Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
output routine
U
روال خروجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
routine
U
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routine
U
مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
routine
U
بخش کوچک یک کد که داده را از وسیله خارجی می پذیرد مثل خواندن ورودی از صفحه کلید
routine
U
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routine
U
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routine
U
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود
routine
U
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند
routine
U
امور غیر مهم
routine
U
روزمره کار عادی
routine
U
جریان عادی عادت جاری
routine
U
عادی
routine
U
امر عادی
routine
U
معمولی
routine
U
روال
routine
U
کار عادی
routine
U
خط مشی جاری
routine
U
طریقه عادی
routine
U
جریان عادی و دایمی
routine
U
یک سری حرکت ژیمناستیک
routine
U
روتین
routine
U
روش جاری
holiday routine
U
برنامه روز تعطیل
iterative routine
U
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
library routine
U
روال کتابخانهای
library routine
U
روال کتابخانه
library routine
U
روال مجموعه ها
loading routine
U
روال بارکننده
main routine
U
روال اصلی
maintenance routine
U
روال تعمیر و نگهداری
monitor routine
U
روال مبصر
master routine
U
شاه روال
generalized routine
U
روال کلی
bootstrap routine
U
روال خود راه انداز
autostart routine
U
روال اغازگر خودکار
closed routine
U
روال بسته
canned routine
U
روال قالب ریزی شده
diagnostic routine
U
روش تشخیص معایب در اثرازمایش
diagnostic routine
U
روال تشخیصی
diagnostic routine
U
برنامه تشخیص عیب
diagnostic routine
U
روال تشخیص
error routine
U
روال خطا پرداز
executive routine
U
روال اجرایی
generalized routine
U
روال تعمیم یافته
production routine
U
روال تولید
recovery routine
U
روال ترمیمی
target routine
U
روال هدف
test routine
U
روال ازماینده
tracing routine
U
روال ردیاب
tracing routine
U
روال رسام
tracing routine
U
روال ردیابی
utility routine
U
روال سودمند
routine work
U
کار تکراری عادی
supervisory routine
U
روال نافر
daily routine
U
عادت جاری روزانه
recursive routine
U
روال بازگشتی
recursive routine
U
زیرتابعی که درحین اجرا خود را صدامیکند
recursive routine
U
زیرتابعی دربرنامه که درحین اجرا خود را صدا میکند
relocatable routine
U
روال جابجاپذیر
routine library
U
کتابخانه روال ها
routine message
U
پیام عادی
routine tests
U
ازمایشهای تک به تک
sevice routine
U
روال خدماتی
source routine
U
روال منبع
file handing routine
U
قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
interrupt serrice routine
U
روال سرویس وقفه
output
U
داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
output
U
برونداد
output
U
کارکرد فرفیت
output
U
امکان نمایش اطلاعات میدهد
output
U
تولیدی
output
U
که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
output
U
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
output
U
ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
output
U
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
output
U
حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
output
U
1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
output
U
به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
output
U
مجموعه رکوردها که کاملا طبق پارامترهای مختلف پردازش شده اند
output
U
وسیلهای که
output
U
برونداد بروندهی
output
U
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
output
U
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
output
U
بازده
output
U
بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
output
U
خروجی
output
U
ستانده
output
U
تولید
output
U
برون داد
output
U
عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
output
U
محصول
output
U
انرژی خروجی
output
U
برونداد محصول
output
U
برون گذاشت برونگذار
output
U
بازداده
output
U
برون ده
output
U
ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر
output
U
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output data
U
داده خروجی
output electrode
U
الکترد خروجی
output equipment
U
تجهیزات خروجی
output impedance
U
ناگذرایی خروجی
output impedance
U
امپدانس خروجی
output listing
U
سیاهه خروجی
output media
U
رسانه خروجی
output meter
U
سنجه انرژی خروجی
guarded output
U
خروجی حفاظ دار
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
output area
U
خروجی
output area
U
ناحیه خروجی
output bound
U
وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
output bound
U
کران خروجی
output box
U
جعبه فیوز
output buffer
U
میانگیر خروجی
output channel
U
مجرای خروجی
output channel
U
کانال خروجی
output jack
U
جکخروجی
output circuit
U
مدار خروجی لامپ الکترونی
output control
U
تنظیم انرژی خروجی
output capacitance
U
فرفیت خروجی
output area
U
ناحیه
output pentode
U
لامپ پنج قطبی خروجی
output unite
U
واحد خروجی
output variability
U
تغییرات تولید
output voltage
U
ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
peak output
U
حداکثر تولید
per capita output
U
تولید سرانه
potential output
U
تولید بالقوه
power output
U
توان خروجی
output monitor
U
صفحهنمایشگرخارجی
rate of output
U
میزان تولید
rated output
U
توان نامی
reactor output
U
توان راکتور
output devices
U
شیوههایتولید
voice output
U
خروجی به صورت صدا
voice output
U
خروجی صوتی
tatal output
U
خروجی کل
output tube
U
لامپ خروجی
output triode
U
لامپ تریود خروجی
output per head
U
تولید سرانه
output per head
U
بازده سرانه
output power
U
توان خروجی
output process
U
فرایند خروجی
output rate
U
نرخ تولید
output resonator
U
همنواگر جعبهای خروجی
output voltage
U
ولتاژ خروجی
output shaft
U
محور خروجی
output speed
U
سرعت خروجی
output stage
U
مرحله خروجی
output state
U
حالت خروجی
output stream
U
مسیل خروجی
output stream
U
نهر خروجی
output transformer
U
مبدل خروجی
rate of output
U
نرخ تولید
effective output
U
بازداده موثر
best profit output
U
profit best
effective output
U
دبی موثر
input/output
U
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input/output
U
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output
U
وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
input/output
U
بررسی
input/output
U
مدیریت و کنترل میکند
input/output
U
وسیله جانبی
input/output
U
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
input/output
U
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
battery output
U
توان برونداد باطری
average output
U
محصول متوسط
output device
U
دستگاه خروجی
effective output
U
خروجی موثر
actual output
U
دبی موثر
actual output
U
بازداده فعال
generator output
U
قدرت مولد
graphic output
U
خروجی گرافیکی
aggregate output
U
تولید کل
increase of output
U
افزایش توان
input output
U
ورودی خروجی
total output
U
تولید کل
cardiac output
U
بازده قلبی
cardiac output
U
برونده قلبی
input/output
U
استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
input/output
U
آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
optimum output
U
تولید بهینه
net output
U
تولید خالص
marginal output
U
تولید نهائی
motor output
U
توان موتور
motor output
U
قدرت خروجی موتور
maximum output
U
خروجی حداکثر
monopoly output
U
تولید انحصاری
best profit output
U
محصول در بیشترین مقدارسود
light output
U
خروجی نور
input/output
U
ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
input/output
U
دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
output amplifier
U
تقویت کننده خروجی
input/output
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
input/output
U
اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
input/output
U
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
national output
U
تولید ملی
optimum output
U
تولید مطلوب
input/output
U
کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
capital output ratio
U
ضریب سرمایه گذاری
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...