
overlay
U
کالک
overlay
U
شفاف
overlay
U
پوشیدن
operation overlay
U
کالک عملیات
operation overlay
U
کالک عملیاتی
overlay segment
U
قطعه جایگذاشت
target overlay
U
کالک اماج
program overlay
U
جایگذاشت برنامه
target overlay
U
کالک هدفها
original overlay
U
پوششاصلی
technique
U
مهارت
technique
U
روش با مهارت برای انجام کاری
p technique
U
فن پی
o technique
U
تحلیل عوامل زمانی
t technique
U
فن T
technique
U
اصول مهارت روش فنی
technique
U
روش یا فن اجرای کار
technique
U
اسلوب
technique
U
شیوه
technique
U
فن
technique
U
فن مهارت
technique
U
تکنیک
technique
U
شگرد
technique
U
اسلوب کار
technique
U
فنون انجام کار یا تولید وسیله
telecommunication technique
U
تکنیک ارتباطات
probing technique
U
فن وارسی
production technique
U
فن تولید
sociometric technique
U
فن گروه سنجی
measuring technique
U
متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
cloze technique
U
شیوه بندش
refrigerating technique
U
فن سرما سازی
salami technique
U
کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
salami technique
U
سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
bottom up technique
U
روش اجرا از پایین به بالا
telecommunication technique
U
تکنیک مخابرات
flooding technique
U
شیوه غرقه سازی
luria technique
U
اسلوب لوریا
matching technique
U
اسلوب همتاسازی
matching technique
U
اسلوب جور کردن
measuring technique
U
روش سنجش
unfolding technique
U
فن تاگشایی
measuring technique
U
تکنیک سنجش
nominating technique
U
روش نامزدگزینی
production technique
U
روش فنی تولید
odd even technique
U
فن فرد و زوج
thought stopping technique
U
فن بازداری اندیشه
telephone switching technique
U
فن سوئیچینگ تلفن
telephone switching technique
U
تکنیک مراکز تلفن خودکار
telephone switching technique
U
اصول اتصالات تلفنی
white ground technique
U
اسلوب نقاشی
reference count technique
U
تکنیک شمارش ارجاعات
alpha beta technique
U
روشی در هوش مصنوعی برای حل بازی ها و مشکلات استراتژیک
assets liabilities technique
U
شیوه محاسن- معایب
capital intensive technique
U
فن تولید سرمایه بر
critical incidents technique
U
شیوه رویدادهای شاخص
double irradiation technique
U
روش تاباندن مضاعف
edman degradation technique
U
شکستن به روش ادمن
error choice technique
U
شیوه خطا گزینی
holtzman inkblot technique
U
شیوه لکههای هولتسمان
brute force technique
U
استفاده ناشیانه از کامپیوتر
capital saving technique
U
فن تولید سرمایه اندوز
program evaluation review technique (per
U
روش ارزیابی و بررسی برنامه
oil on canvas
[painting technique]
U
رنگ روغنی نقاشی روی کرباس
[شیوه نقاشی]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com