English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
overhead guard U حافظبالایسر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overhead U بالا
overhead U دربالای سر
overhead U مخارج کلی سرجمع
overhead U بیت تشخیص خطا در ارسال
overhead U هوایی
overhead U منابع حاشیهای
overhead U مدت زمان کامپیوتر برای فراخوانی و بررسی هر ترمینال شبکه
overhead U منابع انسانی و اقتصادی که درپشتیبانی غیر مستقیم یکانهابه کار می رود
overhead U بالای سر
overhead U سر بالا
overhead U در هوا
overhead U در بالای سر
overhead U سر ستون
overhead U ابشار
overhead U مقدار پردازش مورد نیازبرای اتمام یک کار معین بالاسری
overhead U بالاسری
overhead U کد اضافی که برای سازماندهی برنامه باید ذخیره شود
overhead backhand U بک هند از بالای سر
overhead clearance U حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
overhead costs U هزینههای بالاسری
overhead conductor U خط هوایی
overhead conductor U سیم هوایی
overhead forehand U فورهند از بالای سر
overhead gharges U هزینه ثابت عمومی
overhead charges U هزینه ثابت عمومی
overhead beam U تیر سقف
overhead expenses U به هزینه
overhead expenses U به خرج
overhead costs U هزینههای اضافی
overhead cover U حفاظ بالای سر
overhead cover U پوشش بالای سر روپوش بالای سر
overhead gharges U هزینه اداری
overhead costs U هزینههای حاشیهای
overhead investments U سرمایه گذاریهای عمومی
overhead kick U ضربه قیچی به عقب
overhead line U سیمکشی هوایی
overhead line U خط هوایی
overhead costs U هزینههای عمومی
overhead connection U اتصالبالایی
overhead loop U گره حلقومی یا گره بالاتنه
overhead wires U کابلهایبالایی
overhead frame U قالببالایسر
system overhead U مازاد سیستم
system overhead U بالاسری سیتم
overhead trolley U خطوط هوایی ترن برقی
overhead stroke U ضربه از بالای سر
overhead roadway U جاده هوایی
overhead roadway U پل هوایی
overhead rial U ریل اویزان
overhead product U محصول سبک
overhead pass U پاس با دو دست از بالای سر
overhead personnel U پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
overhead transmission line U خط انتقال هوایی
overhead switch panel U صفحهکلیدبالایسر
overhead earth wire U قسمتبالاییتیربرق
on guard U درسرنگهبانی
on guard U مراقب بودن نگهبان بودن
on guard U اماده برای دفاع باشید
on guard <idiom> U آگاه ،بادقت
on guard U اماده توپگیری اماده برای توگیری
on guard U هشیار
on guard U نگهبان
on guard U بحالت محافظ باش
on guard U بحالت گارد
off ones guard U بیرون ازپاسگاه برکنارازنگهبانی
off ones guard U غافل
on guard U گارد گرفتن
on guard U گاردگرفتن
on ones guard U موافب
to be on guard U موافب
to be on guard U بودن احتیاط کردن
to keep guard U موافب
to keep guard U بودن احتیاط کردن
right guard U نگهبانراست
off-guard U درانتظارپیشامدبد
off guard <idiom> U غیر قابل پیش بینی ،غیر منتظره
out guard U گشتی صحرایی
out guard U گشتی
on ones guard U درپاسگاه
on ones guard U متوجه
take guard U وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
guard U حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guard U احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guard U پناه
guard U watch
guard U محافظت کردن نگهبانی کردن
guard U پاییدن پاسداری کردن
guard U پاسداری دادن
guard U محافظ گارد
guard U محافظت کردن
guard U صفحه محافظ روکش محافظ
guard U نگهبانی دادن
guard U حفافت کردن
guard U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard U نرده حفافتی
guard U محافظ
old guard U محافظه کار سیاسی
old guard U صنوف صاحب اعتبار قدیم
guard U نگهبان
guard U پاسدار
guard U پاسبان مستحفظ
guard U گارد
guard U حالت دفاعی شمشیرباز
guard U کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guard U روکش کشیدن
seaman guard U گارد دریایی
shin guard U ساقبند
safe guard U نگهداری
sergeant of the guard U گروهبان نگهبان
safe guard U حفافت
skate guard U پرش روی تیغه اسکیت
road guard U پلیس راه
sergeant of the guard U گروهبان پاسدار
road guard U ژاندارم
body guard U موکب
picket guard U دژبان
picket guard U پاسبان اردوگاه
plane guard U ناوگارد نجات
point guard U موقعیت گارد
praetorian guard U گارد ویژه
radio guard U نگهبان بی سیم
radio guard U نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
rat guard U موش بند
plane guard U ناو نجات
rear guard U عقب دار
rear guard U نیروی عقب دار
rat guard U صفحه مانع ورودموش
splash guard U گلگیر
guard dog U سگ پلیس
watch guard U زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
snow guard U محافظبرف
tendon guard U محافظزردپی
toe guard U حافظانگشتان
trigger guard U حافظماشه
wind guard U محافظباد
guard dog U سگنگهبان
guard's van U کالسکهنگهبانقطار
border guard U پلیس مرزبانی
guard dog U سگ نگهبان
on guard line U خطحافظ
neck guard U حافظگردن
stand guard U نگهبانی دادن
state guard U نیروی نظامی ایالتی
state guard U ارتش ایالتی
chin guard U حافظچانه
to guard against danger مواظب خطر بودن
to nount guard U به نگهبانی رفتن
to relieve guard U نگهبان راعوض کردن
yeoman of the guard U گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
blade guard U تیغهلبه
breech guard U حافظتهساز
clothing guard U حافظپارچه
eye guard U حافظچشم
key guard U راهنمایکلید
left guard U محافظچپ
guard assembly U الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
guard rail U نرده دست انداز راه پله
guard room U پاسدارخانه
guard signal U علامت نگهبان
interior guard U نگهبان داخلی
knuckle guard U کارد
knuckle guard U انگلیسی
life guard U نگهبان
life guard U گارد
life guard U هنگ ویژه
main guard U پست نگهبانی اصلی
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
memory guard U نگهبان حافظه
mud guard U گلگیر
national guard U گارد ملی
obstruction guard U میله جلو لوکوموتیوکه موانع را از روی ریلهاپس میزند
guard rail U نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
guard rail U جان پناه
guard band U باند نگهبان
guard band U بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
guard bit U یک بیت در کلمه ذخیره شده که بیان میکند آیا میتواند تغییر کند یا محافظت شده است
guard cell U یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
guard cell U گیاهی را تشکیل میدهند
guard house U پاسدارخانه
guard house U پاسگاه
guard assembly U محفظه
guard mount U مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
guard of honor U گارد احترام
guard of honor U پاسدار تشریفات
guard of honour U پاسدار تشریفاتی
guard of honour U گارداحترام
guard plank U تخته محافظ
guard post U پایه نگهبان
gear guard U جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
officer of the guard U افسر گارد احترام
guard-rail U نرده
color guard U گارد پرچم
coast guard U گارد کرانه
cable guard U نگهدارنده کابل
bumper guard U روکش سپر
bumper guard U سپر ماشین
body guard U هنگ ویژه
body guard U نگهبان
armed guard U گارد مسلح
air guard U گشتی هوایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com